۱۳۹۶ مرداد ۳۱, سه‌شنبه

مم


موفقیت روحانی در رسیدن به خودکفایی در مرزتزویر!

ژاله وفا
روش روحانی درتبلیغات "انتخاباتی"، سردادن شعارهای تهاجمی و مظلوم نمایی و وعده‌های بسیار، همچنین ایجاد جو ترس و دلهره شدید در مردم نسبت به رقیب "انتخاباتی" خود وتقبیح رقیب در سردادن وعده‌های غیر قابل عملی شدن... بود.

اما خود وی با دادن وعده‌های مختلف از قبیل بکارگیری زنان و اهل سنت در کابینه، رفع فقر مطلق، رفع بیکاری، ایجاد فضای امن سیاسی، مبارزه با رانتخواری خصوصا رانت سپاه، رفع حصر از اقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد و... را شرط لازم "رای " آوردن دانست. همچنین گرم نگاه داشتن هیزم قبل و بعد" انتخابات" را درسخنرانی‌های " تند" در نقد قوه قضائیه و سپاه (دولت با تفنگ) سراغ گرفت. همزمان رئیسی در کلیپی که از وی موجود است اعلام کرد: "می دانید که من مسئولیتهایی داشته‌ام (منظور وی پست دادستانی کل کشور در سالهای ۹۳تا ۹۴ است) که اطلاعات شخصی زیادی از افراد دارم منجمله از جناب آقای روحانی! "
رئیسی همچینن در مناظره سوم خطاب به روحانی گفته بود: "دادستان کل کشور و معاون اول در دفتر شما به شما گفتند که مدارک و اسنادی دارند از نزدیک‌ترین افراد به شما که دچار این مشکلات هستند. " موضوع بحث حسین فریدون بود، برادر حسن روحانی مشاور ویژه حسن روحلنی حتی در مذاکرات هسته‌ای با گروه ۵ بعلاوه ۱ نیز حضور داشت ودر سال‌های اخیر برای برادر خود دردسر آفریده است. حسین فریدون در ۲۴ تیر ۹۶ بازداشت شد واژه‌ای سخنگوی قوه قضاییه جرم وی را مالی نامید. ولی بلافاصله با پرداخت وثیقه ۵۰ میلیارد تومانی (که سند منزل ۵ میلیاردی هاشمی "وزیر" بهداشت نیز بیاریش آمد و برای تامین مابقی ۴۵ میلیارد تومان نیز حتما دست غیب بکمک آمده) آزاد شد.


نخستین اتهام جنجالی برادر روحانی به پرونده بابک زنجانی گره خورده است. او متهم است پنج میلیارد تومان از بابک زنجانی کمک مالی دریافت و برای ستاد" انتخاباتی" حسن روحانی خرج کرده است. حسین فریدون همچنین متهم شده که با «شب دوست مالامیری»، یک بدهکار بزرگ بانکی در ارتباط است و محل ستاد" انتخاباتی" حسن روحانی، یکی از ساختمان‌های متعلق به شب دوست بوده است. در ۴ بهمن ۹۵، محمدجواد ابطحی، "نماینده" خمینی شهر در مجلس گفت: «اسناد نشان می‌دهد که مالامیری با حسین فریدون ارتباط مالی داشته است. اسناد واریز پول، به حساب دختر حسین فریدون در لندن و کانادا وجود دارد که نشاندهنده ارتباطات مالی بین فریدون و مالامیری است. مالامیری مجموعاً حدود ۲هزار میلیارد تومان وام دریافت کرده است.» همچنین پای همسر حسین فریدون هم در میان بوده است: «مالامیری در یک مؤسسه خیریه غربالگری سرطان با آذر غفوری همسر حسین فریدون همکاری داشته است.» پای همسر فریدون هم در یک ماجرای دیگر گیر بود. در ۳ بهمن ۹۵ حسینعلی حاجی‌دلیگانی "نماینده "مردم شاهین‌شهر در مجلس به ارتباط رسول دانیال‌زاده، یک ثروتمند مشهور اصفهانی با حسین فریدون برادر رئیس جمهور پرداخت و گفت: «دانیال‌زاده چندی پیش یک واحد مسکونی را به ارزش ۱۶میلیارد تومان در میدان تجریش تهران به همسر حسین فریدون هدیه داده است.». حسین فریدون را در ۲۴ تیر ۹۶ بازداشت کردند وآزه‌ای جرم وی را مالی نامید. ولی فردای انروز به قید وثیقه ازاد شد.


از دید نگارنده اصل بر برائت است و همه موارد فوق هنوز در مرحله اتهام است و هنوز نه داد گاهی برگزار شده است و نه جرمی اثبات شده است. اما یک امر مهم اتفاق افتاده است وآن تحول یکباره روحانی و فروکش کردن "نطقهای تند " آقای روحانی بعد از دستگیری برادرش و دیدار با سران سپاه پاسداران است. در واقع وقتی اقای روحانی به تعبیر فیض کاشانی در رساله آینه شاهی متوجه شد که "بنده کمترین که خود مردِ معرکه وفارِس میدان جدال نبود و به آنچه در گمان بود که به دل آن تواند شد، نرسید"گویی در آن جلسه به یکباره بعنوان یک "حقوقدان "، تشخیص داد "دولت بی تفنگ" صاحب حق می‌باشند و آحاد ملت فاقد آن. در واقع در این جلسه پاشنه آشیل روحانی ضربه اولیه را خورد. از آن مقطع به بعد روحانی به یکباره وعده‌های داده شده در دوران تبلیغات "انتخاباتی" را فراموش کرد.


فاصله گرفتن روحانی از شعارها و وعده‌های "انتخاباتی"به محض گذشتن از خر مراد (ابتدا با از دستور خارج کردن سند۲۰۳۰ بعنوان ریاست شورای انقلاب فرهنگی، حتی با وجود اینکه خود با صراحت گفته بود " من از این ۲۰۳۰ نخواهم گذشت تا اخر دولت دوازدهم دنبال می‌کنم!) وعدم نگرانی وی از نیاز دوباره به" رای" مردم ومضافا وابستگی ونیاز مبرمش به تایید از طرف" دولت با تفنگ" که به "نمایندگان "دست نشانده آنها برای رای آوردن وزرای پیشنهادی خود نیازمند بود، آنقدر مبرهن و آشکار است که سایت فرارو در مصاحبه‌ای با عنوان آیا روحانی تغییر کرده است؟! نوشت: انتخابات ریاست جمهوری و با معرفی کابینه دولت دوازدهم، نگاه‌ها به حسن روحانی با نگرانی‌ها و دلخوری‌های بسیاری همراه شد. حامیان او انتظار داشتند با توجه به شعارهای انتخاباتی کابینه دوم روحانی متفاوت‌تر از قبل باشد. اما با اعلام اسامی وزرای پیشنهادی انتظارتشان برآورده نشد. همین مسئله موجب شد در شبکه‌های اجتماعی این طور مطرح شود که او دیگر آن حسن روحانی قبل نیست و به مطالبات مردمی توجه‌ای ندارد.


این سایت از قول ناصر ایمانی اصولگرا (شوهر خواهر سعید حجاریان اصلاح طلب) می‌نویسد: یکی از نکاتی که در ایام" انتخابات" از آقای روحانی شاهد بودیم مواضع و شعارهایی بود که با امکانات و واقعیت فعلی ایران همخوانی نداشت و همان‌ها هم امروز باعث شده است که برخی احساس کنند که ایشان تغییر کرده است. یعنی همان موضوع استفاده از خانم‌ها و اقلیت‌ها در کابینه. آقای روحانی خیلی تند رفتند و همان زمان هم برخی از فعالان سیاسی که حامی ایشان بودند این نکته را به ایشان یادآور شدند که باید با این نهادهایی که به آنها حمله می‌کردند، بعد از" انتخابات" همکاری داشته باشد. آقای روحانی برای شکست رقیب مجموعه‌ای از اقدامات و مواضع را در دستور کار خود قرار دادند و حالا بعد از پیروزی همه انتظار دارند که ایشان همانی باشد که در" انتخابات" بود. به هرحال رئیس جمهور می‌داند که لازم است برای کسب رای به گونه‌ای رفتار کند که مردم را همراه خود داشته باشد. اما در دولت دوم با توجه به پختگی بیشتر و اینکه دیگر قرار نیست در" انتخابات "حضور داشته باشد سعی می‌کند علاوه بر مردم، نهادهای دیگر را هم با خود همراه کند! "


روحانی که زمانی به نامه اصغر فرهادی در اعتراض به عدم رسیدگی دولت به فقرمعیشتی افرادی که در قبرستانها سکنی گزیده‌اند، پاسخ داده بود: " گور خوابی از فقر، برای مردم و دولت قابل تحمل نیست". ودر هنگامه‌ای که دکتر حبیب الله مسعودی فرید معاون اجتماعی سازمان بهزیستی در میزگردی در شبکه۲ اعلام می‌کند: "سازمان بهزیستی برای یک خانوار یک نفره تا خانواده ۵ نفره تنها ۱۰۰ هزار تومان بودجه دارد " و احمد توکلی نماینده مجلس نظام" در یادداشتی درباره هزینه‌ها و فواید تعطیلی روز شنبه به مناسبت مراسم تحلیف رئیس‌جمهورمحاسبه می‌کند: دولت با عذر حفظ امنیت، سطح حفاظت را از حساس به حیاتی ارتقا داده و تمامی دستگاه‌های دولتی و بانک‌های دولتی و خصوصی را روز شنبه تعطیل اعلام کرد. هزینه پذیرایی از هیئت‌ها، هزینه حفاظت از مقامات مهمانو همین‌طور مبالغی که صرف خرید هدیه به مهمانان می‌گرددو هزینه بزرگ‌تر و مهم‌تر هزینه تعطیلی یک روزه تهران است، حدود هشت هزار میلیارد تومان برای اقتصاد ملی و میلیاردها تومان برای خزانه دولت هزینه در بر دارد. " در اولین جلسه هیئت دولت دوازدهم ذوق زده از "شکوهمندی " مراسم تحلیف بدنسان یاد می‌کند (پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری ۲۹ مرداد ۹۶): "مرحله بعد از انتخابات مراسم تنفیذ و تحلیف بود که بسیار جلسه شکوهمندی شد و می‌توان گفت در تاریخ تحلیف‌های کشورمان بی‌نظیر بوده است و در تاریخ سیاسی کشور نظیر نداشته که ۱۰۵ کشور و سازمان بین‌المللی در سطح بسیار بالا در مراسم تحلیف شرکت کرده باشند. "


در واقع با یک حساب سرانگشتی بودجه ۶ سال و نیم خانوادهای تحت سازمان بهزیستی را ایشان در یک روز صرف مراسم تحلیف خود نموده است! تحلیفی که بخش هنگفتی از پولش به جیب قرارگاه ثارالله رفته است که مسئولیت کلی برقراری امنیت را در اینروز بر عهده داشته است.
مراسم تحلیفی که در آن جا و صندلی ویژه برای حضور وزیر امور خارجه و روابط بین الملل پادشاهی لسوتو (با کل جمعیت ۱. ۵ میلیون نفری) وجود داشت، اما به تعبیرعلی لاریجانی" جا" برای دعوت حتی یک نفر همچون مولوی عبدالحمید از جمعیت چند میلیونی اهل سنت ایران نبود! در قاموس اخلاقی آقای روحانی مولوی عبدالحمید تنها در مقطعی بکار می‌آمد که ۶/۵ میلیون آرای واجدین شرایط رای دادن در بین اهل سنت را برای وی تضمین کند!


و اما یکی از وعده‌های پر طمطراق روحانی تبلیغات"انتخاباتی"ریاست‌جمهوری، «استفاده از زنان» در دولت دوازدهم بود. وی از افزایش سهم زنان در دولت دوازدهم و وعده‌ها از حضور حداقل ۲ تا ۳ وزیر زن در کابینه جدید مکرر گفت. اما خلف وعده کرد و در توجیه عملکرد خود به بیان ابهام روی آورد که زبان قدرت است. وی در "مجلس" گفت: «دلم می‌خواست در دولت دوازدهم سه زن را بعنوان وزیر معرفی کنم افرادش را هم در نظر گرفته بودم اما نشد.» درحالی روحانی سیاست مقصرتراشی را دنبال می‌کند، که فراموش می‌کند در همان جلسه معارفه وزرا در"مجلس" نظام اعتراف کرد: "برای معرفی وزرا تحت فشار هیچ جناح و حزبی نبودم البته همه جریان‌ها پیشنهادات خود را مطرح کردند. "


حال با توجه به این ییلاق قشلاقهای نظری آقای روحانی، میزان تحقق وعده‌های وی در "انتخابات" ریاست‌جمهوری، را در پایان دولت دوازدهم می‌توان ازانتخاب وزرایش نیز سنجید! چرا که این هنوز ار نتایج سحر است! نگارنده بررسی سوابق امنیتی برخی از وزرایی که قرار است "امنیت " را در جامعه برقرار کنند را به بخش دوم این نوشتار می‌سپارم. و در بخش سوم نوشتار خود با تخریب محیط زیست ایران بواسطه سیاستهای زیانبار وزرای پیشنهادی آقای روحانی خواهم پرداخت.


واما بجای تقلا برای درک این روشهای سخیف در پی آن باشیم که از یاد نبریم اگر احمدی نژاد بخود جرات داد دولت خد را "پاکترین دولت" تاریخ ایران قلمداد کند، زنهار که با سکوت آن بخشی از مردمی که به روحانی برای تحقق مطالباتشان رای داده‌اند، بزودی روحانی نیز خود و دولت خود را هم "راستگو ترین دولت "تاریخ ایران به آنها جا خواهد زد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر