۱۳۹۴ آبان ۲, شنبه

عاشورای 88 , ننگی که هرگز فراموش نمی شود




                                   روزنامه کلمه:


جنایت حکومت ذر عاشورای ۸۸ هنوز بر سنگفرش های تهران از پل کالج تا میدان ولیعصر و نواب و یادگار امام تازه است.ردی که به عنوان لکه ننگی برای مدعیان ولایی تا همیشه در تاریخ ایران پاک نشدنی است.
عاشورای ۸۸ تکرار تاریخی بود که این بار نام کربلای تهران به خود گرفت. جمعیت یکپارچه ای که عزاداری شان با خشونت عریان حکومتی همراه شد که بی محابا با ضرب و شتم و کشتار مردم جوی خون در پایتخت به راه انداخت تا سهم عزاداران میلیونی حسینی از یک عزاداری ساده ناسزا و ضرب و شتم و اسارت و شهادت شود. دست های ناپاک یزیدیان ۸۸ جمعیت میلیونی با بیرق های مزین به نام حسین را که عزاداری خود را از میدان امام حسین به سوی انقلاب تهران آغاز کرده بودند، با ضرب و شتم آغاز کرده و با کشتار خاتمه دادند.

پاسخ آرام و متین مردم ما ” جنبش سبزیم و علمدار حسینیم”. بود، اما نام حسین برایشان گران تمام می شود. شروع به زدن مردم کردند. شیشه ماشین ها را مغازه ها را شکستند.
چهارراه کالج از شب قبل تصرف شده بود. لباس شخصی ها همه جا را گرفته بودند. مردم از هر طرف تحت فشار بودند. ماموران با باتوم به ماشین هایی می کوبیدند که در ترافیک خیابانها تهران نه راه پس داشتند نه راه پیش. مردم در اتوبوسها و پیاده رو ها فقط شعار ” حسین حسین” می دادند. وقتی حمله بیشتر شد مردم تکبیر سردادند و یاری خدایشان را طلب می کردند. فریاد الله اکبرشان پیوند می خورد با فحش و ناسزایی که ماموران نثار عزادارن حسین می کردند. مردم شعار می دادند ” هیهات من الذله”. در داستانها خوانده بودند که این فریاد امامشان بود آنگاه که باران نیزه بر سر یارانش فرو می بارید در صحرای کربلا.
“ابوالفضل علمدار دیکتاتور را برش دار” باز این مردم بودند که در برابر این همه فحاشی و توهین با تمسک به امام شهیدان می خواستند به این لشکری که تا بن دندان مسلح به رزمگاه آمده بودند پاسخ دهند. چون به چشم خود دیده بودند عزیزانشان در برابر دیدگانشان نقش بر زمین می شوند و ماشین نیروهای نظامی از روی پیکر او رد می شود.
مردم در روز عاشورا تکلیف خود را با ظالمان روشن کرده بودند. “یا حجت ابن الحسن ریشه ظلم را بکن” نشان از باور عمیق مردمی بود که اسلام را برای کشور خود برگزیده بودند و می دانستند که ” تجاوز توی زندان” نبوده توی قرآن. آنها می دانستند در اسلام کسی را به خاطر پرسش‌گری از رایش به گلوله نمی بندند. می دانستند در هیچ مکتبی در روز عاشورا سیاه پوشان امام حسین را کسی به خون نمی کشد. مردم در هیاتهای محرم شنیده بودند که زینب سلام الله را هم به کاخ یزید بردند و او توانست پیام آور خون شهیدانی باشد که در کربلا به زمین ریخته شده بود.
جنایت حکومت در عاشورای ۸۸ آنچنان گسترده بود که خشم عمومی و واکنش جهانی را به همراه داشت. شهادت خواهرزاده میرحسین در این روز سیل پیام های تسلیت را ضمیمه حرمت شکنی در روز عاشورا کرد. فیلم و گزارش های خشونت حکومت در برابر عزاداران حیرت جهانی را به همراه داشت، اما شیوه مرسوم حکومت مطلقه قلب واقعیت بودکه عزاداران میلیونی را گروهی دین ستیز و فتنه گر خواندند که با کف و سوت و هلهله حرمت عاشورا را شکستند!
ننگ عاشورای ۱۳۸۸ چیزی نیست که به این زودی از خاطر کسی پاک شود و شاید تصویری که میرحسین موسوی از جنایتی که در روز عاشورا اتفاق افتاد ارائه می دهد، گویاترین و نزدیکترین تصویر به واقعیت است. فاجعه ای که سخت است پاک کردنش از صفحه ذهن مردمی که برای عزاداری امام حسین به خیابان ها آمده بودند و خود را مواجه دیدند با لشکر تا بن دندان مسلحی که تنها می توانست یادآور یک لشکر در ظهر عاشورا باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر