۱۳۹۸ تیر ۳۰, یکشنبه

تفاوت میان سعید احمدی و سیاوش لشگری

عبدالحمید وحیدی
دو روز پیش دوست گرامی ما جناب سیاوش لشگری « مدیر سایت بیداری » که در روشنگری ایرانیان نسبت به خرافه های اسلامی و نظام اهریمنی برآمده از آن در میان بسیاری از ایرانیان خارج نشین چهره ای شناخته شده هستند ، برای من مطلبی را جهت درج در نشریه دگرباوران ارسال کردند. زمانیکه آنرا مطالعه کردم دریافتم که تا چه پایه این دوست گرامی ما تحت تاثیر تحرکی که این بیانیه ۱۴ نفر در میان ما ایرانیان خارج نشین ایجاد کرده است ،  قرار گرفته اند که از روی شعف برای پیشبرد و تقویت آن جهت «‌‌‌ گام دوم » پیشنهادی ارایه داده اند .
از آنجاپیکه بنده پیشنهاد ایشان را در عمل بسیار خوشبینانه در یافتم  قصد کردم که امیلی برای ایشان ارسال و دلیل عدم انتشار را توضیح دهم  ،  اما از آنجاپیکه هنوز در فضای ذهنی  مطلب «‌‌ تفاوت میان سعید احمدی ومحمد نوری زاد » بسر می بردم یکباره پیشنهاد ایشان را از زاویه دیگری نگریستم و برخورد ایشان را نسبت به بیانیه ۱۴ نفر با برخورد سعید احمدی مقایسه کرده و تصمیم گرفتم که از قضاوت شخصی خود صرف نظر کرده  و آنرا مورد قضاوت عموم قراردهم.

بنده پیشاپیش  در برابر احساس همبستگی و مشارکت آقای لشگری برای نجات ایران سر تعظیم فرود می آورم.
  

پیشنهاد
گام دوم برای امضا کننده گان پشتیبانی 
از بیانیه چهارده نفر 

نزدیک به ششصد تن از هم میهنان ما در بیرون از کشور با عقاید گوناگون سیاسی به پشتیبانی از نامه های چهارده تن از مبارزان درون کشور که خواهان سرنگونی رژیم مذهبی شده بودند برخاستند اقدام این عده نقطه عطفی در تاریخ چهل ساله مبارزه در بیرون از کشور گردید درست چهل سال است تعداد زیادی از مبارزان ما در بیرون از کشور دست به انواع تلاش ها زده تا مردم ایران را از اوضاع نابسامانی که دچارش شده اند رهایی بخشند اما راه بجایی نبرده و کارشان بدون نتیجه مانده است . 
اهم دلایل شکست ها نادرست بودن روش های مبارزاتی وناتوانی مالی بوده است که متاسفانه همه تلاشها در گرفتن نتیجه به شکست انجامیده و در نهایت از مردم درون ایران خواسته شده که خود بپا خیزند و رژیم را سرنگون کنند. مردم گرفتار هم چند بار بپا خاستند و چون تعداد آنها که به خیابان ها آمدند کافی برای سرنگون کردن نبود دستگیر و زندانی گردیده و یا معلول و از کار بیکار شدند با این تجارب تلخ مردم میگویند اگر ما بپا خیزیم و موفق نشویم و جانمان یا کارمان را از دست بدهیم چه کسی بداد زن و فرزند و یا پدرو مادر پیر مان خواهد رسید؟و این پرسش بزرگی است که بیشتر مردم ایران دارند و به همین دلیل است که تعداد شرکت کننده در تظاهرات بسیار کم است و آنهایی هم که در کسوت مالباخته یا حقوق نگرفته تظاهراتی براه می اندازند فقط بدنبال حق و حقوق خود به خیابان می آیند نه برای براندازی . براندازان واقعی همه در انتظار فرصت روز شماری می کنند حال مبارزان و امضاکنندگان پشتیبانی کننده آن بیانیه در خارج از کشور باید با ارائه طرحی نو موضوع را پیگیری نموده و وظیفه خود را تمام شده ندانند واز ادامه کارهای نتیجه گرفته نشده گذشته پرهیز کنند و عمر گرانبهای خود را از بین نبرند . اینک بر آنچه که گفته شد براستی اگر می خواهید ایران نجات پیدا کند باید تمام تلاش های شما برای از بین بردن ترسهای مردم از بیکار شداز آسیب دیدن ، از نرفتن بسر کار و یا از دست دادن نان آور خانواده باشد .گره همه این کارها با پول باز میشود و اگر بودجه ای برای اینکار تامین شود مردم امیدوارتر و نترس ترشده در تعدادخیلی بیشتر به خیابانها می آیند . و مانع اصلی و بزرگ بپاخواستن مردم از سر راه برداشته میشود . و تا این مشکل تا حدودی هم که شده حل نشود، بعید است جمعیت لازم به خیابان بیاید و اعتصابات برای ساقط کردن حکومت فراگیر و به حد نصاب لازم برسدچگونه میتوان این گام مهم دوم پس از پشتیبانی زبانی را به پشتیبانی عملی مبدل گردانید برای این مهم چند کار باید هم زمان صورت گیرد 1- انتخاب پنچ نفر یا بیشتر افراد امین از میان امضاکنندگان برای اجرای طرح 2 - باز کردن حساب با یاری گرفتن از چند وکیل 3- انتشار نامه .خطاب به هم میهنان بیرون از کشور 4- و دادن اعلامیه های مکرر خطاب به مردم درون ایران اعلامیه به هم میهنان درون و بیرون از کشور میتواند تقریبا با مضامین زیر باشدهم میهنان رنجدیده درون ایران ، برای نجات شما از این همه گرفتاری که هر روز هم بیشتر میشود جز سرنگونی رژیم بی لیاقت و چپاولگر ملایان راهی باقی نمانده است و این کار از عهده ی هیچ گروه سیاسی به تنهایی و کشور های خارجی جز خود شما ملت بجان آمده بر نخواهد آمد و در این راه ایرانیان مهاجر بیرون از ایران که جز سرفرازی و آسایش شما چیزی نمی خواهند شما را در این مبارزه تنها نخواهند گذارد. ما ایرانیان مهاجر در نبردی که شما باید آغاز کنید عهده دار هزینه مالی ضرر و زیانهای هر خانواده ایرانی شرکت کننده در خیزش مردمی میشویم اگر کار خود را از دست بدهند یا آسیب جسمی پیدا کنند . به زبان دیگر جانفشانی از شما هزینه مادی از ما هم میهنان نگران ایران در بیرون از کشور ، این منصفانه نیست که فقط ملت رنجدیده ما برای آزاد کردن کشور بپا خیزد ، در اعتصابات شرکت کند ، بیکار شود ، آسیب بدنی ببیند و یا حتا عضوی از خانواده اش را از دست بدهد و ما فقط نظاره گرباشیم . ما ایرانیان بیرون از مرزهای میهن باید بطریقی در این مبارزه یاور درون کشوری ها باشیم تا آنها در تعداد زیاد بپاخیزند و با امید واری بیشتری به جنگ با رژیم پرداخته و تا سرنگونی ادامه دهند ما همگی با نام مستعار و یا نام واقعی باید متعهد شویم ماهانه هرکس در حد توان خود که از بیست دلار کمتر نباشد در یک صندوق ملی تحت نظروکلای بین المللی (که شخص یا هیچ گروهی نتواند از آن صندوق در بیرون از کشور برداشت کند ) واریز کنیم و این کار کم هزینه و بزرگ را شرافتمندانه تا روز نجات ایران ادامه دهیم که قاعدتا نباید بیش از دوسال عمر جمهوری اسلامی به درازا بکشد اگر ما بتوانیم مردم خود را در ایران امیدوار به این یاری نماییم. میتوان برای این صندوق از ثروتمندان ایراندوست به ویژه برای آغاز کار کمک های بزرگ هم گرفت و اگر مایل باشند نامشان را هم میشود برای تشویق دیگران اعلام نمود. ما فکر میکنیم اگر مردم بیرون از کشور به برپا کنندگان این صندوق اعتماد پیدا کنند تقریبا اکثریت بزرگی با آن همکاری کرده و به این صندوق کمک میکنند . همه این کارها اگر با درایت و حسن نیت انجام شود نتیجه ای شگفت آور خواهد داشت و مبارزه را بسرعت به ثمر خواهد رسانید . برای چگونگی اجرای طرح فرصت زیادی داریم که بیشتر اندیشه شود فعلا اگر اصل طرح مورد تصویب شما دوستان قرار گیردو کمر همت به ایجاد این صندوق بسته شود بقیه مشکلات قابل حل است .
 در این مرحله لازم به ورود به جزییات نیستیم تا اصل طرح مورد قبول واقع شود. در یک جمله ایرانیان بیرون از کشور با پرداخت پولی ناچیز ماکزیمم برای یک یا دو سال هرماهه در حد توان خود به این صندوق که در نهایت متعلق به مردم درون ایران است یاری برسانند . این یک کار شاق و نشدنی نیست درحالیکه یک سربلندی بزرگ تاریخی است برای همه ایرانیان  شرکت کننده در این کار میهنی، و شاید با غیر انتفاعی کردن این صندوق ، بتوان تجار و کمپانیهای بزرگی را جذب کمک به این حرکت نموددر این کارمقدار و اندازه مبلغی که جمع میشود بسیار اهمیت دارد که در سال نخست مبلغی قابل توجه گردد و در تشویق ملت برای بپاحاستن موثر افتد اما اهمیت اصلی در اقدام ایرانیان برونمرزی این است که نشان خواهند داد آنها هم در امر براندازی فقط شاهد ننشسته و خود را بیرون از گود نمی بینند و حاضرند از آب و نان خود هم که شده بزنند و به این شکل به یاری بپا خاستگان بروند فرصت مغتنم و بزرگی برای مبارزان بیرون از کشور بدست آمده است که اگر صادقانه در این راه گام بردارند اثرات بزرگی در حل مشکل ایران برجای خواهند گذارد این تنها پیروزی سرفرازانه ملی میتواند باشد که نتایج اش ازهر نوع پیروزی های دیگر با ارزش تر، تاریخی تر

شدنی و آسانتر است . آسانتر از این کار برای گذر کامل از روزگار آخوندیسم و ساقط کردن رژیم ویرانگر و نابخرد جمهوری اسلامی چه راه دیگری باقی مانده است که تا کنون انجام نگرفته باشد . همه نوع تلاش شده و هیچکدام نتیجه نداده است اگر هم این راه به خیزش مردم کمک نکند چیزی از دست نمیرود نام اقدام کنندگان و یاری دهندگان برای انجام چنین کاری در تاریخ باقی خواهد ماند و بعدا هم برای برگرداندن پول به پرداخت کننده گان آن و یا کمک به خانواده های نیازمند درون ایران راهی پیدا خواهد شد در صورت پذیرش این پیشنهاد بهتر است هیئت امنا در یکی از کشورهای اروپایی و یا چند کشور اروپایی نزدیک به هم ساکن باشند که براحتی بتوانند دستکم ماهی یکی دوبار گرد هم آیند و مردم را از پیشرفتکارها و انتشار مبالغ جمع شده و کارهای انجام شده ی دیگر آگاه کنند





















































































































































هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر