۱۳۹۹ اسفند ۱۶, شنبه

! با شعار های توخالی نمی توان از این گردنه عبورکرد


دکتر بهیه جیلانی
گذاری به موضوع همیشگی ما از چهل سال گذشته زمانی که تاریخ ایران زمین را تگرگ و فلاکت انقلاب برد و ما هنوز دنبال راهی برای نجات این سرزمین و هنوز اندر خم همان کوچه ..چه بر ما گذشت این چهار دهه ...مبارزین را چه شد ؟؟چه شد دوباره پرچم در دستان نا پاک وطن فروشان افراشته شد ؟؟گرامی این استبداد در ملت ما نهادینه و از پس مانده های دیروز و امروز نیست و باید مانند پوستی کنده شود تا شاید دوباره زاده شویم ....تاریخ انسانها به سادگی پاک نمیشود و ملتها و فرهنگ ملتها در تاریخ پایه گذاری میشوند. با شعار ما گذار هرگز نتوانیم کرد باید زمین را پاک و زیر بنا را کند و اجر را به ترتیب و با اصول دوباره چید و به اسمان رفت و نمیتوان با اهک و سیمان عیوبات را جلا داد ..امروز وطن ما به غارت و دست بیگانگان به اتش و یغما نشسته و تنها راه اتحاد ملی و مردمی میباشد تا ریشه این اتش خانمان سوز کنده شود ..اتحاد ملی به سادگی گفته میشود اما در عمل اتحادی در کار نیست و ما با این پدیده هیچ اشنایی نداریم و باز سخن تاریخ که همیشه ضد ملت و غریبه با ملت و نتیجه ان ملتی که اتحاد را نمیشناسد و هم کاری را در لایه کم رنگ ان میشناسد ..این نا اشنایی از عمر طولانی حکومتهای استبدادی ریشه دوانده و امروز ما غریبه ایم نه تنها غریبه با خویش بلکه غریبه از تعصب به وطن بلکه غریبه با عشق و تعصب و همکاری و همیاری ...ما در تاریخ هرگز به دنبال فکر منسجم بین دولت و ملت برای منافع ملی نبوده ایم تربیت نشدیم دولتها و حکومتها ملت را صاحب مملکت نمیدانستند بلکه منافع ملی غریبه با ملت انها را به جمعی وطن فروش و جاسوس صفت تبدیل و خودسرانه و خود را قیم ملتها میدانستند ....جمهوری اسلامی در تاریج ایران تازگی ندارد .غارت و جنایت و جوی بارهای  خون تازگی ندارد و در نتیجه انقلاب ۵۷ تازگی نداشت و دوران خاندان پهلوی مانند صاعقه ای در تاریخ بود بسیار زود و سریع اسمان را روشن کرد و به تاریکی و ظلمات دوباره پیوست ...و امروز دوباره سکوت طولانی و ۴۳ سال در عفریت جمهوری اسلامی مبارزین از سویی و منافقین نظام جمهوری اسلامی از سویی دیگر در مقابل هم اگر چه دشمن صاحب قدرت و پول و اسلحه و ما قلم بدست و فریاد به سینه  مبارزه میکنیم اما هر جنبشی از فازی به فاز دیگر رهبریت نیاز دارد و گویی زمانی که صحبت از رهبریت میشود از کویری بدون اب و ابادانی و شن و ماسه الی بی نهایت صحبت میکنیم ..البته در این میدان انتخابی وجود ندارد بجز رهبریت لرزان اقای محمد رضا پهلوی سوم ...میگویم لرزان زیرا من به نسل خود میپیوندم و معیارهای نسل خود را در نظر میگیرم با احترام به خاندان پهلوی من هنوز دنبال یک سردار سپه میگردم رهبری که مانند پدر از فرزندش دور مانده باشد چه باشد چه نباشد چتر او بر سر مردمش باشد که نبودش بی نهایت حس میشود یک دلسوز که از جان و مالش میگذرد و یا مانند فردی که خود را قوی و هر روز قوی تر میکند که دشمن را ساده تر پشت بر خاک بمالد که نبوده و یا خنجرش را برا تر میکند که سر دشمن را سریع تر بر خاک بیفکند که نبوده ..البته امروز زمان دشمن شاد کردن نیست اما وطن ما امروز نیاز به عاشقانی دارد که روح را از جسم برای وطن خارج کنند و از خود بگذرند .نیاز به کرسی نشینان و درجه داران خوش سخن و شیرین سخن نیست بلکه مملکت نیاز به متخصصانی دارد که این کشتی فرسوده را نه تنها کالبد داده بلکه ان را به پیش ببرد با دانایی و تخصص ..با ارزوی موفقیت و پیروزی و اتحاد ملی وطنی ملت ایران ..

دکتر بهیه جیلانی

              

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر