لیلا جدیدی
فعال حقوق بشر
رژیم استبدادی - مذهبی ولایت فقیه چه ناشیانه با تهدید و سرکوب معترضان و مخالفان، میزان هراس خود را از پتانسیلی که جنبش اجتماعی می تواند داشته باشد به معرض دید گذاشته است. هر چه این اعتراضات افزایش پیدا می کند، رژیم بیشتر پشت سنگر سرکوب بازداشت، زندان و اعدام می خزد.
با نگاه مختصری و محدودی به آخرین گزارشها پیرامون بازداشت و رفتار با زندانیان سیاسی و تهدید خانواده های آنان که این روزها شدت و حدت بیشتری گرفته، هراس جمهوری اسلامی از نیروی عظیم مردمی که یکسر با آن مخالف و از هستی اش بیزارند را می توان دید.
آتنا دائمی فقط 27 سال دارد و به دلیل کشیدن یک کاریکاتور انتقادی به زندان زنان زندان اوین فرستاد شده و سلامتی اش در خطر است.
محمد مهدوی فر به اتهام سرودن یک مثنوی ۳۲ بیتی به دادگاه احضار شده. ناهید گرجی به دلیل گذاشتن پستهای انتقادی در فیس بوک متحمل بدترین رفتار شده، سعید شیرزاد، یک فعال حقوق کودکان، در بند بسر می برد، امیر امیر قلی، یک فعال دانشجویی، دو ماه در زندان انفرادی مورد شکنجه روحی و غیره قرار می گیرد. امین انواری که به تازگی شاهد اعتراضات شجاعانه مادرش بودیم، تنها 20 سال دارد. مادر و برادر او نیز تهدید شده اند که اعتراض نکنند.
همه آنها و صدها تن دیگر به جرم دفاع از حق خود و به جرم آگاه و مسوول بودن اسیر گشته اند و به آنها اتهاماتی چون تبانی علیه نظام، اخلال در امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین به مقدسات، توهین به رهبری و... زده شده است.
بنا به گزارش خبرگزاری هرانا، تنها در شهریور ماه، 25 نفر در شهرهای مختلف ایران به طور مخفیانه و یا در ملاءعام اعدام شده اند. از جمله اعدام شدگان، بهروز آلخانى، زندانى سیاسى است که از تحویل جنازه وی به خانواده اش نیز خودداری شد. همین خبرگزاری لیستی که شامل اسامی و اتهامات ۱۱۰ تن از زندانیان محکوم به اعدام زندان تنها در شهر سنندج را منتشر کرده است.
محکومیت به حبس محمود صالحی، فعال کارگری به ۹ سال، بازداشت علی نجاتی، فعال کارگری، احضار جمیل راست خدیو، فعال کارگری به وزارت اطلاعات، هفت سال و ده ماه حکم جدید برای بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری، تنها تازه ترین موارد چنگ و دندان اندازی رژیم در دوران عقب نشینی اش است.
اما کابوس رژیم ولایت فقیه با این تبهکاریها به آخر نخواهد رسید. این رشته سر دراز دارد، هر یک از این زندانیها نمونه ای از هزاران ایرانی جان به لب رسیده و معترض است.
احمد علمالهدی٬ امام جمعه مشهد گفته «خطری که امروز نظام و اسلام را تهدید میکند این است که خدای ناکرده یک روزی مردم از این طرف به آن طرف برگردند.»
آقای علمالهدی افزوده «اگر بنا شد خدای ناکرده روزی در نظام و مردم ما این موضوع که ما میخواهیم زندگی کنیم و کاری به نظام، انقلاب و ولایت نداریم و باید به غرب و آمریکا وابسته شویم آن روز روزی است که مردم ما به لشکر عمر سعد درآمدهاند.»
به گفته وی «تحریمها، اقتصاد ما را به این دلیل نشانه گرفته است تا این مطلب را در مردم جای بیندازد که اگر میخواهید زندگی کنید باید از ولایت، نظام و رهبری دست بردارید.»
علمالهدی خطاب به مردم گفته «لااقل سعی کنیم اگر در لشکر امام حسین نیستیم، جزو لشکر عمر سعد هم نباشیم و نگوییم به سر انقلاب، نظام و رهبری هرچه بیاید و ما میخواهیم فقط زندگی کنیم.»
علمالهدی اضافه کرده «اگر مردم ما روزی بگویند ما که نماز میخوانیم و روزه میگیریم٬ اما میخواهیم زندگی کنیم یعنی به آمریکا و غرب وابسته شویم؛ یعنی پسر فاطمه را تنها گذاشتن.»
این روحانی محافظهکار گفته «حرفهایی که امروز بعضی جریانهای سیاسی و سیاسیون ما میزنند و تمام سعادت ما را در طی تعامل با دشمنان خدا میدانند.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر