خبرگزاری ایرانشهر - در پاسخ به انتشار نتایج یک نظر سنجی که از سوی گروهی به نام PAAIA(اتحادیه روابط عمومی های ایرانیان آمریکا) منتشر شد و طی آن اطلاعات ظاهرا نادرستی در قالب این نظر سنجی منتشر شده است،
علیرضا میبدی برنامه ساز سرشناس شبکه تلویزیونی پارس خواستار برپایی یک نظر سنجی علمی، مستقل و شفاف شد تا آرای حقیقی جامعه ایرانیان آمریکا مشخص گردد.
علیرضا میبدی برنامه ساز سرشناس شبکه تلویزیونی پارس خواستار برپایی یک نظر سنجی علمی، مستقل و شفاف شد تا آرای حقیقی جامعه ایرانیان آمریکا مشخص گردد.
در نظر سنجی گروه پایا که وب گاه خبری مردم ریپورت فایل پی دی اف آنرا افشا کرده است، گفته شده که 82 درصد از ایرانیان ساکن آمریکا از افزایش تبعیض علیه خود در آمریکا نگران هستند. این نظرسنجی همچنین می گوید تنها 57 درصد شهروندان ایرانی تبار ساکن ایالات متحده به دمکراسی برای ایران اعتقاد دارند و 55 درصد آنان از حسن روحانی حمایت می کنند. این نظر سنجی همچنین میزان محبوبیت علی خامنه ای را در بین آمریکاییان ایرانی تبار 6 نفر از 100 نفر اعلام میکند.
خبر برپایی این نظر سنجی ابتدا از وب سایت بخش فارسی بی بی بی منتشر شد و سپس در کمتر سی دقیقه از خروجی این رسانه فارسی زبان مستقر در انگلستان به دلایل نا معلوم حذف گردید.
علیرضا میبدی که در برنامه مفصلی از تلویزیون پارس به تشریح این آمار و دلایل تشکیک به صحت این اعداد پرداخته بود، ابتدا در ذیل آنکه اصولا نام «اتحادیه روابط عمومی های ایرانیان آمریکا» نشان می دهد باید روابط عمومی هایی باشند که این گروه محل اتحاد آنها باشد، در حالی که چنین ادعایی نادرست است، موضوعیت برپاکننده این نظرسنجی را زیر سوال جدی قرار داد و سپس اهمیت انتشار چنین آمارهای مغرضانه ای را سو استفاده از اعتبار و هزینه کرد نام جامعه ایرانیان آمریکا برای کسب منافع خاص عنوان داشت و گفت: «اهمیت موضوع اینجاست که این آمارها را روی میز وزیر خارجه آمریکا خواهند گذاشت و با اسم و اعتبار ایرانیان آمریکا به آنها اطلاعات نادرست می دهند تا بر تصمیمات شان در قبال ایران تاثیر بگذارند.»
آقای میبیدی که سابقه بیش از سی و پنج سال حضور مستمر در رادیو و تلویزیون های سیاسی فارسی زبان را دارد، با طرح پیشنهاد برپایی یک نظر سنجی مستقل، علمی و شفاف خواستار آن شد که ایرانیان مقیم آمریکا اجازه ندهند نام و اعتبارشان در این کشور صرف اهداف سیاسی حکومت ایران شده و از آنان، جامعه ای ناسپاس که در دموکراسی زندگی می کنند ولی نزدیک به نیمی از آنها به دموکراسی اعتقادی ندارد، جلوه داده شود.
هنوز جزییات بیشتری از طرح نظر سنجی آقای میبدی منتشر نشده است اما به محض اطلاع، اخبار تکمیلی از این طرح به استحضار خوانندگان خبرگزاری ایرانشهر خواهد رسید.
آقای میبدی! شاید هم آمار ها درست باشد!
جناب عليرضا خان ميبدى، معروف حضور همگان هستند. برنامه ساز و مجرى يى توانمند و خوش صدا، كه با آواى گرم شان، تلخ ترين رويدادهاى سياسى و اجتماعى را به بينندگان شان منتقل مى كنند. در تُن صداى آقاى ميبدى، همواره گرمايى اميدبخش جريان دارد كه شنونده در نهايت، با خوش بينى از پاى راديو يا تلويزيون بر مى خيزد. من به خاطر همين ويژگى در گفتار آقاى ميبدى، از زمان تلويزيون ملى ضيا آتاباى، برنامه هاى تلويزيونى خارج از كشورشان را دنبال كرده ام و بارها براى گرفتن صوت و تصوير اين تلويزيون، جهت بشقاب ها را عوض كرده ام، تا امروز كه ايشان در تلويزيون هايى مانند «تلويزيون پارس» و «تلويزيون ايران فردا» برنامه هاى خود را ارائه مى دهند.
امروز از طريق اينترنت، قطعه اى از برنامه ى ايشان را ديدم كه دادشان به آسمان بلند شده بود و آن موقعى بود كه حكايت آمار گيرى موسسه اى به نام «اتحاديه روابط عمومى هاى ايرانيان امريكا» را تعريف مى كردند كه بر اساس ارقامى كه از طريق وب سايت بى بى سى فارسى منتشر كرده است مدعى ست كه:
اولا ٥٧ در صد از شهروندان ايرانى تبار ساكن ايالات متحده امريكا به دمكراسى براى ايران اعتقاد دارند
دوم اين كه ٨٢ در صد از ايرانيان ساكن امريكا از افزايش تبعيض عليه خود در امريكا نگران هستند
سوم اين كه ٥٥ در صد ايرانيان ساكن امريكا، هوادار حسن روحانى هستند
چهارم اين كه اكثريت ايرانيان ساكن امريكا خواهان تعامل امريكا با ايران هستند
پنجم اين كه ٦٣ درصد ايرانيان ساكن امريكا مى گويند كه ترامپ بايد برجام را رعايت كند...
بعد از ارائه ى اين اعداد و ارقام به ظاهر شگفت انگيز، فرياد عليرضا خان به آسمان برخاست كه به اين ترتيب بايد بگوييم ايرانيان عجب ملت ناسپاسى هستند كه اين قدر در فضاى باز ى كه امريكا در اختيار آن ها قرار داده، احساس تبعيض مى كنند و ٤٣ در صد هم كه اصولا مخالف دمكراسى براى ايران هستند! پس واى بر ما!
آقاى ميبدى، به درستى مى گويند كه ارقام ارائه شده در بالا، روى ميز وزارت امور خارجه امريكا قرار خواهد گرفت، و ايرانيان راستين مقيم امريكا براى رسيدن عده اى خاص به اهدافى معين، مورد استفاده يا به عبارتى سوء استفاده قرار خواهند گرفت، و خواهان آمارگيرى شفافى مى شوند كه از ايرانيان، با ارائه ى آمار غير واقعى، هزينه نشود.
جناب ميبدى البته ارتباط وسيعى با ايرانيان ساكن امريكا دارند و بر خلاف من كه فردى گوشه گير هستم، ايشان به عين، واقعيات فكرى و رفتارى ما ايرانيان را مى بينند.
من بر اساس مواردى كه شخصا ديده ام، و نمونه هايى كه خود «بدبختانه» با آن ها تماس داشته ام، بايد خدمت جناب ميبدى عرض كنم كه اين آمار، چندان تعجب انگيز نيست! اگر آمارگيرى به نحوى باشد كه «ما ايرانيان» از بيان مكنونات ضمير مان نترسيم و از افشاى نام و نظرمان نهراسيم، شايد وضع ارقام، بدتر از اين هم كه هست بشود!
در اينجا قصد بحث علمى در اين باب و درست و غلط بودن اعداد و ارقام ندارم، ولى در برخورد با «خودمان»، چيزهايى ديده ام و شنيده ام كه شگفت انگيز بوده، ولى حقيقت داشته، و خوشحالم كه گويندگان اين قدر به من اعتماد داشته اند كه نظر واقعى و رازگونه ى خود را به من گفته اند. نتيجه اى كه من از گفتار تنى چند از ايرانيان مقيم خارج گرفته ام - و همين جا، عرض مى كنم كه مطلقا مطلقا مطلقا آمار ميدانى يا علمى نيست و نمى تواند همگان را در بر بگيرد- از اين قرار است:
گروهى از ما ايرانيان، كه حتما و قطعا، تعداد اندكى هستيم، همواره خواهان گذشتن خرِ «خودمان» از پل هستيم، و سرنوشت خرِ ديگران براى ما اهميتى ندارد.
لذا در صورتى كه كسى كه به دمكراسى و شهرِ فرشته ها رسيده، بگويد كه ايرانى جماعت، جز با چوب رضا شاهى آدم نمى شود و شايسته ى دمكراسى نيست و ما كماكان به يك ديكتاتور مصلح نياز داريم، چندان عجيب نيست، و ٤٣ درصد ايرانيان مقيم امريكا، كه مخالف دمكراسى براى ايران هستند، بر اين مبنا، شايد عدد بزرگتر از اين هم باشد!
گروهى از ما ايرانيان، كه حتما و قطعا تعداد اندكى هستيم، اعتقاد راسخ داريم كه ديگى كه براى من نجوشد، سرِ حسنِ روحانى در آن بجوشد! بنابراين ٥٥ درصد ما ايرانيان مقيم امريكا، حسن روحانى را، خوب آدمى مى دانيم كه شايسته ى «همين ملت» است!
گروهى از ما ايرانيان، كه حتما و قطعا تعداد اندكى هستيم، ولى آمار بالا، به ما وصله ى نچسبِ «اكثريت ايرانيان ساكن امريكا» مى زند، وسطِ دو عبارتِ «امريكا جان! بزن با بمب اتم، اين جمهورى خبيث اسلامى را نابود كن، يه نفسى بكشيم!» و «امريكا جان! فك مى كنم بهتر باشه با ايران، يعنى جمهورى اسلامى، تعامل كنى!» گير كرده اند، و گاهى اولى را مى گويند و بعضى وقت ها هم دومى را!
اولى را وقتى مى گويند كه حساب خرابكارى هاى حكومت از دست در مى رود و خامنه اى چى ها، به اصلاح طلب هاى حكومتى ضرب شست نشان مى دهند؛ دومى را وقتى مى گويند كه يادِ ملك و املاك و ويلاى شما و سه تا آپارتمانى كه با پول جمع كردن در امريكا، توانسته اند خريدارى كنند و سالى دو سه بار به ايران سفر كنند و به دربند و سر بند و آبشار دو قلو بروند و كبابى ميل كنند و قليانى بكشند، مى افتند، و مى گويند كه به ملت ايران خيلى هم خوش مى گذرد و زنده باد تعامل ايران با امريكا و امريكا با ايران، و زنده باد آ ممد جواد ظريف! مورد رعايت برجام هم به اين حالت هاى روحى روانى «ما» ايرانيان گرامى مقيم امريكا بستگى دارد!
البته، همان طور كه عرض كردم من فردى گوشه گير هستم و «بدبختانه» زياد با «خودمان» ارتباط ندارم، لذا احتمال بسيار زياد هست كه عرايض من غلط اندر غلط باشد و اين جانب در جهل مركب به سر برم كه از همين لحظه اين نظر را با جان و دل مى پذيرم و از خطاى خود به خاطر نوشتن اين مطلب پوزش خواهى مى نمايم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر