۱۳۹۷ تیر ۴, دوشنبه

میزان شفافیت در ایران:

چیزهایی که نمی‌دانیم، اما می‌دانیم که نمی‌‌دانیم

مجید محمدی
پس از چهل سال که از عمر جمهوری اسلامی می‌گذرد، امروز دیگر طرفداران این ایده و نظام نمی‌توانند به شهروندان ایرانی بگویند که «صبر کنید تا ببینیم این ایده چگونه محقق و متحول می‌شود یا چه دستاوردهایی خواهد داشت» و بعد در مورد آن نظر بدهید. چهل سال، زمانی کافی برای تحقق یک ایده‌ سیاسی و به‌دست دادن اطلاعات کافی برای داوری در باب نحوه‌ عملکرد آن است.
امروز به اندازه‌ کافی درمورد این نظام و رفتارش می‌دانیم تا براساس آن‌، درمورد این نظام داوری کنیم. البته چیزهایی هم هست که نمی‌دانیم، اما می‌دانیم که آن‌ها را نمی‌دانیم.  
احتمالاً برنامه‌ها و رویدادهایی در ایران و خارج ایران (اما مربوط به ایران و تحت‌‌نظر مقامات ایرانی) می گذرد که ما از آن‌ها هیچ خبری نداریم و نمی‌دانیم که نمی‌دانیم (جهل مرکب). پرداختن بدان‌ها بی‌فایده است؛ چون فقط به حدس و گمان منتهی می‌شود. در این نوشته، فهرستی از چیزهایی را که «می‌دانیم نمی‌دانیم» (جهل بسیط) مطرح می‌کنم. علت این نادانسته‌ها نیز آن است که رژیم شفاف نبوده، اما نظام‌های دیگری در دنیا شفاف‌اند و با مقایسه می‌توان فهمید که چه چیزهایی را نمی‌دانیم یا دقیقاً نمی‌دانیم. همچنین مقامات چیزهایی را می‌گویند بدون توضیح بیشتر و پر از ابهام و سؤال که توضیح بیشتر آن‌ها نیز در زمره چیزهایی که «می‌دانیم نمی‌دانیم» قرار می‌گیرد.
- دخل و خرج دستگاه رهبری
نمی‌دانیم دستگاه رهبری سالانه چقدر درآمد از آستان‌های قدس، بنیادها، ستادها و درآمد نفت دارد و چگونه آن‌ها را هزینه می‌کند؛ دستگاه رهبری درمورد امپراطوری صدها میلیارد دلاری تحت‌نظر رهبر، سالانه حتی یک برگ بیلان کاری به مردم ارائه نمی کند. «بنیاد ۱۵ خرداد، بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد تعاون سپاه، بنیاد تعاون ارتش، بنیاد تعاون بسیج، بنیاد تعاون وزارت دفاع و بخش اقتصادی کمیته امداد امام، بیش از ۷۰۰هزار میلیارد تومان [۲۰۰میلیارد دلار] ثروت دارند» (نامه‌ احمدی‌نژاد به خامنه‌ای، دولت بهار، ۲۷ اسفند ۱۳۹۶). اما شهروندان ایرانی نمی‌دانند این ثروت از کجا آمده و درآمدهای آن‌ها چطور خرج می شود. از وظایف مجلس خبرگان، رسیدگی به دخل و خرج دستگاه رهبری است؛ اما نظارت استصوابی و دستگیری و محاکمه منتقدان غیر روحانی و روحانی (مثل حسینی شیرازی) مسیر این تحقیق و تفحص را بسته است. نهادهای مدنی قلابی مثل سازمان شفافیت و عدالت با مدیریت رانت‌خوارانی مثل احمد توکلی، تنها شفافیت قوه‌‌مجریه را می‌خواهند و کاری به رهبر جمهوری اسلامی و نهادهای انتصابی و دیگر نهادهای تحت نظر او ندارند.
- اموال بدون صاحب و مصادره‌ها و وثیقه‌ها
محسنی‌اژه‌ای، سخنگوی قوه‌‌قضاییه، می‌گوید: «برخی وثایق صاحب ندارد و پولی است که قاچاق بوده و به دستگاه قضایی رسیده که تا زمان شناسایی مالک اصلی، نزد ما می‌ماند و اگر پیدا نشود، به دفتر رهبری یا خزانه می‌رود» (روزنامه ایران، ۱۶ اسفند ۱۳۹۶). این وثیقه‌ها و اموال قاچاق و مصادره‌ها در چهار دهه‌ گذشته، سالانه چقدر بوده و چه میزان از آن به دفتر رهبری واگذار شده است؟ این منابع چگونه توسط دفتر رهبری هزینه شده است؟ اموال مصادره‌ای به چه کسانی و با چه قیمتی فروخته شده است؟ این‌ها اموال خصوصی و عمومی است و به قباله‌ ولی‌فقیه نوشته نشده‌اند. 
- برنامه‌ سلاح‌های کشتار جمعی حکومت
به‌خاطر آن‌که در سازوکار بازرسی از مراکز هسته‌ای جمهوری اسلامی، بازرسی از مراکز نظامی وجود ندارد، نمی‌دانیم که آیا جمهوری اسلامی برنامه‌ مخفی تولید سلاح‌ هسته‌ای دارد یا خیر (این یکی از مشکلات جدی برجام بوده است). همچنین در باب این‌که جمهوری اسلامی در حوزه‌ سلاح‌های بیولوژیک و میکروبی چه فعالیت‌هایی دارد، در تاریکی به‌سر می‌بریم. می‌دانیم که سپاهیان به‌دنبال هر سلاحی که دیگر کشورها در اختیار دارند، بوده‌اند (دستور قرآنی در این زمینه دارند و این دستور شعار پرچم سپاه است: و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه) اما نمی‌دانیم تا چه‌حد در این قلمرو موفق بوده‌اند. به‌علت دست‌زدن به کشتار جمعی در ایران (کشتار جمعی زندانیان در تابستان ۶۷)، شهروندان ایرانی نمی‌توانند به نهاد نظامی ایدئوژیکی که سازمان سرکوب حکومت است، اعتماد کنند. سپاه نهادی برای دفاع ملی نیست تا برنامه‌های مخفی آن توجیه‌پذیر باشد.   
- بودجه‌ و هزینه‌های سپاه قدس
سپاه قدس در سال‌های دهه‌ نود، به یکی از پرهزینه‌ترین نهادهای جمهوری اسلامی تبدیل شده است؛ چون می‌دانیم که در عراق، افغانستان، یمن و سوریه، حضور مستقیم دارد و در پاکستان، بحرین، عربستان‌سعودی و افغانستان و لبنان حضور غیرمستقیم. با این ماشین بزرگ با ده‌ها هزار نیروی عملیاتی و سالانه میلیاردها دلار هزینه (از چهار میلیارد دلاری که مایک پنس، معاون رییس جمهوری آمریکا گفته تا ۶میلیارد دلار هزینه در سوریه به‌ادعای نماینده‌ سازمان‌ملل و ۱۰ تا پانزده میلیارد دلار در گزارش‌های خبری)، نمی‌دانیم سپاه قدس این منابع را چگونه به‌دست می آورد: کدام بخش آن از بودجه‌ تصویب‌شده در مجلس، کدام بخش از بودجه‌های پنهان، کدام بخش از قاچاق مواد مخدر و پول‌شویی و کدام بخش از قاچاق لوازم دیگر در کشور، هزینه می‌شود. از آن‌چه در نهادهای غیررسمی مثل اسکله‌های غیرمجاز تحت‌نظر سپاه می‌گذرد، خبری نداریم. همچنین نمی‌دانیم که جمهوری اسلامی در هریک از این مناطق آشوب‌زده چقدر و چگونه هزینه می‌کند. می‌دانیم که سالانه حدود ۲۰ تا ۲۵ میلیارد دلار قاچاق وارد کشور می‌شود، اما نمی‌دانیم چقدر از آن در اختیار سپاه قدس است.   
- متن مذاکرات شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای‌عالی اتقلاب فرهنگی
متن مذاکرات شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای‌عالی اتقلاب فرهنگی و دیگر نهادهای انتصابی، منتشر نمی‌شود؛ درحالی‌که همه‌ اعضای این نهادها حقوق‌بگیر مردم‌اند و موادی که در جلسات آن‌ها تولید می‌شود، به مردم تعلق دارد. در مذاکرات آن‌ها نیز نکته‌ مخفی و محرمانه‌ای وجود ندارد و اگر وجود داشت، می‌توانند روی آن‌ها را سیاه کنندو بقیه را منتشر نمایند.  
- نحوه هزینه‌شدن بودجه‌هایی که مجلس به شرکت‌های دولتی، نهادهای دینی و مؤسسات فرهنگی غیردولتی می‌پردازد
نحوه هزینه‌شدن بودجه‌هایی که مجلس به شرکت‌های دولتی، نهادهای دینی و مؤسسات فرهنگی غیردولتی می‌پردازد، اصولاً مشخص نیست. برخی از این مؤسسات و دستگاه‌ها مثل نهادهای دینی (حوزه‌های علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات و نهادهایی که تحت‌نظر افراد نزدیک به خامنه‌ای است) اصولاً گزارشی از نحوه‌ خرج و دخل خود، به دولت ارائه نمی‌دهند و برخی اگر ارائه دهند، گزارش‌های آن‌ها منتشر نمی‌شود. ۷۰ درصد بودجه دولت که به این‌گونه شرکت‌ها اختصاص می‌یابد، اصولاً مورد تصویب جزء به جزء و نظارت مجلس نیست.   
- هزینه‌های انتخاباتی
چهل سال است که مردم ایران از هزینه‌های انتخابات مهندسی‌شده (بیعت) مجلس و ریاست‌جمهوری و خبرگان و شوراهای شهر بی‌اطلاع‌اند. ما نمی‌دانیم این منابع از کجا می‌آیند و چگونه خرج می‌شوند. مقامات ادعا می‌کنند که هزینه‌ زیادی نکرده‌اند یا اصلاً هزینه نکرده‌اند و دیگران بدون اطلاع آن‌ها برایشان هزینه کرده‌اند؛ اما هیچ راهی برای راستی‌آزمایی وجود ندارد.
- آنچه در دستگاه قضایی می گذرد
هر از چند گاهی، زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندان‌ها جان می‌بازند. شهروندان ایرانی نمی‌دانند در زندان‌ها و بازداشتگاه‌های رسمی و غیررسمی و مخفی نظام چه می‌گذرد. مقامات ادعا دارند که در زندان‌های کشور، دوربین نصب کرده‌اند. اگر هزینه‌ زندان و دوربین و اداره‌ زندان از جیب مردم داده می‌شود، مردم حق دارند فیلم‌هایی را که مقامات ادعا می‌کنند، تماشا کنند. دستگاه قضایی جمهوری اسلامی از پنهان‌کارترین نهادهای کشور است. در بسیاری از بازجویی‌ها و محاکمات، اصولاً وکلا حق حضور ندارند و در برخی از پرونده‌ها، حتی پرونده را برای مطالعه به وکیل نمی‌دهند؛ پرونده‌ای که با هزینه‌ عمومی تهیه می‌شود. قضات در جمهوری اسلامی، حکم و دلیل و توضیح حکم خود را در معرض دید عمومی نمی‌گذارند تا مردم بدانند یک فرد چرا متهم و محکوم شده است. عدم انتشار اطلاعات فوق، غیر از موارد ادعاشده به‌عنوان اتهام جاسوسی، هیچ ربطی به مسائل امنیتی ندارد. پرونده‌های گذشته نیز در اختیار افراد گذاشته نمی‌شوند تا در مورد آن‌ها تحقیق انجام شود.  
- باج به ابرقدرت‌های اقتدارگرا
می‌دانیم که دولت‌های اقتدارگرایی مثل چین و روسیه، برای عشق به اسلام و مردم ایران یا حقیقت و انسانیت از جمهوری اسلامی در مجامع بین‌المللی حمایت نمی‌کنند؛ اما نمی‌دانیم این حمایت‌ها دقیقاً به‌ازای کدام نوع معاملات یا باج‌دهی‌هاست و میزان آن‌ برای همراهی آن‌ها با جمهوری اسلامی در مواردی مثل برنامه‌ موشکی، چقدر بوده است. از برخی موارد کاپیتولاسیون حقوقی در مواجهه با کارکنان روسی نیروگاه بوشهر یا جهانگردان چینی یا بی‌اختیاری مقامات در نحوه‌ استفاده از منابع ایران در بانک‌های چینی خبر داریم؛ اما جزئیات آن‌ها و مواردی شبیه به آن‌ها روشن نیست.   
- کمک‌های خارجی جمهوری اسلامی
کمک‌های خارجی جمهوری اسلامی عموماً پنهانی و ناشناخته است. شهروندان ایرانی نمی‌دانند میزان کمک نظامی و مالی و تداکاتی به رژیم بشار اسد، حوثی‌ها، فلسطینی‌ها، طالبان و القاعده یا دیگر جنبش‌ها یا دولت‌های ضد آمریکایی یا ضد اسراییلی سالانه دقیقاً چقدر است. مقامات بین‌المللی با توجه به میزان نیرو، تدارکات، اسلحه یا نوع روابط، به بیان تخمین می‌پردازند. مردم ایران نباید بدانند حکومتشان چقدر از منابع آن‌ها را صرف کمک‌های خارجی می‌کند، درحالی‌که زلزله‌زدگان در فصل زمستان و زیر برف و باران و سیل در چادر زندگی می‌کنند. علی خامنه‌ای می‌گوید «وضع اقتصادی کشور تعریفی ندارد» (۲ خرداد ۱۳۹۷). اما نمی‌گوید منابع کشور کجا و چطور مصرف شده است.  
- بورسیه‌های دانشگاهی در خارج کشور
بورسیه‌های دانشگاهی در خارج کشور، از دیگر مواردی است که کاملاً غیرشفاف است. جمهوری اسلامی سالانه به ده‌هاهزار دانشجوی ایرانی در خارج کشور، در مقاطع مختلف، بورسیه یا کمک مالی می‌دهد؛ خواه از منابع وزارت علوم و آموزش عالی، خواه از منابع دیگر وزارت‌خانه‌ها و خواه از منابع در اختیار بیت رهبری و بودجه‌های پنهانی سپاه و دستگاه‌های امنیتی. هزاران تن از این دانشجویان را در گران‌ترین دانشگاه‌های آمریکای شمالی و اروپا و استرالیا مشاهده می‌کنیم (برخی با سالی حدود ۸۰ هزار دلار هزینه، معادل حدود ۵۰۰ میلیون تومان) که بعید است خانواده‌های آن‌ها تمکن چنین هزینه‌هایی را داشته باشند یا به‌خاطر صلاحیت علمی پذیرفته شده باشند. سر و وضع خود آن‌ها و همسرانشان کاملاً حکایت از وابستگی آن‌ها و بورسیه‌هایشان به نظام دارد. شهروندان ایرانی نمی‌دانند چگونه کسانی مثل احمد توکلی (که امروز پرچم مبارزه با فساد را در ایران به‌دست گرفته است) یا ده‌ها هزار تن دیگر مثل او، با بورسیه‌ دولتی و بدون شرکت در هیچ آزمونی، از دانشگاه‌های خارج کشور مدرک گرفته و به کارشناس و محقق در نظام ارتقا یافته‌اند. فقط در یک مورد، پس از تغییر دولت از احمدی‌نژاد به روحانی، بورسیه‌ خارجی سه‌هزار نفر با وابستگی خانوادگی به مقامات حکومت و بدون هیچ صلاحیت علمی، افشا شد و اما در نهایت، خامنه‌ای دخالت کرد و قطع بورسیه‌های آن‌ها را ظلم خواند. در موردی دیگر، شاگردان مصباح‌یزدی در دوران وزارت مصطفی معین (اصلاح‌طلب) و بعد از او، برای کسب دکترا به خارج از کشور اعزام شدند، بدون این‌که در هیچ آزمونی شرکت کرده باشند. حتی در آزمون‌هایی نیز که برگزار می‌شده، با سهمیه برای رزمندگان، افراد شایسته از نظر علمی نمی‌توانسته‌اند چنین بورسیه‌هایی را دریافت کنند.   
- اختلالات روانی در میان سپاهیان و بسیجیان
سپاه و بسیج در ایران چهار دهه است در صنعت کشتار و سرکوب و شکنجه مشغول به کار است. این گروه‌ها در همه‌جای دنیا، با اختلالات روانی سروکار دارند (مثل پی تی اس دی) اما آن‌چه درمیان اعضای سپاه و بسیج می گذرد، کاملاً از دید عموم پنهان نگاه داشته شده است. تعداد خودکشی یا آسیب‌زنی به اعضای خانواده، خشونت خانگی و اسلحه‌کشی بر روی مردم کوچه و خیابان در میان آن‌ها اعلام نمی‌شود، درحالی‌که همه‌ کسانی که در ایران زندگی می‌کنند، اسلحه‌کشی این افراد را در کوچه و خیابان دیده‌اند. ده‌ها مورد از این رفتارها را خود در ایران (بالاخص در دهه‌های شصت و هفتاد) شاهد بوده‌ام و صدها مورد توسط دیگران برای من روایت شده است.  
- جرایم روحانیون شیعه
دادگاه ویژه‌ روحانیت، مسؤول رسیدگی به جرایم روحانیون است. پرونده‌های غیرسیاسی روحانیون متهم و محکوم‌شده در این دادگاه، هیچ‌گاه در معرض دید عموم قرار نگرفته است. درحالی‌که این پرونده‌ها با هزینه‌ مردم تشکیل و دنبال شده‌اند و مردم حق دارند بدانند کسانی که مدعی هدایت مردم‌اند، چه جرایمی مرتکب می‌شوند.
- رد صلاحیت‌های شورای نگهبان
شورای نگهبان با حدود ۳۰۰هزار ناظر برای همه‌ فعالان سیاسی و اجتماعی در کشور، مدام درحال پرونده‌سازی است. در ایام انتخابات، افراد براساس این پرونده‌ها رد صلاحیت می‌شوند. این پرونده‌ها با هزینه‌ عمومی تشکیل می‌شوند و جنبه‌ امنیتی هم ندارند. از این جهت به مردم تعلق داشته و باید در اختیار عموم قرار گیرند.  
- چگونگی دخل و خرج منابع اقتصادی در اختیار سپاه
امروز سپاه پاسداران در کنار دستگاه رهبری و شرکت‌های دولتی، یک امپراتوری بزرگ مالی، بانکی، صنعتی، تجاری و خدماتی در اختیار دارد. شهروندان ایرانی از آن‌چه در درون این امپراتوری می‌گذرد، غیر از نام برخی شرکت‌ها که در نهاد ثبت شرکت‌ها آمده یا گزارش‌های تبلیغاتی برخی قرارگاه‌ها، اطلاعاتی ندارند. تنها به‌عنوان یک نمونه از هزاران، نمی‌دانیم سازمان هنری-رسانه‌ای اوج، از کجا بودجه‌های چندصد میلیاردی خود را می‌آورد که در ساخت فیلم‌های سینمایی (مثل «به وقت شام» از ابراهیم حاتمی‌کیا) یا سریال‌های تلویزیونی (مثل «پایتخت») و ده‌ها فعالیت دیگر تبلیغاتی سرمایه‌گذاری می‌کند، کارهایی که تلویزیون دولتی و بخش دولتی سینما، توان انجام آن‌ها را ندارند.  
به فهرست بالا، اضافه کنید آمار آسیب‌های اجتماعی، طلاق، بیکاری، تأخیرات پروازها، نرخ رشد اقتصادی، قراردادهای نفتی و خرید هواپیماها و میزان واردات بنزین و گندم را.  
***
این‌ها سؤالاتی است که خبرنگاران ایرانی و غربی باید از مقامات جمهوری اسلامی بپرسند، به‌جای آن‌که مثل صندلی چوبی در برابر آن‌ها بنشینند، تا دوباره امکان مصاحبه یا سفر به ایران به آن‌ها داده شود. حتی به هنگام سفر مقامات به خارج نیز این‌گونه سؤالات از آن‌ها پرسیده نمی‌شود. اگر جرأت یا امکان پرسیدن این پرسش‌ها را ندارند، بهتر است به ایران سفر نکنند و بودجه‌ مؤسسه‌‌ خود را دور نریزند و به ابزار تبلیغاتی جمهوری اسلامی تبدیل نشوند. همچنین رهبر جمهوری اسلامی باید به این سؤالات پاسخ بدهد؛ اما ایشان در جمهوری اسلامی، چه از نگاه اصول‌گرایان و چه از نگاه اصلاح‌طلبان، فراتر از پاسخ‌گویی قرار داده شده است. او در طول دوران رهبری، حتی به سؤال یک خبرنگار یا محقق پاسخ نداده و یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار نکرده است. ایشان در مقام خدای متعال، فقط سؤال می‌پرسند و رهنمود می‌دهند. خبرنگاران از رؤسای سه قوه نیز این سؤالات را نمی‌توانند بپرسند؛ چون با دستگاه قضایی، اطلاعات سپاه و بسیجیان سروکار خواهند داشت.   
به علت همه‌‌ نادانسته‌های فوق است که جمهوری اسلامی یک نظام سراسر فاسد است. در عرف سیاسی دنیای امروز، عدم شفافیت یعنی فساد. دستگاه‌ها تا وقتی این موضوعات را شفاف نکنند، از منظر همگان فاسدند؛ چون گزارش این امور، وظیفه‌ آن‌هاست. کسانی نیز که تحت عناوین مختلف خواهان شفافیت حکومت‌اند، اما موارد فوق را مغفول می‌گذارند، نشان می‌دهند که در خواست خود، جدیت ندارند. بدون این اطلاعات، نمی‌توان میزان سوء‌استفاده از قدرت، موارد تضاد منافع، و اتلاف را دقیقاً تشخیص داد. ما به «علم اجمالی» می‌دانیم جمهوری اسلامی فاسد است و نه به «علم تفصیلی».  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر