یک بام و دو هوای « رجال » در باره زنان
خوشبختانه حضور زنان «بیحجاب» و «بدحجاب» سوری در مسابقه فوتبال بین دو تیم ایران و سوریه که در چهارچوب بازیهای مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه روز سه شنبه، ۵ سپتامبر، در استادیوم صدهزارنفری تهران برگزار شد، بازتاب گستردهای در میان ایرانیان و رسانههای اجتماعی و بینالمللی داشت.ین «تبعیض بین زنان» و ممنوعیت حضور زنان ایران در ورزشگاهها حتی صدای برخی از وابستگان جمهوری اسلامی را نیز درآورد و برخی آن را به تحمیل عقیده از سوی «مراجع دینی» حواله دادند.
اما واقعا مشکل کجاست؟
اگر خیلی کلی بخواهیم بگوییم: در دخالت دین در حکومت؛ حاکمیت فقها به جای حاکمیت مردم؛ احکام دین به جای قوانین حقوقی؛ شریعت به جای سیاست!
اما اگر به طور خاص و در چهارچوب تنگ جمهوری اسلامی بخواهیم پاسخی برای این مشکل بیابیم، به تناقض و تضاد در نگاه و منافع حاکمان میرسیم چرا که پیش از انقلاب ۵۷ حضور زنان در ورزشگاهها موضوعی مسلم و بدیهی بود.
نگاه کژ و جنسی روحانیان مرتجع مانند خمینی و متعصبان مذهبی اما از همان آغاز پیروزی انقلاب در این تلاش بود تا زنان را با حجاب و با جداسازی جنسیتی از جامعه و نیمهی دیگر آن، یعنی مردان، جدا کند و در حالت دلخواه، به «اندرونی» براند. رشد جامعهی مدنی و نهادهای مدرن اما در سالهای پس از انقلاب مشروطه، با تمام تناقضاتش، چنان بود که نهایتا حکومت اسلامی را دچار چنددستگی کرد.
در مورد آزادی پوشش و حضور زنان در ورزشگاهها، که هر دو از حقوق مسلم شهروندی به شمار میروند، کار به آنجا رسیده که خود حکومت نمیتواند مقررات تحمیلی خود را رعایت کند. از یک سو سایهی سنگین حجاب بر سر دولت و دولتیان و هنرهایی مانند سینما و تئاتر تا حد مضحکه سنگینی میکند و از سوی دیگر انواع نهادهای محدودیت و سرکوب از بیحجابی و بدحجابی زنان به ستوه آمدهاند. از یک سو زنان ایران را به درون ورزشگاه راه نمیدهند ولی از سوی دیگر زنان بیحجاب و بدحجاب سوری را روی سکوهای ورزشگاه تهران مینشانند. مأموران حتی به زنان ایرانی که میخواستند وارد ورزشگاه شوند توصیه کردند پرچم سوریه را در دست بگیرند و خود را سوری جا بزنند! چه حقارت وصفناپذیری! حقارت، نه در رابطه با سوریه و سوریها، بلکه در رابطه با حاکمانی که مردم را در کشور خودشان به برافراشتن پرچم کشوری دیگر توصیه میکنند تا بتوانند از حق خود استفاده کنند!
همه نکات ریز و درشت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در مورد زنان ایران را که کنار هم بگذاریم به این نتیجه میرسیم که بیخود نگفتهاند که سرانجام مسئلهی زنان این رژیم قرون وسطایی را به گور خواهد سپرد.
کیهان لندن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر