رئیس فراکسیون زنان مجلس :
وضعیت زنان در افغانستان بهتر از ایران است
پروانه سلحشوری
ورود زنان به ورزشگاهها یک مسئله کوچک و حق ابتدایی است اما متاسفانه کاری کردهاند که به یک معضل تبدیل شده و خارجیها آن را مثل چماق بر سر ما میکوبند.
مهمترین کار فراکسیون زنان در یک سال و چند ماه گذشته این بود که صدای زنان و این فراکسیون توانست انعکاس خواستههای زنانی باشد که به تریبونها دسترسی ندارند و توانست مطالبات آنها را مطرح کند.
او بزرگترین دغدغه، حسرت و نگرانیاش را مهاجرت جوانان ایرانی به کشورهای دیگر عنوان میکند و با استناد به اظهارات مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا که گفته فرار مغزها در چند سال اخیر ۳۰۰ برابر جنگ ایران و عراق به اقتصاد ایران صدمه زده، میگوید که حضور ۵ میلیون مهاجر ایرانی به عنوان نخبگان کشورهای دیگر از اقشار مختلف برای ما جای افسوس دارد.
سلحشوری که مدتهاست مطالبه حضور زنان در ورزشگاهها را به طرق مختلف دنبال میکند، ممانعت از ورود زنان به ورزشگاهها را یک تبعیض جنسیتی میداند و از شدت ناراحتی خود میگوید وقتی دیده زنان سوری توانستهاند برای تماشای فوتبال ایران و سوریه به ورزشگاه بروند در حالی که دختران ایرانی پشت درهای بسته ورزشگاه ماندهاند.
مشروح گفتوگوی ایسنا با پروانه سلحشوری را در زیر میخوانید:
زحماتی که در جمهوری اسلامی برای زنان کشیده شده را با ممنوعیت ورود به ورزشگاهها از بین نبریم
- در روزهای گذشته و به خصوص بعد از مسابقه فوتبال ایران و سوریه و حواشی آن موضوع ورود زنان به ورزشگاهها بار دیگر در معرض توجه قرار گرفته، با توجه به رویکرد مثبت دولت در این زمینه فکر میکنید چرا این تابو برای زنان شکسته نمیشود؟
موضوع ورود زنان به ورزشگاهها یک مسئله فرهنگی است. کما اینکه در بسیاری از کشورهای اسلامی دنیا هم زنان اجازه ورود به ورزشگاهها را دارند. به هر حال باید جایی وجود داشته باشد که اوقات فراغت فرزندان ما در آنجا سپری شود، ورزشگاهها یکی از جاهایی هستند که میتوانند شادی ایجاد کنند. فرض کنید اگر مسابقه والیبال ایران و فرانسه در ایران بود و همه میتوانستند به ورزشگاه بروند، چه انرژی و شور و نشاطی به جامعه تزریق میشد.
به نظر من موضوع ورود زنان به ورزشگاهها یک مسئله کوچک و حق ابتدایی است اما متاسفانه کاری کردهاند که به یک معضل تبدیل شده و خارجیها آن را مثل چماق بر سر ما میکوبند که شما حقوق زنان را رعایت نمیکنید. آیا حضور زنان در ورزشگاهها آزادی بیشتری میخواهد یا اینکه زنان بتوانند در تقریبا بهجز چند مورد خاص در تمامی عرصههای سیاسی، اجتماعی اقتصادی و فرهنگی فعالیت کنند؟ امروز ریاست سازمان هواپیمایی کشور به عهده یک خانم است که دکترای هوا و فضا دارد و به نظر میرسد رشته مردانهای است اما ایشان توانسته تجربه خوب علمی و عملی در این زمینه به دست بیاورد و در راس این سازمان قرار گیرد. چرا باید زحماتی که در جمهوری اسلامی ایران برای زنان کشیده شده را با ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاهها از بین ببریم.
البته چنین مرزبندیهای جنسیتی ریشه در ساختارهای فرهنگی و اجتماعی ما دارد. این چنین ساختارهایی است که برخی نقشها و مکانها را جنسیتی میکنند.
سیاسیون جناح راست هم بعضا مخالفتی با حضور زنان در ورزشگاهها ندارند
- بعضا گفته میشود دولت برای برداشتن این مانع ملاحظاتی دارد، دقیقا چه ملاحظاتی مانع تحقق رویکرد دولت در این زمینه میشود؟
ما پیش از این در مورد ورزشگاهای کم جمعیت و سرپوشیده مشکلی نداشتیم در شرایط فعلی هم بسیاری از سیاسیون جناح راست از جمله آقای رسایی نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و مخالفتی با حضور زنان در ورزشگاهها نداشتهاند.
به نظر میرسد اگر این موضوع دینی صرف بود، چرا بانوان سوری توانستند با آن وضع (اشاره به وضعیت حجاب برخی تماشاگران زن سوری) به تماشای بازی ایران و سوریه بنشینند و زن ایرانی نمیتواند به ورزشگاه برود با اینکه هم زنان سوری و هم ایرانی هر دو مسلمان هستند. ما باید جایی این استانداردهای دوگانه را حل کنیم. وقت آن رسیده که این مطالبه به نتیجه برسد.
گاهی اوقات کار به جایی میرسد که صرفا خود دولت باید وارد عمل شود. دولت نباید حرف و عملش با هم منافات داشته باشد. شاید در مجلس صداهای مختلفی وجود داشته باشد اما دولت باید یک تصمیم بگیرد و به همان عمل کند. به نظر من دولت باید هرچه زودتر در این زمینه وارد عمل شود.
- برخی معتقدند موضوع حضور زنان در ورزشگاهها در اولویت نیست. چه پاسخی برای این افراد دارید و فکر میکنید چطور میشود این موضوع را در جامعه تعریف کرد؟
من هم پیش از این همین حرف را میزدم و میگفتم وقتی شما به عنوان یک دختر جوان شغل ندارید طبیعتا این موضوع اهمیت بیشتری دارد تا موضوع حضور در ورزشگاه و اینکه مگر این مسئله مطالبه چند درصد از زنان است اما بعدها که جلو رفتم دیدم این مسائل با هم منافات ندارد. من میتوانم به عنوان نماینده مردم پیگیر موضوع اشتغال باشم و در عین حال مسئله حضور زنان در ورزشگاهها را هم پیگیری کنم. بحث ما اولویت نیست بلکه طرح یک مطالبه به عنوان یک حق در کنار مطالبات دیگر است. در حال حاضر موضوع اشتغال و ازدواج یک مسئله اجتماعی است اما نمیتوان از این خواست و تبعیض جنسیتی هم گذشت.
تا زمانی که ورود به ورزشگاه سهمیهای و گزینشی باشد، حضور پیدا نمیکنم
-در جریان مسابقه فوتبال ایران و سوریه چند تن از خانمهای نماینده از جمله شما برای حضور در استادیوم دعوت شدید اما شما این دعوت را نپذیرفتید، دلیلش چه بود؟
من در برخی مسائل حساسیت خاصی دارم. مثلا معتقدم تا زمانی که ورودم به ورزشگاه براساس یک امتیاز باشد از این امتیاز استفاده نمیکنم. همانطور که قبلا هم گفتهام تا زمانی که همه نتوانند از توئیتر استفاده کنند از این شبکه اجتماعی نیز استفاده نخواهم کرد. معتقدم اینکه یکی دو نفر با امتیاز وارد ورزشگاه شوند مشکلی را حل نمیکند. البته اختلاف من با بعضی همکاران در این زمینه اختلاف روش و رویکرد است و ما در هدف و اصل موضوع اختلاف نظری با یکدیگر نداریم. وقتی میبینم زن سوری وارد ورزشگاه شده و دختران ما نمیتوانند به ورزشگاه بروند برایم قابل درک نیست.
امیدوارم این مانع به زودی برطرف شود تا بهانهای هم دست خارجی ها نداشته باشیم که بگویند حقوق شهروندی رعایت نمیشود.
بزرگترین دغدغه، حسرت و نگرانیام مهاجرت جوانان تحصیلکرده و نخبه است
ما به جوانانمان میگوییم ورزشگاه نروید و بازار هم نروید زیرا پدیده پاساژگردی رواج پیدا میکند. بسیاری از این جوانان امتیازهای فرزندان مسئولین و آقازادگان را ندارند. همینها اگر به کشورهای دیگر بروند تبدیل به مریم میرزاخانیها میشوند و اگر مثل این خانم در جوانی فوت نکنند شاید هیچ وقت نفهمیم چه نوابغی را از دست دادهایم. ما باید روزانه حسرت بخوریم و کاری از دستمان بر نمیآید. این بزرگترین دغدغه، حسرت و نگرانی است که من را به شدت آزار میدهد.
گفته میشود ایرانیان سومین ملتی هستند که به دنبال مهاجرتند و میزان مهاجران ایرانی به حدود ۷ میلیون نفر رسیده که در این میان حجم خروج نخبگان از کشور نیز قابل تامل است. طبق آمار صندوق بینالمللی پول، ایران از نظر فرار مغزها در بین ۹۱ کشور جهان مقام اول را از آن خود کرده و سالانه تا ۱۸۰ هزار نفر با تحصیلات عالیه از ایران مهاجرت میکنند. مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا هم گفته فرار مغزها در چند سال اخیر ۳۰۰ برابر جنگ ایران و عراق به اقتصاد ایران صدمه زده است.
در جایی شنیدم که از ۱۵۰ دانش آموخته دانشگاه شریف ۱۴۸ نفر مهاجرت کرده و تنها دو نفر در ایران ماندهاند. این موضوع دیگر فقیر و غنی هم ندارد و فقط میخواهند بروند. ما فرزندانمان را تربیت میکنیم و آنها دورههای لیسانس و فوق لیسانس و دکترا را طی میکنند و این همه هزینه به کشور تحمیل میشود و به علت اینکه نمیتوانیم از این همه پتانسیل به خوبی استفاده کنیم مهاجرت میکنند.
زمانی کسی میگفت حتی اگر یک نفر هم بماند مشکلی نیست. الان همه به این فکر هستند که زندگیشان را از این نابسامانی نجات دهند. حتی برخی افراد میگویند وقتی قرار است فرزندانمان در سنین بالا از کشور خارج شوند پس آنها را از دوره دبیرستان به خارج از کشور بفرستیم. در حال حاضر ۵ میلیون مهاجر ایرانی، نخبگان کشورهای دیگر از اقشار مختلف پزشک، ورزشکار، پرستار و هنرمند هستند و این برای ما جای افسوس دارد.
وزیر آموزش و پرورش باید از بین خانمها انتخاب میشد
- پیش از تشکیل کابینه بسیاری از زنان حضور وزیر زن در کابینه را از جمله مطالبات مهم از دولت میدانستند. چرا علیرغم وعدههای دولت این موضوع محقق نشد؟
بعضی افراد معتقدند اینکه چند معاون وزیر زن داشته باشیم بهتر است تا اینکه تنها یک وزیر زن در کابینه حضور داشته باشد اما مگر اینها چه منافاتی با هم دارند. آیا اگر یکی از ۱۸ وزیر کابینه زن باشد قدرت چانهزنی پیدا نمیکند؟ خانم ابتکار در این چند سال از زنان بسیاری در محیط زیست استفاده کردند و اگر درست بخاطر داشته باشم گفته بودند حدود ۴۰ درصد زیر مجموعهام زنان بودهاند.
آموزش و پرورش نگاهها و تفکیکهای جنسیتی را از بین ببرد
البته در بین وزارتخانهها دو وزارتخانه راه و نفت رویکرد خوبی نسبت به زنان دارند. در حالی که به نظر میرسد مردانهترین وزارتخانهها هستند. انصافا آقایان زنگنه و آخوندی در این زمینه خوب عمل کردهاند. در وزارت ارشاد و آموزش و پرورش که اکثریت بدنه آن از زنان هستند، انتظار میرود از زنان بیشتری در سطوح مدیریتی استفاده شود. مشخصا درباره وزارت آموزش و پرورش که ۷۰ درصد بدنه آن زنان هستند، به آقای بطحایی گفتم که انتظار ما این است مدیرکل استانی و معاون زن داشته باشید. برای این وزارتخانه هم گزینههایی مثل خانمها تندگویان، شجاعی و سعیدی وجود داشت و به نظرم باید یک خانم به عنوان وزیر در رأس این وزارتخانه قرار میگرفت، تجربه کشورهای پیشرفته هم نشان میدهد که بهتر است آموزش و پرورش را زنان مدیریت کنند. در هر حال برای اقای بطحایی ارزوی موفقیت میکنم و امیدوارم از زنان شایسته در این حوزه استفاده کند. اگر از همین جا شروع نشود و ما نخواهیم زنان دیگری را به همراه خود به بالا بکشیم توسعه رخ نخواهد داد. اگر برای توسعه برنامه مینویسیم باید بدانیم که زنها یک مولفه تاثیرگذار و عامل توسعه هستند. وظیفه آموزش و پرورش است که این نگاهها و تفکیکهای جنسیتی را از بین ببرد پس بهتر است که از خودش شروع کند.
افغانستان نگاه بهتری به زنان دارد
در حال حاضر وزارت کار چندین مدیرکل زن دارد و قرار است در انتخاب معاونین هم از زنان استفاده شود. من هم به شدت پیگیر مطالبات زنان در این حوزه هستم؛ چراکه موضوع زنان خانواده را هم در بر میگیرد. همانطور که میگویند خانه بی زن نمیشود، جامعه هم بی زن نمیشود و میشود چیزی مثل عربستان که البته از نظر آزادی اجتماعی با ما قابل مقایسه نیست. البته جایی مثل افغانستان از نظر نگاه توسعهای به زنان وضع بهتری دارد. جامعه مدنی در این کشور البته عقب مانده است اما مسئولینش به این نتیجه رسیدهاند که باید رشد بدهند اگرچه جامعه مدنی این امر را پذیرا نیست. در مقابل در کشور ما جامعه مدنی رشد کرده اما مسئولین نمیپذیرند!
فراکسیون زنان انعکاس صدای زنان جامعه است
- عملکرد فراکسیون زنان مجلس را از آغاز فعالیت مجلس دهم تاکنون چطور میبینید و به نظر خودتان مهمترین اقدام این فراکسیون در حوزه زنان چه بوده است؟
مهمترین کار فراکسیون زنان در یک سال و چند ماه گذشته این بود که صدای زنان و این فراکسیون توانست انعکاس خواستههای زنانی باشد که به تریبونها دسترسی ندارند و توانست مطالبات آنها را مطرح کند. ما البته در زمینه قوانین حوزه زنان هم مشکلاتی داریم اما بیشتر به تنقیح و اصلاح قوانین نیاز داریم. از جمله اینکه سن ازدواج را بالا ببریم و مانع از دواج کودکان شویم. بنابراین باید دو سه کار مهم انجام دهیم.
در برنامه ششم توسعه برای زنان کارهای خوبی انجام دادیم از جمله طرح جامع توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، مالیات بر ارزش افزوده ورزش و اختصاص بخشی از آن به ورزش زنان، مشاوره برای طلاق و بیمه زنان خانه دار را پیشبینی کردیم. البته بیشتر عملکرد ما در سال گذشته در موضوع برنامه ششم انعکاس داشت و در شش ماه اخیر هم انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات هیئت رئیسه مجلس، بررسی کابینه و تعطیلیهای پیاپی را داشتیم. بنابراین ورود چندانی به حوزه قانونگذاری نکردیم. البته زنان مجلس در انتخابات ریاست جمهوری هم نقش فعالی داشتند. در همین مدت موضوع تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی و همچنین تسهیل شرایط خروج زنان از کشور بدون اجازه همسر را پیگیری کردیم. در مورد طرح اعطای تابعیت به فرزندان زنان ایرانی و مردان خارجی دولت خواستار توقف بررسی این طرح شد تا لایحه خود را در این زمینه تقدیم مجلس کند. هرگاه این لایحه به مجلس ارائه شود ما موضوع را به جریان خواهیم انداخت. در مورد طرح تسهیل مجوز خروج از کشور برای زنان متاهل در شرایط خاص نیز این طرح به هیئت رئیسه مجلس ارجاع شده و در نوبت بررسی قرار گرفته است. در این طرح پیش بینی شده که اجازه همسر برای خروج از کشور در مورد برخی گروههای زنان برداشته شود.
ریسک حضور زنان در عرصههای سیاسی باید کاهش یابد
طرح تخصیص امتیاز مثبت برای زنان جهت حضور در مجلس هم از جمله کارهایی است که در مجلس در حال پیگیری آن هستیم و امیدوارم تا پایان این مجلس بتوانیم با کمک معاونت زنان به نتایجی مثبتی در این زمینه برسیم. در بسیاری از کشورهای جهان سوم به این موضوع توجه شده که زنان وارد عرصه سیاست شوند. در حال حاضر حضور زنان در عرصه سیاست ریسکپذیری بالایی دارد تا جایی که حتی در زمان ثبت نام کاندیداهای مجلس و شوراهای شهر زمان کمی ثبت نام میکنند. ما باید این ریسک را پایین بیاوریم. زنان مجالس پیشین بعضا با تجربه علمی و اجرایی متاسفانه از عرصههای مدیریتی به علت رویکرد سیاسی دور ماندهاند در حالیکه آنها معتقد و متعلق به همین نظام هستند، در مقابل مردانی که درهمان مجالس بودهاند، اکنون پست میگیرند. حتی تندروی آنها بیشتر از زنان بوده. این نشان میدهد زنان در عرصه سیاست آسیب پذیرترند و ما نیاز داریم این آسیب پذیری را کم کنیم که در این راستا نیازمند همراهی مسئولین و مردم هستیم.
خانمهایی که در کشور ما مسئولیت میگیرند، به شدت زیر ذرهبین هستند و گاهی حتی اگر گاف کوچکی بدهند همه عملکرد آنها زیر سوال میرود. اینکه ما بخواهیم یک فرد را به خاطر یک موضوع کوچک زیر سوال ببریم، به این معنا است که جامعه باید در برخی موارد آمادگی بیشتری پیدا کند. به نظر من باید صبر و تحمل اجتماعی قدری بیشتر شود تا برخی اشتباهات ناخواسته در پروپاگاندا و تبلیغات رسانهای برجسته نشود.
تلویزیون سلیقهای و جهت دار عمل میکند
البته در رسانهای مثل صداوسیما ما نفوذ چندانی نداریم و این رسانه عمدتا در انتشار خبرهای ما جانب انصاف را رعایت نمیکند. در واقع نمایندگان زن تریبون چندانی هم ندارند. البته نمایندگان زن شهرستان به شبکههای استانی فراخوانده میشوند اما نمایندگان تهران همین امکان را هم ندارند. جایی مثل صداوسیما نقش تعیین کنندهای در ایجاد اتصال بین مردم و مسئولین دارد و در واقع یک نهاد میانجی قدرتمند است که میتواند مردم را به وسیله گروههای مرجع آگاه کند اما متاسفانه تلویزیون ما در این زمینه فعال نیست و سلیقهای و جهت دار عمل میکند.
در فراکسیون زنان مجلس دهم کار کمی انجام نشده اما فعالیتهای ما کمتر رسانهای شده است. ما نشست ادوار فراکسیون زنان را برای اولین بار برگزار کردیم که کار خوبی بود. خانمهایی بودند که سالها از مجلس دور بودند در این نشست حضور پیدا کردند. همچنین با کمک مرکز پژوهشها اتاق فکر زنان را راه انداختیم تا مطالبات زنان را پیش ببریم و با وزرای مختلفی هم جلساتی برگزار کردیم که نتایج خوبی داشته است. ما همچنین در این مدت با معاونت امور زنان ریاست جمهوری ارتباط خوبی داشتیم و اکنون هم با خانم ابتکار مراودات سازندهای داریم و امیدوارم در نیمه دوم امسال فعالتر ظاهر شویم.
- طرح مجلس برای تسهیل خروج برخی اقشار زنان از کشور بدون اجازه همسر انتقاداتی را بین فعالان زنان برانگیخته بود که در قانونگذاری برای این موضوع بازهم عدهای مستثنی میشوند؛ پاسخ شما به آنها چیست؟
ما نماینده مردم هستیم و نه فعال سیاسی یا فعال زن بیرون از مجلس. باید ببینیم مجلس و شورای نگهبان چقدر آمادگی بررسی و تصویب این موضوع را دارند. در واقع براساس واقعیات این طرح را ارائه کردیم و خواستیم گامی به جلو باشد اما در بیرون با آن مخالفت شد. مثل طرح بازنشستگی پیش از موعد زنان که فعالان زن به شدت علیه ما کار کردند و میگفتند این امر باعث خانهنشین شدن زنان میشود. در حالیکه تلاش ما این بود که بتوانیم در صورت بازنشستگی پیش از موعد یک خانم در یک اداره یک خانم دیگر را جایگزین کنیم. اما به هرحال با این پیشنهاد مخالفت شد. البته الان هم خانم ابتکار گفته بازنشستگی پیش از موعد در دولت تصویب شده است. گرچه مصوبه دولت ۲۵ سال سابقه با ۵۵ سال سن است.
- اخیرا دیوان عدالت اداری بخشنامه وزارت کار درباره ممنوعیت اخراج مادران شاغل را ابطال کرده چراکه گفته میشد چنین موضوعی به مصوبه قانونی مجلس نیاز دارد. آیا مجلس ورودی به این موضوع خواهد داشت؟
آنچه مهم است این است که مهدهایی کنار ادارات باید احیا شود. متاسفانه در دوره آقای احمدینژاد مهدها بعضا جمع شد و مشکلاتی به وجود آورد. الان لازم است این مهدها احیا شوند. این کار باعث ایجاد اشتغال هم میشود. در همه جای دنیا پرستاری کودک و مهدکودکها وجود دارد و اساسا برای تربیت اجتماعی کودکان نیز لازم هستند. گاهی این امکانات حذف میشود که زنان در خانه بنشینند.
- برخی خانمهای نماینده فتوایی از آیت الله مکارم درباره ممنوعیت ازدواج کودکان گرفتند. با توجه به اینکه فراکسیون زنان به دنبال قانونگذاری در این حوزه است چه اقدام دیگری در این زمینه انجام شده؟
با توجه به اینکه این موضوع ابعاد فقهی دارد، ما به دنبال گرفتن فتوا از مراجع بیشتری هستیم تا بتوانیم این طرح را پیگیری کنیم.
افزایش مرخصی زایمان باعث از دست رفتن بازار کار زنان میشود
- افزایش مرخصی زایمان زنان از ۶ ماه به ۹ ماه با وجود اینکه تبدیل به مصوبه قانونی شده اما در برخی ادارات اجرا نمیشود، فراکسیون زنان برای پیگیری این موضوع چه کاری انجام داده است؟
این اقدامات در کشورهای پیشرفته انجام میشود و حتی مرخصیهای طولانی تری بدون حقوق هم برای زنان در تظر گرفته میشود، اما در کشور ما چون ضریب امنیت و ادامه شغل پایین است فکر میکنم باعث از دست رفتن بازار کار زنان میشود. در موارد زیادی هم شاهد اخراج زنان بودهایم. طبیعی است کارفرما وقتی میخواهد ۹ ماه یک نیرو را نداشته باشد، سعی میکند او را با فرد دیگری جایگزین کند.
سلب حضانت در موارد کودک آزاری پیگیری شود
- در روزهای گذشته اخباری مبنی بر بازداشت کودکان کار منتشر شده که واکنشهای زیادی را در بین فعالان کودک برانگیخته است. آیا این موضوع را پیگیری کردهاید؟
طبیعتا اگر خانواده مسئول فرزند نباشد در خیلی جاهای دنیا نسبت به سلب حضانت اقدام میشود و مسئولیت فرزند را دولت به عهده میگیرد. این البته مختص کودکان کار هم نیست. ما باید موضوع سلب حضانت را در جاهایی هم پیگیری کنیم که کودک در خانه مورد آزار قرار میگیرد. من مراجعه کنندهای داشتم که دختر مورد آزار جنسی پدر قرار میگرفت و میترسید به خانه برود. قاعدتا در چنین مواردی باید سلب حضانت انجام شود ولی پدر ولی دم محسوب میشود و از نظر قانونی نمیشود هیچ کاری کرد و ثابت کردن چنین مواردی سخت است. قانون باید در چنین مواردی وارد عمل شود. ما موارد کودک آزاری در کشور کم نداریم. در مواردی این کودک آزاری جنسی و در برخی موارد جسمی است و و جان کودک در خطر است. اینها آسیبهای روحی و روانی در پی خواهد داشت که باعث میشود این کودکان در آینده در معرض بزهکاری و بزه دیدگی قرار گیرند. بسیاری از بیماران روانی در کودکی تجربه آزار دارند. ما باید در این زمینه ورود کنیم. البته لایحه حمایت از حقوق کودکان هم در حال بررسی در کمیسیون قضایی مجلس است ما هم جلساتی را در این زمینه داشتهایم و معتقدیم باید ابعاد اجتماعی و فرهنگی این موضوع را پررنگتر ببینیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر