۱۳۹۵ اسفند ۶, جمعه

انتخابات آمریکا و نظرات « دکتر نوری علا »


آرش جهاندار

یکی‌از حوادث مهم سال 2016 میلادی موضوع انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا و سرانجام پیروزی دونالد ترامپ بود. این انتخابات و بویژه نظرات جنجالی ترامپ جوامع آمریکایی‌را به شدت دو قطبی کرده و تب‌آن تقریبا همه جای جهان را فرا گرفت. در این میان روشنفکران و سیاست مداران ایرانی‌ نیز، چه در داخل و چه در خارج کشور، به اظهار نظر در این زمینه پرداخته و موضع گیری کردند.
یکی ‌از کسانی‌که در این مورد، چه در مصاحبه‌های متعدد و چه از طریق سایت "جنبش سکولار دموکراسی ایران"، به شکل فعال به اظهار نظر پرداخته آقای دکتر نوری علا است. ایشان حتی قبل از پایان انتخابات تمایل خود را به انتخاب دونالد ترامپ بیان کرده و در این مدت از طرفداران پر و پا قرص رئیس جمهور جدید بوده است.

از آنجا که من خود را عضوی از جنبش سکولار دموکراسی، که از قضا آقای نوری علا از نقش بسیار فعالی‌ در شکل گیری آن داشته است، می‌‌دانم و از آنجا که این موضع گیری ایشان را بسیار نادرست و مغایر با اهداف این جنبش می‌‌بینم، متن زیر را در اواخر ماه نوامبر برای ایشان و دست اندر کاران "حزب سکولار دمکرات ایرانیان" فرستادم که هیچ پاسخی، چه مستقیم و چه غیر مستقیم، به آن داده نشده است.* ضمنا در طی این مدت آقای نوری علا به حمایت خود از شخص ترامپ، اقدامات و دولت او همچنان ادامه داده است.

دوستان گرامی‌حزب سکولار‌دمکرات ایرانیان، آقای دکتر اسماعیل نوری علا

من هم مانند بسیاری دیگر از ایرانیان خارج از کشور، البته همراه با مردمان بسیاری در سراسر جهان، اخبار مربوط به انتخابات اخیر ریاست جمهوری در آمریکا را به دقت دنبال می‌‌کردم. واقعیت این است که تغییرات سیاسی در ایالات متحده تاثیر قابل توجهی‌در سراسر جهان دارد. باید اذعان کنم که انتخاب دونالد ترامپ برای من و تقریبا همه کسانی‌که می‌‌شناسم، اعم از ایرانیان و غیر ایرانیان، بسیار غیر مترقبه و شوک آور بود. انرا چه در محل کار و چه سایر اماکنی که به آنها رفت و آمد دارم، به روشنی احساس کردم. اما به دنبال این حادثه شوک دیگری بر من وارد شد که بسیار عمیق تر و سنگین تر از شوک اول بود و آن نظرات و موضع گیری آقای نوری علا در مصاحبه با خانم دکتر پریسا ساعد در برنامه "دنیای امروز" بود.

اجازه دهید در اینجا به این اشاره کنم که من مدت هاست که خود را جزئی از جنبش سکولار‌ دموکراسی می‌‌دانم. با مقالات و نظرات آقای دکتر اسماعیل نوری علا از سال ها قبل، چه در نشریهء «سکولاریسم نو» و چه در سایت "جنبش سکولار دموکراسی ایران" آشنا هستم. عمیقا باور دارم که مقالات و نظرات ایشان نقش بارزی در جا انداختن به اصطلاح گفتمان سکولار‌دموکراسی در میان مخالفین حکومت جمهوری اسلامی داشته است و به همین دلیل برای آقای دکتر نوری علا احترام ویژه‌ای قائل هستم.

باید اعتراف کنم که نظرات آقای نوری علا در مورد دونالد ترامپ و انتخاب او به ریاست جمهوری آمریکا برای من بی‌نهایت عجیب و غیر مترقبه بود. راستش هنوز نمی‌‌توانم باور کنم که آقای نوری علا از ترامپ حمایت کرده و او را انتخاب شایسته، یا شایسته تری، برای ریاست جمهوری بداند. به نظر من، و تقریبا همه کسانی‌که می‌‌شناسم، ایرانی‌و غیر ایرانی‌، انتخاب ترامپ یک عقب گرد بزرگ و واقعه تاریک و ننگینی در تاریخ ایالت متحده آمریکا بطور اخص و جامعه جهانی‌بطور کلی‌است. اجازه دهید دلایل خودم را بطور خلاصه با شما در میان بگذارم:

از نظر اقتصادی و معیشتی برگ به اصطلاح برنده ترامپ مساله صدور صنایع مختلف و موقعیت‌های کاری وابسته با آنها به خارج از آمریکا از یک طرف، و ورود بی‌رویه مهاجرین، قانونی‌و غیر قانونی‌، به ویژه مهاجرین مکزیکی و گویا تصاحب مشاغل ساکنین آمریکا توسط آنان بوده است. به همین دلیل ایده ساختن دیوار در مرز مکزیک در میان بسیاری از اهالی تحت فشار اما ساده لوح حامیان فراوان پیدا کرد. مقصر شناختن مهاجرین در ایجاد رکود و بیکاری ایده تازه‌ای نیست. این تئوری را خیلی‌زودتر از اینها از زبان انواع سیاست مداران افراطی راست، در همه جای جهان، شنیده ایم. از هوچی گری‌های پوچ و پوپولیستی و احمدی‌نژادی ترامپ که بگذریم، او در چند زمینه به روشنی نظرات راست افراطی خود را بین کرده است: اول- کاهش مالیات شرکت‌های عظیم از 30 (یا 35) درصد به 15 درصد. این همان تئوری محافظه کاران افراطی برای به اصطلاح تشویق سرمایه‌های بزرگ و ایجاد کار بیشتر است. نتیجه این سیاست چیزی بجز تمرکز بیشتر ثروت در دست یک اقلیت (شامل خود ترامپ) نیست. دوم- ترامپ به دفعات با افزایش حد عقل دستمزد‌ها که اکنون به یک خواست سراسری در ایالات متحده تبدیل شده، مخالفت کرده است.

در جریان مبارزات انتخاباتی روشن شد که طی 9 سال از سخت‌ترین شرایط رکود و بیکاری برای مردم آمریکا دونالد ترامپ یک پنی مالیات نپرداخته است. وقتی‌هیلاری کلینتون به این موضوع اشاره کرد، ترامپ با وقاحت بی‌نظیری انرا ناشی‌از زرنگی و ذکاوت خود دانست. موارد بسیاری از این قبیل به خوبی‌نشان می‌‌دهد که این فرد یک کلاه بردار و شارلاتان واقعی‌است.

اما آنچه به نظر من در مورد دونالد ترامپ اهمیت بیشتری دارد نظرات اجتماعی- عقیدتی‌اوست. اجازه دهید به چند مورد از آنها در اینجا اشاره کنم:

دونالد ترامپ یک نژاد پرست یا حد اقل حامی‌آنهاست. برای نمونه یاد آوری می‌‌کنم که استیو بننن، مدیر مسئول نشریه راست افراطی و نژاد پرست بریت بارت نیوز اکنون استراتژیست اصلی‌دونالد ترامپ است.

دونالد ترامپ یک سکسیست است. در اینجا حتی اگر شکایت 12 نفر از زنان علیه او‌را ندیده بگیریم، کافی‌است به سخنان زننده‌ای که در سال 2005 از دهان خود او زمانی‌که با بیلی بوش درباره‌زنان صحبت می‌‌کند، گوش کنیم. شواهد بسیاری وجود دارد که به خوبی‌نشان می‌‌دهد که این فرد نگاهی‌ابزاری و فرودست به زنان دارد. ترامپ با قوانین حمایت از سقط جنین مخالف است. او خود را به اصطلاح پرو-لایف می‌‌داند و از هم اکنون جف سسیونس، سناتور راست افراطی را برای پست دادستان کل کشور انتخاب کرده است تا شاید بتواند برخی‌از قوانین پیشرو در این زمینه را لغو کند.

دونالد ترامپ گرمایش زمین را توطئه ساخته و پرداخته دشمنان آمریکا می‌‌دند. او قول داده است که به محض رسیدن به پست ریاست جمهوری پیمان محیط زیستی‌پاریس را لغو کند. در شرایطی که در سراسر جهان گرایش به محدود کردن سوخت‌های فسیلی و استفاده از انرژی پاک بیشتر و بیشتر افزایش یافته و جا می‌‌افتد، دونالد ترامپ بارها حمایت خود را از گسترش شرکت‌های نفتی‌و حتی ذغال سنگ اعلام کرده است.

در طول مبارزات انتخاباتی دونالد ترامپ بارها و بارها ضمن حمایت بی‌قید و شرط از "متمم دوم قانون اساسی" دایر بر حق داشتن اسلحه، اعلام کرد که افتخار می‌‌کند که مورد پشتیبانی‌کامل ان.ر.ا (انجمن ملی‌اسلحه) قرار دارد. نقش این انجمن در حمایت از شرکت‌های بزرگ سازنده اسلحه و رواج خشونت‌های بی‌شمار در سراسر آمریکا و حتی کشورهایی مثل مکزیک بر کسی‌پوشیده نیست. همه شاهد بودند که چطور ترامپ در گرد همائی‌های انتخاباتی بارها و بارها از خشونت در برابر مخالفین خود دفاع و آنرا تشویق کرد.

دونالد ترامپ پس از انتخاب از سوی جمهوری خواهان مایک پنس را به معاونت خود برگیزید. این فرد از رهبران "حزب چای" یعنی راست‌ترین و محافظه کار‌ترین جناح حزب جمهوری خواه است. ازجمله اقدامات پنس در دوران فرمانداری ایندیانا تصویب "قانون ترمیم آزادی‌های مذهبی‌" بود که هدف اصلی‌آن حمایت بیشتر از سازمان‌های مذهبی‌و محدود کردن و زیر فشار گذاشتن اقلیت ال-جی‌بی‌تی‌در آن ایالت بود.

آنچه برای من جدا غیر قابل باور است این است که چطور شخصی ‌همچون دکتر نوری علا همه اینها را ندیده می‌‌گیرد و حتی اشاره‌ای هم به آنها نمی‌‌کند! ایشان در مصاحبه با خانم ساعد چنین می‌‌گوید: "من فکر نمی‌‌کنم که آقای ترامپ هراس افکنی کرد. نارضایتی اقشار فرو دست آشکار بود. آقای ترامپ این هراس را اختراع نکرد بلکه آنرا رو کرد." و اینکه "من فکر می‌‌کنم وعده‌ های آقای ترامپ وعده‌ های جالبی ‌بود. من مجموعاً تمایل داشتم که ایشان انتخاب شود". کمی‌جلوتر دکتر نوری علا اظهار می‌‌کند که :"ما شاید اصلاً ترامپ را نمی‌‌شناسیم و با توانایی‌‌هایش آشنا نیستیم". این دیگر بیشتر به یک شوخی ‌شبیه است. بیش از یکسال است که از طریق وسایل ارتباط جمعی‌ترامپ نظرات و عقایدش را به تفصیل بیان کرده است. بدون تردید این برای ارزیابی و شناخت کلی‌این شخص بخوبی کفایت می‌‌کند. بر همین اساس بود که افرادی همچون پوتین، مارین لپن (رهبر حزب راست افراطی جبهه‌ملی‌فرانسه) و نایجل فاراج (رهبر جنبش ضدّ مهاجر بریتانیا) خیلی ‌زود شادی و حمایت خود را از دونالد ترامپ اعلام کردند. من اطمینان دارم که دکتر نوری علا که ساکن آمریکا است بسیار بیشتر از من در مورد سوابق ضدّ زن، نژاد پرستی‌، کلاه برداری‌های مالیاتی و غیره منصوب به ترامپ می‌‌داند. سوال این است که چطور ایشان حتی اشاره‌ای هم به هیچ یک از این موارد نمی‌‌کند. واقعا موضوع چیست؟

با مرور چند بارهء مصاحبه دکتر نوری علا بنظر می‌‌رسد که دلیل اصلی‌ حمایت ایشان از دونالد ترامپ، موضع ظاهراً ضدّ حکومت اسلامی این فرد است. ظاهراً آقای نوری علا امیدوار است که با روی کار آمدن ترامپ زیر پای حکومت اسلامی خالی ‌شده و اپوزیسیون جان تازه‌ای بگیرد. در این مورد باید بگویم که اولاً، منهم مانند دکتر نوری علا در آرزوی انحلال یا نبودی حکومت اسلامی روز شماری می‌‌کنم. اما هرگز حاضر نیستم تنها به دلیل موضع خصمانه ترامپ در مقابل حکومت اسلامی سایر نظرات او را ندیده بگیرم. دوماً، همهء ما در جریان مبارزات انتخاباتی شاهد این واقعیت بودیم که نظرات و ایده‌های این فرد تا چه حد سطحی، بی‌پایه، غیر مستند و متغیر است. آیا اصولا می‌‌شود به نظر او در این مورد اطمینان کرد؟ کافی‌است در اینجا تنها به نظرات سطحی و عوامانه او در ارتباط با سلاح‌های اتمی‌اشاره کنم. سوماً، اگرچه من هم با آقای نوری علا در مورد سیاست فعلی دولت اوباما در رابطه با حکومت اسلامی موافقم اما همه ما خوب می‌‌دانیم که سیاست اوباما یا هر رهبر دیگری در درجه اول به وجود یک اپوزیسیون ایرانی‌متشکل و با اعتبار در مقابل حکومت اسلامی بستگی دارد. بیاید کلاهمان را قاضی کنیم: نیروهای دمکرات و پیشرو در آمریکا یا اروپا به کدام اپوزیسیون آبرومند و سکولار-دمکرات مخالف حکومت اسلامی دل ببندند؟ بیهوده مشکلات پایه‌ای خودمان را گردن اوباما یا اتحادیه اروپا نیندازیم.



آقای دکتر نوری علا و دوستان حزب سکولار‌دمکرات ایرانیان!

من از سال ها پیش از زمان شکل گیری شبکه سکولار‌های سبز و بویژه از وقتی‌که اولین کنفرانس جنبش سکولار دمکراتها در واشنگتن تشکیل شد خود را بخشی از این جنبش دانسته و تا آنجا که توانسته‌ام از آن حمایت کرده ام. پس از اعلام موجودیت حزب سکولار‌دمکرات ایرانیان در آخرین کنفرانس من عملا، و نه رسما، خودم را عضوی از این حزب می‌‌دانستم. با کامل تأسف باید بگویم که موضع و نظرات آقای دکتر نوری علا در مورد انتخابات آمریکا و شخص ترامپ مرا سخت دچار تردید کرده است. هنوز نمی‌‌دانم که این نظر شخصی‌ایشان است یا اینکه سایر رهبران این حزب هم با این نظرات و موضع گیری موافق اند. به هرحال در اینجا فقط پای یک اعلام نظر ساده سیاسی در میان نیست بلکه به نظر من این موضع گیری شاخص مهمی‌است که نشان می‌‌دهد آقای دکتر نوری علا و سایر دوستان تا چه حد عمیقا به اصل پایه‌ای عدم تبعیض، اعم از جنسی‌، نژادی، حفظ محیط زیست و عدالت اجتماعی باور دارند.

با امید برپایی یک حاکمیت ملی‌ و سکولار دمکرات در ایران

25 نوامبر 2016، ونکوور کانادا
برگرفته از سایت جنبش سکولار دموکراسی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر