۱۳۹۶ شهریور ۲, پنجشنبه

  • تائید کابینه ، تداوم شرایط موجود

  • مهدی فتاح پور
  • ترکیب کابینه پیشنهادی آقای روحانی و تایید آن توسط مجلس، تصویر روشنی از سمت گیری های عمومی دولت و مسئولان اصلی رژیم را تصویر نمود. مجلس بجز یک نفر تمامی اعضا کابینه را تایید نمود. آقای پورمحمدی از این کابینه کنار گذاشته شد و دو وزیر موفق کابینه آقایان ظریف، زنگنه که بیش از همه از طرف افراطیون مورد نقد و تحت فشار بودند در کابینه باقی ماندند.
    از سوی دیگر هیچیک از وزرایی که در عرصه های سیاسی اجتماعی تعیین گردیده اند، به اصلاح طلبی گرایش ندارند و برخی از آنان مثل وزیر کشور آشکارا در صف محافظه کاران قرار دارند. وزیر ارتباطات سابقه فعالیت در ارگانهای امنیتی و گسترش سیستم شنود و کنترل ارتباطات اینترنتی را در کارنامه خود دارد و وزرای آموزش و پرورش و ارشاد به گرایش های محافظه کارانه تعلق دارند. عدم انتخاب وزیر زن و بی اعتنایی به سنی مذهبی ها نیز بدرستی مورد توجه همه محافل سیاسی قرار گرفت

    آقای روحانی اعتدالگراست. ایشان معتقد به تعامل با رهبری و همراهی با نیروهای معتدل محافظه کار است. این کابینه یک شق محافظه کارانه از این استراتژی است. مجموعه کابینه در همان چارچوب کابینه پیشین باقی مانده وبا انتظار بدنه اصلاح طلبان و نیروهای جنبش سبز و کسانیکه خواهان تغییرند فاصله دارد.
    آقای روحانی در دوره گذشته موفق شد برجام را به نتیجه برساند وکشور ما را از تهدیدی بزرگ نجات دهد. این بزرگترین موفقیت ایشان بود. ایشان موفق شد به هرج و مرج اقتصادی دوران احمدی نژاد پایان دهد. در عرصه مسائل فرهنگی اجتماعی ایشان در دو سال اول موفق شد به زیاده روی های دوران پس از جنبش سبز غلبه کند و ما شاهد گشایش هایی بودیم و پس از آن این روند متوقف شده و ما شاهد تغییر بیشتری در این عرصه هانبودیم و حداکثر خواسته نیروهای افراطی درمسدود کردن بیشتر منافذ فرهنگی مورد تایید قرار نگرفت. این کابینه نشان میدهد که آقای روحانی قصد دارد سیاست های خود در چهارسال گذشته را نه با گامهای جدیتر بلکه با گامهایی محافظه کارانه تر تداوم دهد. اگر چهارسال پیش ترکیب کابینه بدلیل اکثریت داشتن نیروهای محافظه کار وافراطی در مجلس قابل درک بود امروز این کابینه به مجلسی ارائه شده و مورد تایید قرار گرفت که که اکثریت آنان حامی دولتند.

    چهارسال قبل حل مساله هسته ای و پایان دادن به خطراتی که از این راه کشور ما را تهدید میکرد به مساله عمده کشور تبدیل گشته بود. نه تنها آقای روحانی بلکه آقای خامنه ای و مهمترین مسئولین کشور نیز به این خطرات واقف بوده و حتی قبل از انتخابات در جستجوی راه حل بودند. اختلاف مرکزی آقای روحانی و خامنه ای نه بر سر برجام بلکه بر ادامه آن و نوع رابطه با آمریکا بود. آقای خامنه ای با عادی کردن روابط با آمریکا که در دوره اوباما امکان عملی برای تحقق آن وجود داشت مخالفت کرده و مانع از این امر شد. با روی کار آمدن آقای ترامپ در آمریکا این موضوع در شکل گذشته از دستور خارج شد و نوع رابطه با آمریکا چالش جدی درون حاکمیت نیست. آقای خامنه ای با گسترش روابط بخصوص اقتصادی با اروپا مخالف نیست و برای مثال ایشان در تمام مراحل مذاکرات در زمینه قرارداد توتال در جریان بوده وتایید نموده است. امروز چگونگی غلبه بر تنش های منطقه و مناسبات ایران با کشورهای همسایه و بطور مشخص عربستان موضوع مرکزی در سیاست خارجی است. قرائن نشان میدهد که مسئولین رژیم متوجه شرایط خطرناکی که ایران را تهدید میکند گردیده اند.شعارها و سخنان مراسم تنفیذ و تحلیف نشانه هایی از این امر بود. هر چند هم در این عرصه و هم در مسائل اقتصادی و نقش سپاه تمایزاتی در راس حاکمیت وجود دارد ولی ابعاد آن در حد چهارسال گذشته نیست. تجربه نشان داده است که افراطیونی که در این عرصه ها به سمت گیری های دیگری اعتقاد دارند میتوانند سروصدا و جنجال راه بیاندازند، میتوانند اقداماتی انجام دهند که در راه پیشبرد سیاست ها مشکل ایجاد کند، ولی آنجا که از حمایت مستقیم یا ضمنی آقای خامنه ای برخوردار نباشند، قادر نیستند مسیر عمومی سیاست ها را تحت تاثیر قرار داده و تغییر دهند. اگر در عرصه سیاست خارجی و اقتصادی تمایزات در مقایسه با گذشته کمرنگ تر است، در عرصه های فرهنگی، اجتماعی تمایزات با همان شدت گذشته وجود دارد و در این عرصه ها این کابینه بیش از آنکه سیمای یک جمع خواهان گشایش و تحول را انعکاس دهد سیمای یک مجموعه محافظه کار و ادامه دهنده انسدادهای کنونی را نمایندگی میکند

    در سال ۱۳۷۶ جریان موسوم به دوم خرداد با برنامه اصلاحات و بازشدن فضای سیاسی فرهنگی و در رقابت بامحافظه کاران ریاست جمهور و دو سال بعد مجلس را تسخیر کرد. آقای روحانی به جریان اصلاح طلب (دوم خرداد و جنبش سبز) تعلق نداشت. اعتدالگرایان با برنامه باز شدن فضای سیاسی و گسترش آزادیها شکل نگرفتند و از لحظ روش نیز تعامل با رهبری و همراهی با جریانات معتدل محافظه کار را بعنوان راهکار سیاسی مورد تاکید قرار دادند. اولویت اعتدال گرایان تغییرات در سیاست خارجی و برنامه های اقتصادی بود. هر چند ترکیب کابینه با استراتژی اعتدال گرایان قابل توضیح است ولی آقای روحانی بخصوص در زمان انتخابات بر مشکلات سیاسی اجتماعی کشور انگشت گذاشته و حل مسائل و مشکلات کشور را با انسدادهای فرهنگی اجتماعی در تضاد معرفی کردند. این کابینه عزم گسترش فضاهای فرهنگی اجتماعی را انعکاس نمیدهد.
    صد وبیست تن از نمایندگان مجلس خود را متعلق به فراکسیون امید یا اصلاح طلبی میدانند و با رای اصلاح طلبان و با حمایت آقای خاتمی و رهبران جنبش سبز به مجلس راه یافته اند. در یک سال گذشته آنان بعنوان حامیان دولت عمل کرده اند ولی با وجود آنکه آنان از طرف کسانی که جنبش اصلاحات و اهداف آنرا تایید میکردند به مجلس راه یافتند در سخنان و عملشان کمتر نشانه ای از پیگیری اهداف مشخص اصلاح طلبانه را منعکس کردند. در اعتراض به اقدامات افراطیون در اعمال فشارهای فرهنگی و سیاسی محافظه کارانی مانند آقای مطهری کارنامه روشن تری از نمایندگان اصلاح طلب و چهره های برجسته آنان همچون آقای عارف از خود بروز داده اند. پس از معرفی کابینه شخصیت های اصلاح طلب، ترکیب کابینه و چهره های محافظه کار معرفی شده را مورد نقد قرار دادند ولی در صحن مجلس و در مقام عمل این نقدها رنگ باخت


    تنها یک وزیر آقای بی طرف رای اعتماد کسب نکرد. هر چند مخالفین در صحبت های خود بر مشکلات مدیریتی انگشت گذاشتند ولی آشکار است که گذشته ایشان در نزدیکی با اصلاح طلبان عامل رای ندادن نه تنها افراطیون بلکه محافظه کاران حامی دولت بوده و در عدم تایید ایشان نقش جدی داشت. رای پایین آقای حجتی که ایشان نیز سابقه نزدیکی با اصلاح طلبان دارد هم نشانه دیگری از این رویکرد بود. ولی در سوی دیگر چهره آشکار محافظه کار کابینه آقای رحمانی فضلی با عملکرد منفی در وزارت کشور با 250 رای مثبت و یا بعبارت دیگر با رای قاطع اعضا لیست امید و مستقلین انتخاب شد و آقای جهرمی با سابقه فعالیت در وزارت اطلاعات و سازماندهی شنود ارتباطات اینترنتی بعنوان وزیر ارتباطات انتخاب میشود و از آنجا که فراکسیون مسقیلین هم اعلام کرده بودند که از ایشان حمایت نمیکنند صد و بیست رای مخالف به ایشان نشان میدهد که بخشی از اعضا لیست امید از دادن رای منفی حتی به ایشان نیز خودداری کرده اند

    در بررسی صلاحیت نمایندگان بجز معدود سخنانی که به نقد نارسایی ها پرداخته شد منجمله سخنان آقای میرزایی در رابطه با وزیر ارشاد آقای پورمختار در رابطه با وزیر ارتباطات و آقای مطهری (محافظه کار) در رابطه با وزیر اطلاعات نشانه ای از مواضع اطلاح طلبانه توسط اعضا لیست امید دیده نشد و در رای گیری در رابطه با وزیران متاسفانه این افراطیون و محافظه کاران بودند که خواسته های خود را منعکس کرده و برای تحقق آن اعمال نیرو کردند

    بخشی از اصلاح طلبان و حتی نیروهای سکولار در چند هفته گذشته از کابینه پیشنهادی دفاع کرده و انتخاب این کابینه را با توجه به تعادل نیروی حاکم در جامعه و یا خطراتی که کشور را تهدید میکند، انتخابی مدبرانه معرفی نمودند. تایید وزرای معرفی شده در مسائل فرهنگی اجتماعی با خواست های اصلاح یا تحول طلبانه منافات دارد. مشکلات کشور یک مجموعه به هم پیوسته است و مقابله با فساد حاکم بر تاروپود روابط کشور بدون درگیری با عاملین اصلی آن که با چنگ و دندان از حفظ شرایط موجود دفاع میکنند امکان ندارد. دفاع از شرایط موجود با اصلاح طلبی و تحول خواهی منافات دارد. وظیفه اصلاح طلبان تلاش برای تاثیر گذاری بر تعادل نیروست و نه تسلیم شدن و یا بدتر از آن دفاع از آن. مدافعان شرایط موجود وجود دارند و اهرم های قدرت را در اختیار دارند. علت وجودی نیروهای اصلاح طلب و تحول خواه تلاش برای فراتر رفتن از شرایط موجود و شکل دهی چشم اندازهای نوین است و بدون این تلاش علت وجودی خود را از دست خواهند داد


    مهدی فتاپور

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر