یوسفی اشکوری
وبلاگ شخصی
این روزها
پروژه تازه ای برای بازداشت افرادی عمدتا از جمع روزنامه نگاران آغاشده است با
عنوان «مبارزه با شبکه نفوذ دشمن». تا کنون پنج نفر از اهالی مطبوعات بازداشت شده
اند. مجری این پروژه حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران است. از گفته های مسئولان نظامی
و حکومتی چنین استنباط می شود که این سناریو ادامه دارد و ظاهرا «نفوذ» اسم رمز
برای اعمال فشار بیشتر بر اهالی فرهنگ و رسانه و سیاست است. در سه شنبه هفته پیش
خبرگزاری فارس (وابسته به سپاه) از «کشف باند نفوذ آمریکایی در مطبوعات کشور» خبر
داد.
می دانیم که این پروژه در چند ماه اخیر با سخنان رهبر جمهوری اسلامی و تأکیدهای پیاپی ایشان در مورد خطر نفوذ دشمن و به طور خاص آمریکا در شرایط پسابرجام آغاز شده است. ایشان بارها تأکید کرده است که دشمن یعنی آمریکا می خواهد به بهانه توافق هسته ای، از طریق فرهنگ و اقتصاد و سیاست در جمهوری اسلامی نفوذ کند و در نهایت انقلاب و نظام انقلابی و اسلامی را دچار استحاله کند. یکی از مقامات امنیتی-سپاهی در تلویزیون صریحا گفت که هدف دشمن «تغییر سبک زندگی و ادراک مردم» است.
بی تردید
پروژه دستگیری های اخیر به عنوان جاسوسان و یا عوامل نفوذ دشمن، پیامد سخنان محوری
و کلیدواژه «نفوذ» در کلام رهبری و مرتبط با آن است. اما این که این پروژه از بالا
کلید خورده و هماهنگ شده و یا این که مریدان و ذوب شدگان پیام را دریافت کرده و
طبق منویات عمل می کنند، دقیقا روشن نیست. هرچند در عمل فرقی نمی کند. این که پس
از سخنرانی اخیر آقای خامنه ای در باب خطر نفوذ غرب در ایران، محمدعلی جعفری در
هماهنگی با رهبری، سخنان تندی در این زمینه ایراد کرد و گفت پیامدهای پسابرجام
فتنه چهارمی است که به این زودی تمام نخواهد شد، از این هماهنگی و یا پیروی حکایت
می کند. چندی پیش نیز رهبری در سخنانش در جمع فرماندهان سپاه به سپاه توصیه کرد که
متوجه نفوذ دشمن باشند و چگونگی این نفوذ را رصد کنند و این امر از تعامل و یا خط
دادن مقام مافوق به پایین نشان دارد.
اما این
شیوه دقیقا شناخته شده است. فراموش نکرده ایم پس از اعلام قتل شماری از روشنفکران
و فعالان سیاسی (فروهرها، مختاری، پوینده، مجید شریف) به وسیله وزارت اطلاعات آقای
خامنه ای در سخنرانی اش در نماز جمعه تهران با قاطعیت اعلام کرد که این قتلها کار
ما نیست بلکه ریشه در خارج دارد و در پی آن افرادی از اعضای متهم به قتل در وزارت اطلاعات
بازداشت شدند و چنان که در فیلم شکنجه زن سعید امامی شنیده می شود شکنجه گران به
استناد فرموده «آقا» تلاش داشتند همسر امامی و البته دیگران را وادار کنند به زور
شکنجه به جاسوس بودنشان برای آمریکا و اسرائیل اعتراف کنند. نمونه دیگر توقیف فله
ای مطبوعات در اردیبهشت ۷۹ است که باز پس از سخنرانی رهبری در مصلای تهران برای
بسیجیان این توقیف انجام شد. ایشان در روز پنجشنبه سخنان تندی علیه مطبوعات گفت و
در آن اعلام برخی مطبوعات پایگاه دشمن شده اند. روز شنبه و چند روز بعد بیست
روزنامه و نشریه به وسیله دستگاه قضایی گوش به فرمان بسته شدند. اکنون همان سناریو
در حال اجرا و تکرار شدن است. از این رو می توان گفت چنین سناریویی به شدت نخ
نماست و آشنا.
به نظر می
رسد دو هدف مهم در این برخوردها تعریف شده است. یکی کاهش تنش و شکاف در جناح
اصولگرایان است که پس از برجام تشدید شده و دیگر این که با فضاسازی های کاذب و
ایجاد فضای ارعاب هم از پرسش های مردم در شرایط پس از برجام ممانعت به عمل آید و
هم اذهان مردم و فعالان سیاسی و فرهنگی متوجه مسائل دیگر شود. نیز چنین می نماید
که در این پروژه پرونده سازی علیه هاشمی رفسنجانی و خاتمی و حتی روحانی مد نظر
است. دور از انتظار نیست که به زودی اعترافاتی از برخی بازداشت شدگان منتشر شود که
در آن مثلا به نوعی فرزندان هاشمی مورد اتهام قرار گیرند.
البته
روشن است که از دولت نیز در مواجهه جدی با چنین برخوردهایی نمی توان انتظار زیادی
داشت. هرچند روحانی با این جمله که درست نیست از کلام رهبری سوء استفاده شود و به
بهانه جلوگری از نفوذ دشمن نباید افراد را دستگیر کرد، به این بازداشت ها واکنش
نشان داد، اما قطعا در نهایت مانند همیشه با عقب نشینی دولت و دولتیان همراه خواهد
بود. ضمنا روشن است که یکی از اهداف ضمنی این پروژه مقابله با دولت و شاید بتوان
گفت مهار دولت نیز هست و همین مسئله نیز ممکن است رئیس دولت را وادار کند تا
اقداماتی بکند.
این روزها پروژه تازه ای برای بازداشت افرادی عمدتا از جمع روزنامه
نگاران آغاشده است با عنوان «مبارزه با شبکه نفوذ دشمن». تا کنون پنج نفر از اهالی
مطبوعات بازداشت شده اند. مجری این پروژه حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران است. از
گفته های مسئولان نظامی و حکومتی چنین استنباط می شود که این سناریو ادامه دارد و
ظاهرا «نفوذ» اسم رمز برای اعمال فشار بیشتر بر اهالی فرهنگ و رسانه و سیاست است.
در سه شنبه هفته پیش خبرگزاری فارس (وابسته به سپاه) از «کشف باند نفوذ آمریکایی
در مطبوعات کشور» خبر داد.
می دانیم
که این پروژه در چند ماه اخیر با سخنان رهبر جمهوری اسلامی و تأکیدهای پیاپی ایشان
در مورد خطر نفوذ دشمن و به طور خاص آمریکا در شرایط پسابرجام آغاز شده است. ایشان
بارها تأکید کرده است که دشمن یعنی آمریکا می خواهد به بهانه توافق هسته ای، از
طریق فرهنگ و اقتصاد و سیاست در جمهوری اسلامی نفوذ کند و در نهایت انقلاب و نظام
انقلابی و اسلامی را دچار استحاله کند. یکی از مقامات امنیتی-سپاهی در تلویزیون
صریحا گفت که هدف دشمن «تغییر سبک زندگی و ادراک مردم» است.
بی تردید
پروژه دستگیری های اخیر به عنوان جاسوسان و یا عوامل نفوذ دشمن، پیامد سخنان محوری
و کلیدواژه «نفوذ» در کلام رهبری و مرتبط با آن است. اما این که این پروژه از بالا
کلید خورده و هماهنگ شده و یا این که مریدان و ذوب شدگان پیام را دریافت کرده و
طبق منویات عمل می کنند، دقیقا روشن نیست. هرچند در عمل فرقی نمی کند. این که پس
از سخنرانی اخیر آقای خامنه ای در باب خطر نفوذ غرب در ایران، محمدعلی جعفری در
هماهنگی با رهبری، سخنان تندی در این زمینه ایراد کرد و گفت پیامدهای پسابرجام
فتنه چهارمی است که به این زودی تمام نخواهد شد، از این هماهنگی و یا پیروی حکایت
می کند. چندی پیش نیز رهبری در سخنانش در جمع فرماندهان سپاه به سپاه توصیه کرد که
متوجه نفوذ دشمن باشند و چگونگی این نفوذ را رصد کنند و این امر از تعامل و یا خط
دادن مقام مافوق به پایین نشان دارد.
اما این
شیوه دقیقا شناخته شده است. فراموش نکرده ایم پس از اعلام قتل شماری از روشنفکران
و فعالان سیاسی (فروهرها، مختاری، پوینده، مجید شریف) به وسیله وزارت اطلاعات آقای
خامنه ای در سخنرانی اش در نماز جمعه تهران با قاطعیت اعلام کرد که این قتلها کار
ما نیست بلکه ریشه در خارج دارد و در پی آن افرادی از اعضای متهم به قتل در وزارت
اطلاعات بازداشت شدند و چنان که در فیلم شکنجه زن سعید امامی شنیده می شود شکنجه
گران به استناد فرموده «آقا» تلاش داشتند همسر امامی و البته دیگران را وادار کنند
به زور شکنجه به جاسوس بودنشان برای آمریکا و اسرائیل اعتراف کنند. نمونه دیگر
توقیف فله ای مطبوعات در اردیبهشت ۷۹ است که باز پس از سخنرانی رهبری در مصلای
تهران برای بسیجیان این توقیف انجام شد. ایشان در روز پنجشنبه سخنان تندی علیه
مطبوعات گفت و در آن اعلام برخی مطبوعات پایگاه دشمن شده اند. روز شنبه و چند روز
بعد بیست روزنامه و نشریه به وسیله دستگاه قضایی گوش به فرمان بسته شدند. اکنون
همان سناریو در حال اجرا و تکرار شدن است. از این رو می توان گفت چنین سناریویی به
شدت نخ نماست و آشنا.
به نظر می
رسد دو هدف مهم در این برخوردها تعریف شده است. یکی کاهش تنش و شکاف در جناح
اصولگرایان است که پس از برجام تشدید شده و دیگر این که با فضاسازی های کاذب و
ایجاد فضای ارعاب هم از پرسش های مردم در شرایط پس از برجام ممانعت به عمل آید و
هم اذهان مردم و فعالان سیاسی و فرهنگی متوجه مسائل دیگر شود. نیز چنین می نماید
که در این پروژه پرونده سازی علیه هاشمی رفسنجانی و خاتمی و حتی روحانی مد نظر
است. دور از انتظار نیست که به زودی اعترافاتی از برخی بازداشت شدگان منتشر شود که
در آن مثلا به نوعی فرزندان هاشمی مورد اتهام قرار گیرند.
البته
روشن است که از دولت نیز در مواجهه جدی با چنین برخوردهایی نمی توان انتظار زیادی
داشت. هرچند روحانی با این جمله که درست نیست از کلام رهبری سوء استفاده شود و به
بهانه جلوگری از نفوذ دشمن نباید افراد را دستگیر کرد، به این بازداشت ها واکنش
نشان داد، اما قطعا در نهایت مانند همیشه با عقب نشینی دولت و دولتیان همراه خواهد
بود. ضمنا روشن است که یکی از اهداف ضمنی این پروژه مقابله با دولت و شاید بتوان
گفت مهار دولت نیز هست و همین مسئله نیز ممکن است رئیس دولت را وادار کند تا
اقداماتی بکند
با وقاهت می گویند ، ازکدام فتنه سخن می گوئید ؟؟؟
با وقاهت می گویند ، ازکدام فتنه سخن می گوئید ؟؟؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر