عبدالعلی بازرگان
روزی که احمد منتظری با شجاعتی میراث برده از پدر خداترس و با وجدان خود، نوار مذاکرات آن آزادمرد با هیئت مرگ در سال ۱۳۶۷ و هشدارهای بیپروایش به آمر و عاملین آن کشتار جمعی را منتشر کرد، بهخوبی میدانست که بهزودی باید تاوان آب ریختن در لانه مورچههای مرگ را بدهد! او با پرهیز از محافظه کاری در برملاکردن سندی که به آیندگان تعلق داشت، هم صدق ایمان خود در نترسیدن از غیرخدا را نشان داد و هم عملا ثابت کرد فرزند خلفی از آن آبرومند نزد خدا و خلق است.
حکم دادگاه ویژه روحانیت قم در محکومکردن آقای احمد منتظری به ۲۱ سال زندان و خلع لباس به جرم انتشار نواری که متن مکتوب آن سالها قبل در کتاب خاطرات مرحوم منتظری منتشر شده بود، آنقدر پوچ و بیپایه است که ابطالش نیازی به استدلال ندارد و همگان بر دستهای پشت پرده و انگیزههای توطئهآمیز چنین واکنشی آگاهاند. میگویند کسی که به دروغاش اعتراف نمیکند، برای توجیه آن دروغهای بزرگتری میبافد و آبروی خود را بیشتر میبرد؛ لاجرم با این عکسالعملهای کور، اعدام جمعی زندانیان سیاسی سال ۱۳۶۷ نیز بیشتر برملا خواهد شد.
یکبار دیگر نیز بیت مرحوم منتظری افشاگر روابط پنهانی بخشهایی از حاکمیت با دولتهای آمریکا و اسرائیل در معامله اسلحه، هنگام جنگ ایران و عراق، شده بود که به «ماجرای مک فارلین و ایران گیت»معروف گشت. سید مهدی هاشمی که با افشای این ارتباط در نشریه «الشراع» لبنان جان خود را، البته به بهانهای که قبلا از افتخارات انقلابیاش میشمردند، فدا کرد، آشکار ساخت که دستگاه اداری«رونالد ریگان» رئیسجمهور پیشین آمریکا در معامله اسلحههای تحریم شده برای ایران چگونه با استفاده از نفوذ این کشوردر لبنان گروگانهای آمریکائی در لبنان را آزاد کرده است. این رسوایی که «ایران- کنترا» نیز نامیده شده، بعد از «واتر گیت» بزرگترین رسوایی سیاسی دهههای اخیر آمریکا بوده است. هرچند حاکمیت ما به رغم شعارهای توخالی درممنوعیت مذاکره با آمریکا و اسرائیل خم به ابرو نیاورد.
دو روز پیش از ابلاغ این حکم (۲۵ نوامبر ۲۰۱۶)، آرشیو امنیت ملی آمریکا پس از ۳۰ سال، اسناد محرمانه «ایران کنترا» مربوط به روابط پنهانی دولت آمریکا در زمان «رونالد ریگان» با ایران را، طبق قانون، منتشر کرد. اینک آقای احمد منتظری به جرم انتشار نواری خصوصی که ۲۸ سال از عمر آن میگذرد، باید چنین محکومیتی را تحمل کند.
آنهایی که شیطان بزرگ خوانده شدهاند، بعد از ۳۰ سال، اسناد پنهانکاریهای خود را برملا میکنند. چرا اسناد پنهانکاریهای مدعیان اسلام ولایی، که آن را از افتخارات خود میدانند، باید مخفی بماند؟! چرا افشای دهها حساب مخفی در قوه قضائیه توسط نماینده شجاع مردم تهران در مجلس، به تلاش برای دستگیری شبانه او باید بیانجامد؟
وقتی سنگ را بسته و سگ را رها کرده باشند، دادگاه بلخی دیگر پدید میآید. وای از آن روز که پردهها در دنیا یا آخرت بالا رود و رازهایی، از جمله جنایات سال ۱۳۶۷ و قتلهای زنجیرهای که این روزها سالگردش را میگذرانیم و آنچه قبل و بعد از آن بوده برملا گردد؟
از: زیتون
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر