همانطور که مستحضر هستید متاسفانه آقای محمود صادقی نماینده ی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی چندی پیش جسارت نموده و از رئیس قوه ی قضائیه یعنی حضرت آیت الله صادق لاریجانی در مورد واریز وجوهات قوه قضائیه به حساب شخصی ایشان سوال کرده بودند...
مشارالیه به شکلی هم این سوال را مطرح کردند که انگار این جسارت عظما به ساحت رئیس دستگاه قضا، سوالی عادی و
معمولی ست که نعوذ بالله یک نماینده مجلس حق دارد از رئیس قوه قضائیه بپرسد... در پی این مساله و در سایه سکوت رضایت آمیز برخی از وابستگان به دولت، آقای غلامعلی حداد عادل وارد میدان شده و با دلیل و برهان و ذکر مثال و رسم شکل، ثابت کردند که این چیزی که نماینده تهران پرسیده اولا سوال نبوده و در ثانی توهین و افتراء بوده که در پوشش یک سوال و به قصد هتک حرمت رئیس قوه قضائیه مطرح شده است... ایشان در یک خط و نیم و در قالب 140 کاراکتر، در صفحه توییتر خود مساله را به این شکل تشریح و قابل فهم کردند:
«اگرکسی از کسی بپرسد، آیا این صحت دارد که شما فرزند نامشروع پدر و مادر خودهستید؟ به نظرشما این سوال است یا تهمت؟»
بدیهی ست که در این شرایط مساله ناموسی ست و اصلا بحث سوال منتفی می باشد و نود درصد مردان ایرانی به این پرسش با یک هوک چپ و یا یک کله توی صورت سوال کننده جواب میدهند... جناب حداد عادل با ذکر این مثال میخواهد ما را متوجه این نکته کند که الان آیت الله صادق لاریجانی در چنین موقعیتی ست و نباید گول ژست مظلومانه این نماینده هتاک مجلس را خورد... جالب اینجاست که برخی حتی متوقع هستند که رئیس دستگاه قضایی اگر ریگی به کفشش نیست بیاید و در جواب این سوال و برای روشن شدن مطلب، پرینت حسابهای شخصی اش را منتشر کند... اینها همانهایی هستند که لابد از آن فردی هم که در مورد فرزند نامشروع بودن مورد سوال قرار گرفته بود توقع دارند به جای کف گرگی به سوال کننده، کپی قباله ازدواج پدر و مادرش را نشان بدهد...!
از آنجا که ممکن است مساله با ذکر این مثال هنوز برای مخاطبین عزیز جا نیفتاده باشد اجازه بدهید کمی در مورد قواعد و اصول سوال کردن در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران توضیح بدهم... ببینید در نظام مقدس جمهوری اسلامی یک اصلی وجود دارد به نام «قاعده پاسخگویی»... اساس این قاعده این است که هرچه مقام و منصب بالاتر باشد الزام به پاسخگویی کمتر است و سوالات باید به شکل محدودتر، کلی تر و با احتیاط بیشتری پرسیده شود... البته همه جای دنیا عکس این قضیه صادق است اما چون کشور ما تنها کشوری در جهان است که با سیستم «مدیریت جهادی» اداره میشود طبیعتا قواعدش با سایر نقاط دنیا که با «مدیریت معمولی» اداره میشوند، فرق دارد... به عنوان مثال شما به عنوان یک خبرنگار میتوانید از یک کارمند جزء دولتی، تقریبا هرچه دلتان میخواهد بپرسید و او در بیشتر مواقع ملزم به پاسخگویی و دادن توضیحاتی قانع کننده است... ولی شما در برابر یک مدیر کل از آزادی عمل کمتری برای سوال پرسیدن برخوردار هستید و در برابر یک وزیر قطعا باید دست و پای خود را جمع کنید... علت این مساله هم وجود شاخصی ست به نام «آستانه توهین پذیری» که هرچه مقام بالاتر باشد این آستانه به صفر نزدیک تر است... برای اینکه درکی از این شاخص و نحوه عملکردش داشته باشید لازم است بدانید که در مورد بالاترین مقام مملکت یعنی مقام معظم رهبری، این شاخص صفر مطلق می باشد و این معنایش این است که طرح هر سوالی، به هر شکلی از مقام معظم رهبری "توهین به رهبری" محسوب شده و سوال کننده باید به سزای عمل خویش برسد.
حالا شما رئیس دستگاه قضایی که بعد از رهبری تقریبا نفر دوم مملکت است را بگذارید در این معادله و با توجه به عرایض من ببینید طرح یک سوال در مورد حسابهای بانکی ایشان و پولهای قوه قضائیه که به حساب ایشان رفته است «سوال» محسوب میشود یا «تهمت» و آنطور که جناب حداد عادل تبیین فرمودند «توهین ناموسی»؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر