نقش رهبری نظام جمهوری اسلامی در نهادینهسازی تخلفات نظام یافته انتخاباتی و گستره بخشی به تقلبهای مبرهن، واجد ابعاد چند وجهی شده است که راقم این سطور نظر به آشنایی به ساختار و چرخه پر تنش انتخابات در ایران به علت حضور هشت ساله در ستاد انتخابات وزارت کشور، به گوشههایی از آن اشاره میکنم
انتخابات در نظام فقها در دو دهه اخیر از کارکرد گردش نخبگان و شکل بخشی به شاکله جمهوریتِ نظام هر روز با مداخلهِ صریح شخص اول نظام جمهوری اسلامی یعنی آیت الله
علی خامنهای ، فرو کاسته شده و پس از انتخاباتِ ریاست جمهوری سال ۸۴ که شبانه در یک مهندسی انتخابات، ابزار را از موسوی لاری وزیر کشور وقت دولت خاتمی ستاندند این تنزلِ معنا به تنزل فرم در سال ۸۸ فرو کاسته شد . در این راستا ۱۲ ساعت مانده به پایانِ انتخابات آن روز- سال ۸۴- برسر میزِ دبیرخانه طلاع رسانی ستاد انتخابات کشور خبر نگار باشگاه خبرنگارن جوان و کیهان بی هیچ ابا و هراس از خبط و خطای حرفهایشان از پیروزی قطعی محمود احمدی نژاد سخن میگفتند. در آن هنگام هر چند حقیر را به عمق فاجعهِ در راه اندیشناک مینمود اما باز گمان میبردم که محتملا جوانند و امیال خویش نشان میدهند،
نقش رهبری نظام جمهوری اسلامی در نهادینه سازی تخلفاتِ نظام یافته انتخاباتی و گستره بخشی به تقلبهای مبرهن، واجد ابعاد چند وجهی شده است که راقم این سطور نظر به آشنایی به ساختار و چرخه پر تنش انتخابات در ایران به علت حضورِ هشت ساله در ستاد انتخابات وزارت کشور، به گوشه هایی از آن اشاره خواهم کرد
یکم: بعد روانشناسیِ: رفتار سید علی خامنهای که مبتنی بر نوعی توتالیتاریسم مطلقه است و به مرور با انباشت اعوان و انصارِ نظامی دچار نوعی نارسیسیم - خود شیفتگی سیاسی - نیز گردید یکی از مهمترین عاملِ دیر آشتی جویی این فقیه با بدنه عمومی اجتماع ایران خاصه با جریانی به نام اصلاح طلبان و یا تحوّل خواهان است که از نیمروزِ دوم خرداد۷۶ به اوج خود رسید. در آن هنگام که از مردان امنیتی، آگاهی تام یافت که محمّد خاتمی پیشتاز است و ناطق نوری همان نظر کرده رهبری - که از قضا به علت حمایتهای بی دریغ و آشکار علی خامنهای بیش از پیش منفور مردم شد - بازنده خواهد بود، نخستین سنگ اندازی را به هنگام رای اندازی انجام داد و در اظهار نظری مملو از نارضایی گفت: هیچ کس برای من هاشمی نمیشود. نظر به آنکه آن اظهارِ ارادت و مهر به هاشمی خود ناشی از بغض و کین به محمّد خاتمی بود، بدین روی آن مهر را دوام نیامد و در خطبه خون در سال ۸۸ در چرخشی شرم آور گفت " بین محمود احمدی نژاد و هاشمی نظرم به محمود احمدینژاد نزدیک تر است".آری آیات الله علی خامنهای در پی آن سرخوردگی میان مطالبات عمومی ایرانیان از یکسو و استقبال نمایندگان اصلاح طلبان توسط مردم از سوی دیگر، خشم و خصم و کین به دل گرفت که در این مسیر تا بیانیههای تسلیت وی را نیز شامل شد، آنجاییکه در ارسال پیام درگذشت خواهرِ رئیس جمهور اسبق، خطاب به مادرش نامه مینویسد. خامنهای همینک از جایگاه رهبریِ فرا جناحی ساقط شده و در قامت رئیس یک فرقه رهبری میکند.
سرکشیها و تند خوییها و کژ خلقیها با تمامیِ نیروهای سابق نظام در طیف اصلاح طلبان نشانههای آشکاری از کاراکترِ پارانوییدی این فقیه است که پس از دوم خرداد ۷۶ ، سپس مجلس ششم ، سپس خبرگانی که هاشمی با ۳ میلیون رای نفرِ نخست تهران شد، در پی انتقامِ نابالغانه برآمد. خاصه در برابر هاشمی رفسنجانی که با انتشار ویدئوی مشهور رهبر سازی احساس خودشکستگی و شرمساری میکند
دوم: اما اظهارات آیت الله علی خامنهای در دو هفته اخیر با مضمون انتخاباتی حاوی نکات دوگانهای است که بین دو آمیزه تخلفات نظام یافته در نظام انتخاباتی ایران و تقلبهای انتخاباتی پیوندی پر مصداق ایجاد میکند. خامنهای در سخنرانی پیشین در دیدارِ جمعی از شهروندان قم که به تهران کشانده شده بودند تا دیداری با ایشان داشته باشد، از سلامت ذاتی انتخابات در تمام دوران ریاست جمهوریها اشاره کرده و از عدم تخلفات نظام یافته در انتخاباتِ متعدد در نظام جمهوری اسلامی ایران. راقم این سطور در این مقال با ذکر نمونههایی به اثباتِ باطل بودن این بخش از اظهارات ایشان خواهم پرداخت
همانگونه که استاندارِمحجوب و کمتر سیاسی استان خوزستان، آقای مقتدایی، در فردای پس از رد صلاحیتهای گسترده گفت که نفس رد صلاحیتهای اینچنین خود تقلب است، امروز که در تازهترین سخنان خود، شخص آقای خامنهای رد صلاحیت گسترده از سوی هیأتهای نظارتِ شورای شش نفره فقها - که بطور مشخص در قلع و قمعِ نامزدهای ناهمسو ایفای نقش میکنند- را تأیید کرد ، نخستین تقلب و تخلف انتخاباتی بطور عام و جهت دار و هدفمند کلید خورد . ضمن آنکه در سخنان دو هفته پیش نیز صریحاً با تمایز قائل شدن بین دو مجلس ششم شورای اسلامی و مجلس کنونی از مجلس کنونی تبلیغ کرد که این نیز سؤ استفاده از جایگاه فراجناحی مقام رهبری است که مصداق عینی تقلب انتخاباتی است.همچنین منصوب بودن شش تن از فقهای شش نفره شورای نگهبان از سوی شخص علی خامنهای و نیز نامزد بودن این شش تن برای انتخابات خبرگان رهبری بیشتر به مزاح شبیه است در بازیهای انتخاباتی چرا که این چرخه انتصاب و انتخاب بین رهبری از یکسو، فقهای منصوب وی از سوی دیگر و فقهایی که به نصب رهبری خواهند کوشید در سویه دیگر ، مصداقِ عینی تسلسل تخلف و تقلبِ نظام یافته در نظام انتخابات ایران است . مصادیقِ مذکور نمونههای تقلب و تخلف نظام یافته در سطح و ساختارِ کلانِ تصمیم سازی است که شاید به چشم شهروندانِ پر شور و شعف و منتظرِ تغییر در میادین و کارزارهایِ انتخاباتی نیاید . اما همگی براهین مبرهنِ تقلب و تخلف نظام یافته در انتخابات ایران است که با سایر انتخابات استاندارد بین المللی مغایر است
سوم: نهاد اصلی برگزار کننده انتخابات در ایران همانا وزارت کشور ایران است که تمامی مسولئیتِ اجرا و انجام ، بررسیِ صلاحیتِ اصلی کاندیدها تا شمارش آرا را بر عهده دارد و بدین روی از صدر تا ذیل امر به لحاظ موضوع ، مسئولیتی است که مترتب وزارت کشور است از جمله استعلام چهار گانه از سوی هیأتهای اجرایی که تحت امر وزارت کشور انجام وظیفه میکنند مهمترین صافیِ لازم برای راهیابی یک شهروند به نهادهای دموکراتیک قدرت لازم است را انجام می دهند . چرا که مراجع چهار گانه استعلام، خود شامل وزارت اطلاعات در تهران و ادارات کّل اطلاعات در استانها و شهرستان ها، اداره نیروی انتظامی ، فرمانداریها ، و نمایندگیهای قوه قضائیه همچون دادستانیها که هر یک از این نهادها تمامِ مولفههای لازم همچون سلامت جسمی، سلامت روح از لحاظ شاخصههای نظام ایدئولوژیک، میزان ذوب شدگی در سنجش تئوری -به اصطلاح- اصل مترقی ولایت فقیه، نداشتن سؤ پیشینه و حتا ویژگیهای خصوصی اشخاص همچون دوستان و حضور در مهمانیها و غیره همگی را میسنجند، و بررسی صلاحیت حد اکثری صورت گرفته و هر آنچه که پس از آن استمرار یابد تحت هر عنوانی همچون استصوابی نقض صریح استانداردهای انتخابات است که اینبار با دستور شخص رهبری تاکید اکید گردید
چهارم: جدای از موارد بر شمرده مذکور،مصادیقی از تخلفهای انتخاباتی است که مستقیم و غیر مستقیم از جایگاه رهبری در ایران نشأت میگیرد
عدم برابری امکان تبلیغاتی و تریبونهای همگانی همچون صدا و سیما به تناسب وابستگی و همسویی نامزدها به نهاد قدرت و برخورداری و یا عدم برخورداری از این امکان ، صدور فرامین فقهیِ محرمانه از بیت در وضعیت اضطرار برای حذف برخی از نامزدها ، تحت فشار گذاشتن معاون سیاسی وزارت کشور که همزمان رئیس ستاد انتخابات کشور است برای نادیده انگاریِ رای بعضی از راهیافتگان و بلعکس ورودِ کسانی دیگر به صحنه برد، رد صلاحیتهای گسترده نامزدها بدون ذکر ادلّههای معینه و عناوینِ کلی همچون ضعف در میزان ذوب به محضر ولایت ، جعل برگههای رای، ورود نظامیان خاصه سپاه پاسداران و بسیجیان که هر دو نهاد مستقیم منصوب رهبری نظام است تحت نام هادیان سیاسی سپاه که مصداق ورود نظامیان به جرگه انتخابات است، همگی مصادیق صریحِ تخلفات نظام یافته در نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی ایران است که مستقیما تحت امر نهاد رهبری جمهوری اسلامی ایران انجام میشود.
ماشاالله عباس زاده
دبیر اطلاع رسانی ستادِ انتخابات کشور در دولت خاتمی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر