پیشنهادی
به فَرَشگرد
اگر
در تاریخ زمانی را جستجو کنیم که در آن اروپا به سوی دوران نوین به حرکت درآمد،
لحظهای را مییابیم که در آن
مارتین لوتر در 17آپریل 1521م. در مجلس قیصر آلمان، در پاسخ به
درخواست توبه از ادعاهای خود به صدای رسا گفت:
«من اینجا ایستاده ام و جز این نمی توانم، به یاری خداوند، آمین!»
مارتین
لوتر با بیان این جمله از آزادی عقیدۀ فرد انسان در برابر سلطۀ دین و دولت دفاع
کرد. بیشک بدون این گام اساسی هیچیک از دستآوردهای تمدن نوین جهانی ممکن نمیشد. اروپاییان برای تحقق آزادی عقیدۀ مذهبی، سپس
آزادی اندیشۀ فلسفی و در نهایت آزادی آرای سیاسی، راهی طولانی و دشوار پیموده اند.
ما
ایرانیان که امروزه در زیر فشار یکی از مخوفترین حکومت های مذهبی تاریخ در راه
نقب زدن به آینده ای شایستۀ دنیای امروزی هستیم، نمی توانیم به تجربیات آنانکه این
راه را با موفقیت پیموده اند، بیاعتنا باشیم.
علت
اصلی وقوع انقلاب اسلامی در چهاردهۀ پیش ناگاهی نسل جوانی بود که شعارهای
انقلابی"چپ اسلامی" را باور کرد و دوام شگفتانگیز حکومت اسلامی نیز،
بدین دلیل است که نسل جوان امروز هنوز راه برون رفت از این بنبست را نیافته است. اما
این نسل نه تنها نسبت به نسل جوان آن دوران، از خرد و دانش گستردهای برخوردار است، بلکه از آموختن از
دیگران نیز ابایی ندارد. میداند مادامیکه گروه نخبگان جامعه آگاهانه و جسورانه
برای بنیادهای جامعهای نوین نکوشد، "تودۀ مردم" راه رهایی از ساختارهای
پوسیدۀ اجتماعی و سیاسی را نخواهند یافت.
بنابراین
در برابر نسل حاضر تنها یک پرسش مطرح است و آن اینکه چگونه ممکن است راهی را که
جوامع پیشرفتۀ جهان در زمانی دراز پیمودهاند
به شتاب پشت سر گذاشت. برای شتاب دادن به روندها از کدام امکانات جهان امروز میتوان
استفاده کرد؟ زیرا اگر هدف روشن و آگاهی لازم فراهم باشد دگرگونیهای مثبت نیز به
سرعت عملی شوند.
این
را ملت ایران در دوران رضاشاه بزرگ تجربه کرد که شمار اندکی از دولتمردان توانستند
انرژی سازندگی ملتی را آزاد کنند و در زمانی کوتاه چهرۀ ایران را دگرگون سازند. البته
اهدافی که در برابر نسل جوان امروز قرار دارد بسیار والاتر و رسیدن به آن به
همکاری بزرگترین بخش از ایران دوستان نیاز دارد.
سخن
از آن است که با حفظ هویت والای تاریخی ایران همۀ دستاوردهای جوامع مدرن از «جدایی
دین و دولت» تا «دمکراسی پارلمانی» و از «مرزبندی با ایدئولوژیها» تا «برقراری
بهترین روابط دوستی و همکاری با دیگر کشورها» تحقق یابد. به عبارت دیگر، سخن از
دگرگونی سرشت جامعه در جهت جامعه ای کوشا، آگاه و سرافراز است.
بنیان
چنین جامعهای چنانکه در کشورهای پیشرفتۀ جهان میتوان دید، نه قربانیان ایدئولوژیها
و نه خاکساران مذاهب هستند، بلکه شهروندانی هستند که میکوشند با تکیه بر خرد و
آگاهی، به گفتار و کردار نیک، سرنوشت خود را تعیین کنند. مشخصۀ اصلی ملتهای مدرن
نیز بر فراز سرزمین و هویت ملی مشترک، همانا آگاهی و ارادۀ مشترکی است که حرکت به
سوی اهداف ملی را ممکن میکند. به سخن دیگر، اینکه جامعهای کجاست و به سوی کدام آینده میرود، تنها و تنها به میزان
همبستگی آگاهانۀ اعضایش بستگی دارد.
روشن
است که برآمدن همبستگی ملی در مراحل نخستین در میان نخبگان و فرهیختگان ممکن می
شود. خمیرۀ همبستگی ملی برای گذار به جامعۀ مدرن در اغلب کشورها بسیار ساده (در
ایالات متحده، دستیابی به استقلال، در فرانسه دستیابی به دمکراسی، در آلمان دستیابی
به حکومت مرکزی ..) بوده است.
در
این میان بسیار مهم است که هدف از همبستگی ملی روشن باشد. بویژه با توجه به
تجربیات تلخ گذشته و بی اعتمادی که حکومت اسلامی بر جامعه ایران تحمیل کرده
است، ضرورت حیاتی دارد که هیچ انتخاب مهمی
به آینده واگذار نشود و پیشاپیش اهداف جنبش مشخص باشد، تا در رهپویان به شور و
انرژی مثبت دامن زده شود.
بنیانگذاران
فرشگرد با اعلام ارزشها و اهداف مشخصی، جهتگیری سیاسی روشنی را فرا راه جنبش
گذار به آیندۀ ایران قرار داده اند. خوشبختانه در پیامد کنکاش و کوشش میهن دوستان،
ارزشها و هدفهای اعلام شده مورد پشتیبانی گستردهترین بخش ایرانیان فرهیخته قرار
دارد.
گام
دیگر در این راه منطقاً این است که با این بخش، رابطهای زنده در چهارچوب لازم
برای جنبش گذار فراهم شود. تکیۀ فرشگرد بر امکانات رسانهای در دنیای امروز افق
درخشانی را در برابر قوام همبستگی پرشتاب ایرانیان قرار میدهد. در "جهان واقعی اینترنت" هر ایرانی در هر
جای دنیا می تواند در روشنی چهرۀ خود پشتیبانی از جنبش گذار را اعلام کند. پشتیبانی از اهداف فرشگرد حقی
است که به هر ایرانی (و حتی خارجی) ورای هرگونه
وابستگی قومی، مذهبی و جنسی، هویتی سرافراز می بخشد.
از سویی
در این جمع ایراندوستان یکدیگر را می یابند و اعتماد متقابل و پیمان مشترک در میان
آنان استوار میشود و از سوی دیگر ارزش
های فرشگرد چنان والا و روشن است که هرگونه قصد ناشایست را پس می زند.
بدین
دلیل ساده، که هواداران خودکامگی خود به خود از پیوستن به جنبشی دمکراتیک و آزادیخواهانه
میپرهیزند و حتی اگر چنین کنند دیری نخواهد گذشت که در میان همراهان جنبش، انگشتنما
می شوند.
کوتاه
سخن، این پیشنهاد را در میان می گذارم که پرتالی در اینترنت فراهم شود که در آن هر ایرانی حق داشته
باشد با مشخصات روشن (با هرگونه وابستگی و هرگونه نظر دربارۀ هر مورد دیگر) پیوند
خود را با پشتیبانان پنج هدف فرشگرد اعلام
کند:
ـ برکناری جمهوری اسلامی
ـ مرزبندی
با اسلام سیاسی و کمونیسم
ـ نظام
دموکراسی پارلمانی، سکولار- لیبرال
ـ انتخابی بودن همۀ مقامات و حق برابر همۀ شهروندان
برای انتخاب شدن به هر مقامی
ـ
مخالفت با سیاست خارجی غربستیز، آمریکایی ستیز و اسرائیلستیز(1)
(1) ر.ک. «اعلام موجودیت گروه «فرشگرد» برای براندازی جمهوری اسلامی» و
مصاحبه های اعضای فرشگرد؛ از جمله: مصاحبه دکتر شروان فشندی با
فیروزه رمضانزاده،26شهریور و شیما کلباسی با کیهان لندن، 9آبان1397.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر