کلمه ـ گروه اجتماعی: “تروریسم یعنی همین چند مشت جوانی که در داعش جهان را تهدید میکنند و همین جوانانی که به سفارتخانهها حمله میکنند، بهسخنرانیها حمله میکنند. و همین چند نفری که بهسینمایی که فاطمه معتمدآریا در آن حرف مىزد، حمله کردند؛ که مجلس را بههم ریختند؛ که شهر را بههم ریختند؛ که به بازیگری که این همه افتخار برای کشورش آورده توهین کردند و فحشهای رکیک دادند!”
این بخشی از یادداشت تند رضا کیانیان است در واکنش به حمله عدهای به فاطمه معتمدآریا در کاشان. واقعهای که جامعه هنری و سیاسی را به حیرت انداخته است.
رضا کیانیان در یادداشت خود تاکید می کند که تروریسم شاخ و دم ندارد. تروریسم یعنی نابود کردن آنچه دوست ندارند! تروریسم یعنی قانون را قبول نداشتن! تروریسم یعنی خودشان تصمیم بگیرند چه خوب است و چه بد! تروریسم یعنی این است و جز این نیست! تروریسم یعنی خودسری! تروریسم یعنی خود را تحمیل کردن به دیگران! تروریسم یعنی دیگران مهم نیستند! تروریسم یعنی همۀ دیگران نمیفهمند!
یعنی زور، قلدری، قمه کشی، هفت تیر کشی، نارنجک پرت کردن، منفجر کردن، حقوق دیگران را له و نابود کردن، بیارزش شمردن حقوق فردی و جمعی، بیاعتباری قانون، بیاعتباری دولت، بیاعتباری نظم، نابودی آرامش، نابودی فهم و ادراک…
یعنی زور، قلدری، قمه کشی، هفت تیر کشی، نارنجک پرت کردن، منفجر کردن، حقوق دیگران را له و نابود کردن، بیارزش شمردن حقوق فردی و جمعی، بیاعتباری قانون، بیاعتباری دولت، بیاعتباری نظم، نابودی آرامش، نابودی فهم و ادراک…
او در پایان نوشته خود به نکتهای اشاره می کند که جان کلام است: « از دهانهایی که فحشهای رکیک خارج میشود اسامى مقدس هم خارج میشود!»
داعش این بار نه در پشت مرزها، بلکه در حریم شهرها سربرآورده است. آنان که دیروز حرف سیاسی رقیب را تحمل نمی کردند و مجلس سخنرانی مجوزدار و میتینگ سیاسی را بر هم میزدند، امروز زمین تاخت و تاز خود را به عرصه فرهنگ گسترش دادهاند.
این بار هم نام خودسر بر آنان گذاشتند. اما در سپهر سیاسی امروز ایران خودسر یعنی کسانی که آمر دارند و حامی و پس از چندی هم از آنان به نام نیروهای حزباللهی و دلسوز نام برده میشود.
این بار گذاشتن صفت سرخود و خودجوش به سر این غائله چندان نمیچسبد. چراکه تدارک را از روزها قبل دیده بودند و از قبل آن که فاطمه معتمدآریا به شهر وارد شود از حضور او به دلیل پوشش ندیدهاش انتقاد کرده بودند. هرچند در بیانیههای خود از معتمدآریا به عنوان یکی از پیادهنظام نفوذ فرهنگی یاد کرده بودند.
تمام این برخوردها با پیشفرض رعایت نکردن حجاب و پوشش نامناسب انجام شد، پیشفرضی که عکسهای مراسم نشان میدهد تنها ادعایی پوچ و توخالی بود.
سایت صاحب نیوز در مطلبی نوشت: “همانطور که آیت الله نمازی در بیانیه خود اعلام کرده اند، روز قبل از این واقعه در شورای فرهنگ عمومی کاشان و با تذکر امام جمعه، مصوبه ای مبنی بر لغو این برنامه به تصویب می رسد ولی گویا پایتخت نشینان شرایط را نخواستند بفهمند. و عصر یکشنبه مسئولین سینما تجربه بازیگر بزک کرده را با اسکورت در شهر چرخاندند. گویی برخی نمی خواهند باور کنند اعتقادات مذهبی مردم سر جایش برقرار است و نه هنرمند و نه خواننده و نه کاسب و نه کس دیگری نمی تواند این باورها را که نشات گرفته از عاشورای حسین ابن علی (علیه السلام) است و با شعر محتشم تقویت شده را از آنها بگیرند. در کنار واکنش های صورت گرفته از همکاران این خانم بازیگر، مردم اما مواضع متفاوتی داشته اند. این مردم هنوز می شناسند کسانی که ذیل نام هنر از سال ۸۸ به این طرف هیزم آتش فتنه ای بزرگ شدند و اکنون پیاده نظام نفوذ فرهنگی.”
اما این بار هم از مردم خبری نبود. تنها تعدادی دلواپسی که خود را قیم و زبان مردم میدانند دست به کار شدند. عکسهایی که سایت عماریون از این تجمع و اعتراض به حضور معتمد آریا منتشر کرد تعدادی بود که حتی به عدد ۵۰ هم نمیرسید.
این در حالی بود که رسانههای اصولگرا ترجیح دادند در اینباره سکوت پیشه کنند و تنها به انتشار خبر اولیه اکتفا کنند.
همبستگی هنرمندان و زنجیرهای که ادامه دارد
اما این بار خودسریها با واکنش تند هنرمندان مواجه شد. هنرمندان برخلاف سیاسیون به دفاع از همصنف خود بلند شدند. از خانه سینما و انجمن صنفی بازیگران و سینمای ایران گرفته تا بازیگران و نویسندگان حوزه ادب و هنر در مطبوعات و حتی ورزشیها را هم با خود همراه کردند. علی کریمی هم با انتشار عکسی از فاطمه معتمدآریا در صفحه اینستاگرام خود حمایت خود را از بانوی سینمای ایران نشان داد.
اظهارات عجیب امام جمعه کاشان آنچنان عجیب و اغراقآمیز بود که ناگفته مجوز برخوردهای بعدی همین نیروی مخلص را صادر کرد.
این سخنان در کنار عجیب بودن تاملاتی را نیز به همراه داشت که حتی سایت پارس نیوز در مطلبی در همین رابطه نوشت: ” اظهارات آیت الله نمازی امام جمعه محترم کاشان درخصوص سفر فاطمه معتمدآریا به این شهر، واکنش های مختلفی را مخصوصا در میان هنرمندان کشور در پی داشته است. ایشان با بیان اینکه بخاطر این سفر، غصه خورده اند و قصد اعلام عزای عمومی دارند (!) گفتند: «مصیبت بزرگی است در این شهر مذهبی کهنسال، با این همه سوابق روشن صلحا و متقین و برخوردار از مردم متدین و بهرهمند از خانوادههای شهدا چه جوابی خواهیم داشت.» این واکنش تند به سفر یک هنرپیشه زن به کاشان آنقدر عجیب است که اگر صدر و ذیل خبر مربوطه و اسم فاطمه معتمدآریا را از خبر حذف کنیم، احتمالا مردم و خوانندگان تصور می کنند اتفاق مصیبت باری در جامعه پیش آمده که حالا مسئول محترمی قصد اعلام عزای عمومی را دارند! این نوشته به هیچ وجه قصد دفاع از کسی را ندارد، ما هم به وضعیت حجاب و عفاف و برخی ناهنجاری های فرهنگی و اجتماعی انتقاد داریم، اما سوال ما این است که مگر چه اتفاق تازه و عجیبی رخ داده که امام جمعه یک شهر آن هم شخصیتی مثل آیت الله نمازی که سال ها در مسئولیت های مختلف سرد و گرم روزگار را چشیده اند، همچین اظهارات عجیبی را بیان می کنند؟ سفر یک هنرپیشه خانم آنهم صرفا برای شرکت در جلسه پرسشوپاسخ یک فیلم، به کجای ارزش های اخلاقی و دینی مردم کاشان حمله می کند؟ چرا سطح دغدغه ها را تا این حد پایین می آوریم و یک سفر عادی و معمولی را به موضوعی جنجالی تبدیل می کنیم؟ آنهم با این شدت و حدت و تبدیل آن به یک مصیبت و فاجعه اخلاقی؟! آیا به نظر حضرت آیت الله نمازی، در سالهای اخیر، حادثه ای مهمتر و مصیبت بارتر از سفر معتمدآریا به کاشان رخ نداده که لایق عزای عمومی و غصه دار شدن باشند؟!”
این سخنان در کنار عجیب بودن تاملاتی را نیز به همراه داشت که حتی سایت پارس نیوز در مطلبی در همین رابطه نوشت: ” اظهارات آیت الله نمازی امام جمعه محترم کاشان درخصوص سفر فاطمه معتمدآریا به این شهر، واکنش های مختلفی را مخصوصا در میان هنرمندان کشور در پی داشته است. ایشان با بیان اینکه بخاطر این سفر، غصه خورده اند و قصد اعلام عزای عمومی دارند (!) گفتند: «مصیبت بزرگی است در این شهر مذهبی کهنسال، با این همه سوابق روشن صلحا و متقین و برخوردار از مردم متدین و بهرهمند از خانوادههای شهدا چه جوابی خواهیم داشت.» این واکنش تند به سفر یک هنرپیشه زن به کاشان آنقدر عجیب است که اگر صدر و ذیل خبر مربوطه و اسم فاطمه معتمدآریا را از خبر حذف کنیم، احتمالا مردم و خوانندگان تصور می کنند اتفاق مصیبت باری در جامعه پیش آمده که حالا مسئول محترمی قصد اعلام عزای عمومی را دارند! این نوشته به هیچ وجه قصد دفاع از کسی را ندارد، ما هم به وضعیت حجاب و عفاف و برخی ناهنجاری های فرهنگی و اجتماعی انتقاد داریم، اما سوال ما این است که مگر چه اتفاق تازه و عجیبی رخ داده که امام جمعه یک شهر آن هم شخصیتی مثل آیت الله نمازی که سال ها در مسئولیت های مختلف سرد و گرم روزگار را چشیده اند، همچین اظهارات عجیبی را بیان می کنند؟ سفر یک هنرپیشه خانم آنهم صرفا برای شرکت در جلسه پرسشوپاسخ یک فیلم، به کجای ارزش های اخلاقی و دینی مردم کاشان حمله می کند؟ چرا سطح دغدغه ها را تا این حد پایین می آوریم و یک سفر عادی و معمولی را به موضوعی جنجالی تبدیل می کنیم؟ آنهم با این شدت و حدت و تبدیل آن به یک مصیبت و فاجعه اخلاقی؟! آیا به نظر حضرت آیت الله نمازی، در سالهای اخیر، حادثه ای مهمتر و مصیبت بارتر از سفر معتمدآریا به کاشان رخ نداده که لایق عزای عمومی و غصه دار شدن باشند؟!”
این نگاه را میتوان در واکنش هنرمندان و سیاسیون و حتی اهالی ورزش به واقعه اخیر دید.
رضا میرکریمی مدیرعامل خانه سینما هم در نامهای خطاب به امام جمعه کاشان نوشت: “در ابتدای کلام، خودم و جنابعالی را دعوت می کنم به تقوای الهی. صحبتهای نگران کننده شما را خواندم و به حسب وظیفهی صنفیام در مورد ابعاد و حواشی حضور بازیگر با سابقه و محترم سینمای ایران در کاشان تحقیق کردم. نتیجه اینکه نه تنها منکری اتفاق نیفتاده است، بلکه از شواهد چنین برمیآید که اقدامی از پیش سامان یافته و غیر خودجوش در پدید آوردن این حادثه نقش داشته است.
رضا میرکریمی مدیرعامل خانه سینما هم در نامهای خطاب به امام جمعه کاشان نوشت: “در ابتدای کلام، خودم و جنابعالی را دعوت می کنم به تقوای الهی. صحبتهای نگران کننده شما را خواندم و به حسب وظیفهی صنفیام در مورد ابعاد و حواشی حضور بازیگر با سابقه و محترم سینمای ایران در کاشان تحقیق کردم. نتیجه اینکه نه تنها منکری اتفاق نیفتاده است، بلکه از شواهد چنین برمیآید که اقدامی از پیش سامان یافته و غیر خودجوش در پدید آوردن این حادثه نقش داشته است.
از جنابعالی میخواهم به وظیفه شرعی و جایگاهی خود در حفظ وحدت و جلوگیری از ایجاد شکاف در جامعه عمل کنید و از اشاعهی جو بیاعتمادی و نگرانی در جامعه مومنین بپرهیزید.
در انتها می خواهم جنابعالی را که چند صباحی مهمان مردم مومن و فرهنگ دوست کاشان هستید با یکی از مشاهیر به نام آن دیار “سهراب سپهری” آشنا کنم، باشد که خواندن اشعار وی به نگاهمان مهربانی، به زندگی ما آرامش و به ایمانمان عمق ببخشد.”
همزمانی این برخوردها با ردصلاحیتهای گسترده و سلیقهای شورای نگهبان و در کنار آنها برگزاری محاکم قضایی برای مفسدان اقتصادی همچون بابک زنجانی و سعید مرتضوی و افشا شدن روزانه میزان اختلاسها و فسادها در دولت گذشته واکنشها را سمت و سوی دیگر داد و نیشتری به زخمی زد که سالها مردم تحمل کرده و سکوت کرده بودند.
همزمانی این برخوردها با ردصلاحیتهای گسترده و سلیقهای شورای نگهبان و در کنار آنها برگزاری محاکم قضایی برای مفسدان اقتصادی همچون بابک زنجانی و سعید مرتضوی و افشا شدن روزانه میزان اختلاسها و فسادها در دولت گذشته واکنشها را سمت و سوی دیگر داد و نیشتری به زخمی زد که سالها مردم تحمل کرده و سکوت کرده بودند.
این بار هنرمندان زبان گویای مردم شدند. حسین زمان خواننده سبز که سالهاست مجوز فعالیت ندارد در صفحه فیس بوک خود نوشت: ” اینهمه غارت و چپاول و دزدی و جنایت در لباس دین و مذهب و شریعت رخ میدهد، میلیارد میلیارد از جیب این مردم مظلوم، توسط مسئولین نظام به سرقت میرود، انسانهای بیگناه به جرم ابراز عقیده سالها را در حبس و حصر از همه حقوق انسانی محروم میشوند، رگ غیرتشان ورم نمیکند و یک کلمه اعتراضی از دهانشان خارج نمیشود ولی به بهانه حضور یک بانوی هنرمند در شهر کاشان جامه بر تن میدرند و قداره کشی میکنند.”
اما نکته قابل تامل اینکه حتی اگر حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی بگوید که یقین دارم فاطمه معتمدآریا از بی احترامی اخیری که برایش اتفاق افتاده، چشم پوشی می کند و احمد مهرانفر با انتشار نامه ای خطاب به فاطمه معتمدآریا از طرف خودش و مردم زادگاهش از این بازیگر عذرخواهی کند، چیزی از عریان شدن واقعیت جامعه ایران کم نخواهد کرد.
داعش در خانه است. این را باید باور کرد و اگر تا دیروز تنها در تفکر افرادی جاخوش کرده بود، امروز دست به عمل زدهاند. آنان دیروز با آجر و سنگ به علی مطهری حمله کردند، امروز با فحاشی با فاطمه معتمدآریا برخورد کردند و فردا معلوم نیست با بهانه به درد آمدن دلشان برای خانواده شهدا و اسلام چه کارها که نکنند.
آنانی که در ویدئوهای داعش سر میبرند هم نام خدا و اسلام را بر زبان میرانند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر