چنین نماند و چنان نخواهد شد
باتوجه به فقر,
فساد و بیعدالتی زمام گسیخته کشور و نارضایتی روبه گسترش مردم با حمله به مبلغین و مساجد، مهمترین نگرانی رهبر از دوران پس از مرگ خود و خطراتیست که فرزندانش را تهدید میکند خصوصا سومین نایب امام زمان! تهدید و وحشت اصلی از گُرگان گرسنه خیمه رهبریست، رقیبان و مدعیان ولایت، و نه روبه صفتان اصلاح طلب تیمارگر گُرگان.
بهترین گزینه خامنه ای برای اطمینان از رهبری بدون خطر فرزند، تثبیت آن در زمان حیات است. غیبت چند ماهه و دروغ پردازیهایی چون سرطان پرووستات برای سنجش افکار عمومی مسبوق بسابقه میباشد (معاینه و رد سرطان توسط ۲ متخصص ارولوژیست مقیم امریکا و تشخیص بزرگی خوشخیم پروستات شایع در سنین بالای ۴۵ سال). اینبار شاید بدنبال اعلام کما و درخواست از عوام برای دعا و صلوات و ختومات، و دراین فاصله اعلام و تثبیت رهبری فرزند، و سرانجام شفا و خروج از کما بدنبال دعای خیر امت حزب ا.. و معجزه و کرامات امام زمان، و مجالس جشن و سرور ولایت جدید و شفا.
ازبین بردن مخالفین و مدعیان رهبری جهان اسلام در این فاصله قابل انکار نیست. هیچ تضمینی نیست که گرگان گرسنه ای که دستشان بخون هزاران بیگناه الوده است،، حداقل برای برائت و پاک کردن ذره ای از گناهانشان، خواب را بر هم حرام نکرده و از آمران اصلی این جنایات انتقام نگیرند.
همچون گذشته، اقدامات با دو هدف کلی پیش میرود، از بین بردن رقیبان ولایت، و همزمان، بالا بردن محبوبیت و جایگاه اجتماعی رهبران اصلاح طلب بجهت استفاده در تایید، حمایت و مشروعیت دادن به رهبری فرزند در آینده.
اعلام حصر خانگی بدون علت رییس جمهور اسبق اصلاحات و بدنبال آن پخش صحنه ای مشمئز کننده از رضایت و تشویق برای خوانندگی یکی از زنان اصلاح طلب مقیم دیار کفر، با هدف نشان دادن ظاهری نفرت بیت و اصولگرایان نسبت بنامیرده، و در نتیجه افزایش محبوبیت مردمی و جایگاه اجتماعی اصلاح طلبان دربین عوام ست، چرا که واقفند
غضب بیت و حکومت سبب افزایش محبوبت مردمی ست.
نسل جدید بیاد ندارند سبقت فقیهان در صدور فتوا به حرام بودن موسیقی بالاخص آواز زنان برای مردان و شکستن تلویزیون و رادیو توسط حوزویان بجهت پخش صدای بانوان حتی بعنوان مجری!
براساس دروس حوزوی و فتاوای متفق القول همه وقیهان لمس و دست دادن و شنیدن آواز زنان مطلقا حرامست. لذا چنین اعمالی خصوصا توسط شخصیکه لباس حوزویان را یدک میکشد بمعنای بی اعتبار بودن فقیهان و اصل و بنیان آموزه های حوزوی ست، و یا برآمده از نفاق و فریب. شاید نشنیده اند سخن خالق را که به عالمان منافق عتاب میکند “چرا چیزی میگویید که بدان عمل نمیکنید، این گناهیست بزرگ “ و در جایی در کنار کافران، مشرکین و ظالمین، منافق را لعن، و اضافه بر آن با تنفر، مرگ منافقین را میطلبد “قاتلهم الله”.
در کشوری که یک کارگر بنای ساختمانی بخود اجازه میدهد براساس همین آموزه های رهبر اصلاحات، بعنوان یک بسیجی و مامور فاسد امر بمعروف و نهی از منکر، پزشک متعهدی را بهمراه نامزد شرعی در یک پارک عمومی بجرم مصاحبت دستگیر و بطرز مشکوکی ظاهرا در بازداشتگاه بقتل برساند، حکم دهن کجی یک مبلغ و فقیه حوزه به دستورات غیرانسانی و برآمده از هوای نفس خودشان اعدام در ملاء عام ست. (قتل مرحومه دکتر زهرا بنی یعقوب پزشک داوطلب مناطق محروم، نامزدش بلافاصله آزاد ولی دکتر بنی یعقوب توسط بسیجیان هوسباز بجای انتقال به بازداشتگاه عمومی زنان به یک بازداشتگاه اختصاصی، آپارتمان شخصی و ظاهرا دفتر کار فرمانده فاسد امر بمعروف و نهی از منکر همدان، منتقل میشود).
همزمان با افتضاح فوق، اعلام خبر فکاهی جاسوسی دختر رییس بیعدالتخانه برای کشوری که منشاء، سازنده و حامی این نظام و تربیت کننده رهبران آنست، ظاهرا جهت بی اعتباری بیشتر قاضی القضات و سیستم فاسد قضایی، و بزرگنمایی خبر در سایتهای داخلی و خارجی بعنوان افشاگری اصلاح طلبان، امتیاز دیگری برای اصلاح طلبان از طرف بیت رهبریست. افتخار افشا سازی با داستانهای هزار و یکشب و بازی دادن مجری صدای امریکا، به فرزند ژن برتر مهره ای داده شد که سالهاست در یکی از مهمترین بنگاههای مالی و اقتصادی ولی فقیه مشغول بکار است.
مطمئنا همزمان برای فریب عوام و نشان دادن رافت رهبری جدید، برخی محصورین نیز بهمراه اصلاح طلبان با پذیرفتن ولایت جدید مشمول رحمت ملوکانه قرار خواهند گرفت.
حقیقتا اعتماد نایبان امام زمان به اصلاح طلبان بسیار بیشتر از اصولگرایانست.
پروژه اصلاح طلبی در طول ۳۸ سال گذشته، بجز تولید منافقین ژن برتر ثمری برای مردم نداشته است. تضمین موفقیت این پروژه بحدیست که توسط برخی از رهبران مذهبی عراق نیز از چندین ماه قبل در حال اجراست. افرادیکه علی رغم الفاظ رکیک و انتقادات ظاهری به حکومت و رهبران ایران، و مصاحبت با دشمنان رژیم، هنوز برای دریافت بودجه های نجومی ماهانه از حقوق مردم ایران و دیدار با معشوقه های خود به شهر صیغه های اسلام، قم، سفر میکنند.
تاریخچه فریب و اصلاح طلبی مذهبی به قرون وسطی باز میگردد، در جامعه ای در حد انفجار و قیام، زمانیکه مردم از ظلم و فساد پاپ و فقیهان و روحانیون کاتولیک و حکومت کلیسا بستوه آمده بودند. بناگاه گروهی از فقیهان و روحانیون مسیحی، زبان باعتراض گشوده (معترضین یا پروتستانها) و با افتتاح کلیسای پروتستان (مخالفین) ظاهرا برعلیه کلیسای کاتولیک، عوام را با وعده های پوچ فریب داده و ساکت نمودند.
در حقیقت کاتولیکهای اصولگرا و پروتستانهای اصلاح طلب دارای یک هدف مشترک بودند، سیطره کلیسا و قوانین مذهبی فقیهان بر جامعه، و تنها اختلاف آنها در تقسیم قدرت، ثروت و غارت بیت المال.
اصلاح طلبی قرون وسطی نتیجه ای نداشت جز خروج عوام از چاله و افتادن در چاه، و ادامه حکومت دینی کلیسا از چند دهه به ۱۴ قرن توسط بازی و دعواهای زرگری کاتولیکهای اصولگرا و پروتستانهای اصلاح طلب، فقر و سیاه بختی مردم، جنگ و خونریزی، نابودی اروپا، و در نقطه مقابل، بهشت فقیهان و روحانیون.
شکوفایی زندگی مردم اروپای امروز که رهبران رژیم ایران و خواص ولایت برای اخذ اقامت آن از هم سبقت میگیرند نتیجه انقلاب صنعتی و قیام مردم پس از تحمل ۱۴۰۰ سال دیکتاتوری با قطع دست کلیسا و فقیهان مسیحی از حکومت ست.
حکم ازلی و قول خالق از زبان حافظ علیه الرحمه, فرستادن ذوالقرنین زمان، نه برای ایجاد سد و ساخت واتیکان دوم، بل در نابودی کامل ظلم و فساد و نفاق قوم یاجوج و ماجوج یکبار برای همیشه:
چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
دکتر حمیدرضا قضاوی
واشنگتن دی سی
شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۶
Oct. 14/2017
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر