۱۳۹۵ بهمن ۱۶, شنبه

بلوف زدن عاقبت ندارد!


 رامین کامران


لافهای اخیر یکی از ژنرالهای زاپاس آمریکایی که بعد از بازنشستگی به خدمت فراخوانده شده و خود را گم کرده، مایهُ مختصری واکنش در فضای مجازی شد. همین مختصر هم زیادی بود و اگر داستان باعث شده مطلبی بنویسم محض پرداختن به مسئله ای کلی تر است که از ابتدای روی کار آمدن ترامپ اذهان را به خود مشغول کرده است: سیاست این نورسیده در قبال ایران چه خواهد بود و احتمال دارد که به این کشور حمله ای بکند یا نه؟
اول از همه این را روشن بکنم که سیاست ترامپ در قبال ایران، تابعی خواهد بود از تبعیتش از اسرائیل. اگر چشم بسته دنبال تل آویو بدود، امکان دارد هر کار نامعقولی از وی سر بزند. ولی اگر چنین کند، اول و بیش از همه خود را به دردسر خواهد انداخت، بعد و در درجهُ دوم ایران را. البته اسرائیل هم که سیاست بی سر و تهش را به خرج آمریکا و اروپا پیش میبرد، طبق معمول هزینه ای نخواهد پرداخت. ولی اصلاً ببینیم که گزینه ها چیست.
اول این است که بخواهد حمله ای نظامی تدارک ببیند. این البته در تضاد کامل با آن مختصری خواهد بود که از سیاست خاورمیانه سرش شده است و اینقدر از آن فهمیده که از اشغال عراق به این طرف آمریکا هزینهُ بی حساب داده و راه توسعهُ نفوذ جمهوری اسلامی را هموار کرده است. اگر تصور کند که با حمله و اشغال ایران مشکلاتش حل خواهد شد، اشتباه میکند. اول اینکه توان نظامیش را ندارد. دوم اینکه مخارجش چند برابر افتضاحات قبلی خواهد بود. سوم اینکه واکنشی برخواهد انگیخت غیر قابل مقایسه با موارد قبل. اختلال مطلق بازار نفت کوچکترین پیامد منطقه ای کار خواهد بود و... اینرا گفتم تا کسانی هم که در اپوزیسیون امیدی به تغییر از این راه بسته اند، حواسشان را جمع کنند. بخصوص اینهایی که خیال میکنند مشروطه خواهی یعنی نوکری آمریکا.
راه دوم این است که به سبک معمول آمریکایی، بخواهد عملیات بزن و در رو انجام دهد. این البته از نظر تکنیکی در توان نیروی هوایی آمریکا هست، ولی از بابت سیاسی از حد طاقت آمریکا بیرون است. بیرون است چون اولین و مطمئن ترین نتیجهُ کار ختم شدن برجام خواهد بود و باز شدن دست جمهوری اسلامی از تمامی تعهدات احمقانه ای که دیپلماتهای دوریالیش پذیرفته اند و باجی که در حقیقت اصلاح طلبان محض تحکیم موقعیت خود به آمریکا داده اند. آمریکا همین الان هم در موقعیتی نیست که بخواهد دوباره سیاست تحریمی در حد قبل پیش بگیرد. اگر حمله ای بکند که داستان روشن است.
به اینجا که رسیدیم، میتوانیم از گزینهُ بعدی را که به دومی وصل است و اصل مطلب است و ترامپ قبل از انتخاب هم از آن حرف میزد، صحبت بکنیم: لغو برجام. ترامپ در ابتدا همان حرفهایی را تکرار میکرد که طرفداران اسرائیل به خورد همه میدادند تا با وقاحت هر چه بیشتر، همهُ امتیازاتی را که گرفته اند ناچیز جلوه بدهند و بیشتر از ایران بطلبند و در صورت امکان، راه حملهُ نظامی را که هدف اصلی است، باز نگه دارند تا بلکه روزی انجام شود و بلبشوی خاورمیانه را کامل کند. ولی همین شخص، از وقتی وارد کاخ سفید شده، موضع خود را به کلی تعدیل کرده است، چون ظاهراً آدم عاقلی پیدا شده و برایش توضیح داده که برد آمریکا در این میدان چه اندازه بوده است.
ملتها وقتی، به پایینترین حد آبروی خود نزول میکنند، به کلیشه هایی که در بارهُ آنها رواج دارد، شبیه میگردند. آمریکای ها هم مثل اینکه تا ولشان کنی، هوای گاوچرانی و پوکر بازی میکنند. باید به آنها یادآوری کرد که این بازی بلوف برنمیدارد، حواستان را جمع کنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر