برای شکستن حصر ، سکوت را بشکنیم!
نرگس محمدی
روزگاری که کروبی در خانه ملت، در را به روی منتقدان، مخالفان و حتی متهمان به براندازی گشود، بسیاری از مدعیان اصلاح و انصاف، باور و جرأت نه اقدام و پیگیری، بلکه حتی ایستادن و گوش دادن به تظلم خانوادهها را نداشتند. برخی اخلاق و مرام را نه در گفتار و نظر، بلکه در عمل نشان میدهند.
اکنون ما در این مرام مردگی و معرفتگریزی جامعه با محصوران چه میکنیم؟ بر اساس مصلحت با خلق موانع اخلاقی به وظایف اخلاقی عمل نمیکنیم و وجدانهای آسودهای داریم.
بحث بر سر قدرت و سیاست نیست که چنان جاذبهای یافته که اخلاق در برابرش رنگ باخته، صحبت از قانونمداری نیست که بر کسی پوشیده نیست که آنچه با محصوران میکنند، انطباقی با قوانین و حقوق بشر ندارد. روی سخن با حکومتگران نیست که برخی به حکم اصرار و تداوم ستمورزی، دیگر مخاطب ملت نیستند و عدهای نیز در معرض این هشدار جدیاند که در صورت بدعهدی نزد ملت بخشوده نخواهند شد، هر چند به هر روی، مسئولیت تام این ظلم و قانونشکنی متوجه مسئولان حکومت است.
روی سخن با مردم آزادیخواه و بحث بر سر وجدان بشری است. میبایست تعیین وضعیت و تکلیف کنیم. این یک آزمون اخلاقی است، آیا با هر گرایش و عقیدهای و فارغ از باورهای محصوران، در سوق دادن رهبران جنبش سبز به کام مرگ با سکوتمان، حصر کنندگان را همراهی و یاری خواهیم کرد یا خیر؟ تلاش برای بازگرداندن رهبران جنبش سبز به عرصه قدرت و جامعه مدنی یک بحث است و تلاش برای نجات جان آنها بحثی دیگر. بحث بر سر برخورداری این افراد از حق حیات سیاسی- اجتماعیشان نیست، سخن بر سر حق حیات و زنده ماندنشان است. همه میدانیم جانشان در خطر است.
سکوت ما، تحکیم تداوم حصر است. حصر انگاره زورمدارانه حکومت، نه تنها برای سلب آزادی و خواسته ملت، بلکه به منظور سلب حیات است. حصر نماد خشونتورزی تفکر حاکم است. فارغ از اعتراض یا حتی پرداختن به کارکرد طراحیشده حصر، بیایید برای نجات جان محصوران، سکوت را بشکنیم که تداوم سکوت ما، تداوم حصر خواهد بود.
زندان اوین
مرداد ١٣٩٦
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر