۱۳۹۵ بهمن ۱۳, چهارشنبه

           آیا سلمان رشدی پوچی دردیانت اسلام را از حکیم عمر خیام نیاموخته است ؟


رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین


رندی دیدم نشسته بر خنگ زمیننه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین
نه حق نه حقیقت نه شریعت نه یقیناندر دو جهان کرا بود زهره این


دیدگاه کنت دو گوبینو در باره ایرانیان
هر خارجی وارد ایران می شود تصور می کند که ایرانیان مومن ترین ملل جهان هستند. مذهب رسمی ایران اسلام است و شب و روزآیات کوچک و بزرگ قرآن و کلمات و عباراتی که از احادیث و اخبار مذهبی اقتباس شده بر زبان مردم جاری است.  شما اگر یک ربع ساعت با یک ایرانی صحبت کنید خواهید دید که چندین مرتبه می گوید انشا اله ، ما شااله ، خدا بزرگ است، سلام اله علیه و صلوات اله علیه و غیره.....

اگر احیانآ نام قرآن به میان بیاید با نهایت تکریم این نام را تلقی نموده و آنرا کتاب خدا می خوانند و چنانچه بخواهند عبارات و کلماتی چند از قرآن بیان نمایند، آنها را به عنوان  « آیات کریمه » معرفی می کنند و اگر چند نفر از هموطنان آنها در اطرافشان باشند ، هنگام ادای این کلمات باد در گلو می اندازند و حروف عربی را با مخرج اصلی ادا می کنند و یک نوع حال تفکری به آنها دست داده و بطوری با خضوع چشم به آسمان می اندازند که شخص تصور می کند که آنها از مقدسین بزرگ می باشند.ولی در میان هربیست نفر که با این خلوص نیت ظاهری اظهار قدس و ورع می نمایند مشکل بتوان یک نفر را یافت که باطنآ هم چنین خلوص نیت و قدس و ورعی داشته باشد.
 و عجب در اینجاست با اینکه تمام ایرانیان از این موضوع اطلاع دارند و می دانند که این اظهار قدس صوری است و باطنی نمی باشد با این وصف بروی خودشان و دیگران نمی آورند. گویی این ملت بزرگ به موجب یک پیمان معنوی یا مرموز موافقت کرده است که متفقآ این ریاکاری را بپذیرد. این موضوع یکی از نکات اخلاقی خیلی جالب توجه ایرانیانست که در خور مطالعه بسیار می باشد و باید در باره آن بسیار تعمق کرد تا فهمید چرا این  « ظاهر سازی و ریاکاری » دسته جمعی در ایران رواج پیدا کرده است.
کنت دو گوبینو دیپلمات فرانسوی که 140 سلب پیش به مدت سه سال در ایران ماموریت داشت

باید اذعان کنیم که در آن زمان هنوز  « جمهوری اسلامی »  روی کار نیامده بود ، اما « اسلام و مسلمانی » رایج بود



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر