۱۳۹۷ مهر ۷, شنبه

 افول کتاب در جامعه اسلامی!

فیروز نجومی
براستی آیا میتوان عمیق ترهم در چاهی که در آن فرو افتاده ایم، فرو رفت؟ آن کدام چاهی ست که در برابرش، این چاه عمیق، چاله ای بیش نیست؟ آری، ما بسوی چاهی بس بسیار عمیقتر روانیم، چاهی که بوی گند ش روح را از تن خارج میسازد.

البته که ما هنوز به جامعه اسلامی، جامعه ایکه بر اساس، اسلام اصیل و راستین، اسلام ناب محمدی بنیاد گذارده شده باشد، جامعه ای  تک کتابی نرسیده ایم. در این راه، اما، گامهای بسی بسیار بلندی برداشته ایم و هر روز بدان نزدیکتر میشویم.

بنا بر گزارش خبرگزاری ایسنا، سید عباس صالحی، زمانیکه در مقام معاون فرهنگ و ارشاد اسلامی خدمت میکرد، در گشایش هفدهمین نمایشگاه کتاب ناشران ایران، از کاهش 12 درصدی تیراژ کتاب خبر داده، آنرا "تلنگری بزرگ " خوانده و خاطر نشان کرده است که این  "روندی" ست که در 7، 8 سال اخیرادامه داشته است. از طرف دیگر وی اظهار امیدواری کرده است که سرانه کتاب در 20 سال گذشته از 1.8 عنوان برای هر 10 هزار نفر به 0.93 رسیده است. یعنی که به هر هزار نفر کمتر از یک کتاب میرسد. این اگر پیشرفت و صعود بقله علم و دانش نیست، بویژه در دورانی که در علم هسته ای برقابت با پیشرفته ترین کشورها پرداخته ایم، چه میتواند باشد؟
روشن است که از آقای معاون وزارت ارشاد، نمیتوان انتظار داشت که کمی بیش از نصف حقیقت را گزارش دهد. چه بنا برگزارش خبرگزاریها، حرفه نشر و فروش کتاب در حال موت است و از تعطیلی های گسترده کتابفروشی ها و یا تبدیل و تغییر آنها به مشاغل دیگر و نیز از فعال نبودن 70 درصد ناشران کشور گزارش میدهند. افزوده بر این، چندی پیش روزنامه اعتماد از حضور کتاب هایی با تیراژ 150 جلدی در بازار کتاب خبرمیداد.
شاید بازار کتاب در کشور ما هرگز بازاری پر رونق نبوده است. از جامعه ایکه در آن اکثریت مردم از سواد لازم برای خوانش کتاب محروم اند چه میتوان آنتظار داشت؟ روشن است که با بقدرت رسیدن آیت الله ها باید هم انتظار داشت که بازار کتاب چنین به رکود و کسادی هم کشانده شود. چون بازار کتاب قبل از آنکه تحت تاثیر تکنولوژی دیجیتالی و شبکه های اجتماعی قرار بگیرد، دارای یک خصم آشتی ناپذیر بوده است که هم کنون بر مسند قدرت نشسته است: دین، دینی که مظهر آن روحانیت است. چرا که آیت الله، فقها و علمای اسلام، چه سنی و چه شیعه بر آنند که تا زمانیکه کتاب مقدس قرآن، کلام الله هست، بشر بی نیاز از هر کتاب دیگری ست. بی جهت نیست که زمانیکه روحانیت دستگاه فرهنگ و تعلیم و تربیت را تحت کنترل خود داشت، نوجوانان را به مکتب خانه ها میفرستادند تا خوانش کتاب قرآن را بیاموزند، همچون یک طوطی با هوش. این بدان معناست که خصومت با هر کتابی غیر از کتاب آسمانی، در ذات باورها و ارزشهای اسلامی ست چنانکه گویی نشر هر کتابی همراه است با کسر شان کتاب مقدس. وای اگر کتابی رعایت مرتبه و جایگاه مقدس کتاب قرآن را مورد غفلت قرار بدهد، آنگاه فتواهای مرگ صادر شود و غیرتمداران سینه چاگ قمه بر کشند و آماده اند که خون بریزند. همین بس که بسر نوشت کتابی بنام "آیه های شیطانی،" اثر نویسنده ای هندی- انگلیسی تبار، سلمان رشدی بنگری.
آیت الله ها، هم اکنون، در حال رسیدن به هدف خود هستند، ساختار یک جامعه تک کتابی، جامعه ای که در آن بجز یک کتاب به کتاب دیگری نیازی ندارد، بسی بسیار نزدیک شده اند. بی جهت نیست که مولف و نویسنده، شاعر و فیلسوف اندیشمند و دانشور، به تدریخ نادر و نا ناپدید شده اند. این رکود و کساد اندیشه و اندیشمندی ست که بازار نشر و فروش کتاب را به نابودی تهدید میکند. چه  آن تک کتاب، قرآن مقدس، که در دوران خلیفه چهارم مدون گردیده است، کتابی ست که الله، خداوند یکاتا و یگانه در آن هرچه که  از هم اکنون تا ابد، بمغز بشر عبور کند، بدان اشاره رفته و ظهور آنرا پیش بینی کرده است. اهل دانش الهی به این حقیقت آگاهی دارند. نقل این داستان شاید تکراری باشد اما تکرار آن در اینجا نور بیشتری بر مطلب میپاشد. در کتاب های تاریخ، از جمله تاریخ طبری آمده است که وقتی سعد ابی وقاص، فرمانده نیروهای تازی به کتابخانه تیسفون میرسد، سرگردان میماند که انبوه کتابها برای چیست که در این مکان انباشته گردیده است. سر در گم و حیران، طی نامه ای از فرمانروای نهایی، خلیفه مسلمین، عمربن خطاب، کسب تکلیف میکند. عمرداماد پیامبر اسلام، در پاسخ به فرمانده خود میگوید که نیازی به نگاهداشتن کتابها نیست، چه هر آنچه که در آنها نوشته شده است و هرچه که در آینده نوشته شود، در قرآن کریم آمده است و فرمان سوزاندن نه تنها کتابخانه تیسفون بلکه کتا بخانه های بزرگی از جمله کتابخانه اسکندریه و مدائن و دیگر کتابخانه های کوچک را صادر میکند.
امروز در نظام ولایت، کتاب ها را نمیسوزانند بلکه خمیر میکنند و یا از زیر تیغ سانسور میگذرانند. امروز اندیشه ها قبل از آنکه در کتاب بازتاب یابد بطور "زنجیره ای" در نطفه خفه میگردند. دستگاه عریض و طویل وزارت ارشاد نه از برای اشاعه نشر کتاب و اندیشه، بلکه برای خشکاندن ریشه های آن بوجود آمده است. تنها اندیشه ای قابل نشر است که در تایید و تصدیق مقدسات شریعت اسلام که منشا آن کتاب مقدس است قوام گرفته باشد. ناشران و نویسندگان و تاجران کتاب، برای حفظ و جان و مال خود، باید به مشاغل دیگری روی ببرند. بر این اساس ما فاصله ی زیادی با به صفر رسیدن تیراژ کتابها نداریم. هم اکنون کتابهای درسی از دوران ابتدایی تا دانشگاهی همه در تبعیت از یک کتاب بنگارش در آمده اند. البته لازم بیاد آوری ست که تیراژ کتاب هایی که بنوعی در ارتباط با تک کتاب  مقدس آسمانی، به تالیف و نگارش در میایند بسی بسیار با لاست و کتابفروشی ها انباشته شده اند از این نوع کتاب ها. مسلم است که جامعه تک کتابی کلید رمز تحکیم نظام فرمانروایی و فرمانبری است.
فیروز نجومی
Firoz Nodjomi


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر