تضادها
ضیاء مصباح
دبیر کانون علوم اداری ایران
این روزها در پهنه ایران و دل در گرو میهن باشان هموطنان مقیم خارج از کشور، در مورد حوادث سیاسی اجتماعی برآمده از فشارهای زندگی و عدم رعایت حقوق شهروندی و مفاد همین قانون اساسی ناقص، عاقبت کار، چرایی افسردگی، عصبیت جامعه و گرفتاری های فرهنگی اقتصادی سخن ها گفته میشود، در حالیکه از ما بهتران براین اعتراضات مدنی و در متن و حاشیه اقتصادی، نام شورش نهاده اند و سر مبارک خودی ها ی حکومت با همه پیشینه و تجربه بسیار گران بی حاصل ۴ دهه – حتی نورچشمان اصلاح طلب، بزیر برف نیامده – فرو رفته است.
مدیریت خود رای و بی خبر از استانداردها که همه جوامع پیشرفته بین المللی را با نابخردی دشمن می پندارد یا به روال سا لیان برای مصارف احساسی داخلی مطرح میسازد، با عمل کردی مغایر اصول مملکتداری طی دهه های اخیر، چنین محصولی را ببار آورده و بدون ارزیابی نا توانی خود را ذیحق و حایز شرایط در ابقاء به مسیولیتها و صدور فرامین میداند و به عوامل اصلی اعتراضات که در نحوه مدیریت طولانی اعمال شده است نمی خواهد بپردازد.
این قصه پر غصه داستان افسر آلمانی را بیاد میاورد که هنگام بازدید از نمایشگاه نقاشی و دیدن تابلویی با زمینه درگیری و طغیان از نقاش تابلو پرسید: این کار شماست؟ نقاش جواب داد خیر کار شماست!!
این مجموعه غاصب امر را بر خود مشتبه و دیگرایرانیان ساکت و ناظر را فاقد صلاحیت می پندارند و همه امتیازات را بین خودیها در سکوت موقت جامعه ناظر و هشیار تقسیم نموده اند و بازهم تداعی بحش کارنقاشی است که تصویر معشوق را طراحی می کرد، از او پرسیدند میخواهی نقاشیت مشابه معشوقه ات بشود گفت خیر میخواهم معشوقم مشابه نقاشی ام باشد؟؟
نوشته ها، تحلیلها وگفته های برآمده از عرق ملی و احساس مسیولیت توام با نگرانی عمیق از دست دادن سرمایه ها ی انسانی و مادی در این ایام، چندان هم بی اثر و ثمر نبوده و تضادهای آشکاری را در نگاه و بیانات متولیان امور که گویا اغلب آنان از مادر مدیر زاییده شده اند باعث شده که در نوع خود گویای بسیاری نکات میباشد:
نماینده مجلس که حضورش در این صحنه با این کم و کیف زبان گویای ملت بایستی شمرده شود، تعداد بازداشتی ها را حداقل ۳۷۰۰ نفر اعلام میدارد و متولیان قوه قضاییه «که قرار گرفتن نام متولی اصلی این قوه در میان لیست تحریمی های شیطان بزرگ را افتخار میدانند» عددی به مراتب کمتر را عنوان مینمایند.
نیروهای امنیتی – انتظامی تلفات این در گیری ها را در داخل بازداشتگاهها اعلام میدارند و سخنگوی پرتاب کننده قندان؟! انان را معتاد دانسته و به خود کشی متهم مینماید و با قدرت فایقه ای که تصور ان را دارد پرونده را مختومه اعلام میکند.
وعده بازدید شنبه ۲۳ دیماه نمایندگان همین مجلس انتصابی از بازداشت شدگان در زندان اوین با گذشت روزها کماکان بلا اقدام مانده و امیدیان «تحت سرپرستی معاون اول دولت ممنوع التصویر» سخنانی مشروط را، در این مقوله عنوان مینمایند.
بخردان، این معترضین را «ملت واقف به چگونگی ها و اشتباهات مدیریتی» با همه ادعا ی متولیان ریز و درشت میشناسند در حالیکه «اهالی منبر و ائمه بی جماعت» این جان برکفان پاک باخته و شجاع را اشغال عنوان نهاده «قیاس به نفس» می کنند.
ریاست بانک مرکزی از تلاطم نرخ ارز که برهمه اقلام و خدمات موردمصرف روزمره جامعه اثر مستقیم بدون تردیدی دارد، نگرانی ندارد و این نابودی تتمه ارزش پول ملی را عادی می داند، در حالیکه دیگر متولیان بشدت از این افت و گرانی های متعاقب آن و سیر منفی فرهنگ و رفتارها، در دلهره بسر میبرند.
سدهای متعدد موجود خالی از آب و چگونگی احداث آنها از منظر اقتصادی، ضرورتها، مکان، نوع خاک و دیگر فاکتورها که بطور نمونه منجر به خشکی دریاچه رضاییه شد، در پی رهنمودهای رئیس دولت سازندگی و اصرار بدون پشتوانه کارشناسی اصولی، صرفا تبلیغاتی که در اغلب موارد اهداف این پروژه هاتحقق نیافت و با تعاریف متداول این علم منطبق دیده نشد، فراموش شده، مجددا احداث ۱۰۸ سد در پهنه کشورو اینکه ۲۹ مورد آن دارای الویت تشخیص داده شده را با همه تنگناهای مالی مطرح میسازند.
نفتکش غرق شده در دریای چین در همان روزهای اول با تلفات نیروهای ایرانی متاسفانه همراه و زمانیکه دولت هشیار چین نیروهای خود را نجات میداد به این نکته اشاره نمود، اما اقایان در روز هفتم احتمالا «به احترام هفتم این عزیزان» باهمراهی یکان تکاور ارتش که صدور ویزای انان ۳روز زمان برد و وزیر رفاه عازم ان دیار میشوند، تا در اندوه انان در محل جلو دوربین تلویزیون میلی به گریه و زاری بپردازند و این مولمه را مشیت الهی عنوان نمایند.
بانک مرکزی با توزیع بسته های سکه با ارزش روز به فروش مسکوت طلا در بانک کارگشایی مبادرت میورزد و بر اینکه حباب سکه تر کیده است تاکید دارد، در حالیکه در همان نزدیکی و بنا بر اعلام مکرر بخشهای اقتصادی وسایل ارتباط جمعی در اختیار دولت، عبور قیمت این ارزشمند گران بها را بالای ۵/۱میلیون تومان تا لحظه نگارش متن، اعلام میفرمایند.
متولی سازمان برنامه و بودجه که همه مسیولیتها و پاسخگویی به چگونگی بودجه پیشنهادی سال آتی را رسما عهده دار و از همه لحاظ با غرور موروثی! خود را صاحب جمیع شرایط احراز این مسیولیت همراه با سخنگویی دولت میپندارد در پی انتشار رسمی اقلام بوسیله آقای روحانی «آنهم با قرار دادن جزییات در ویترین زیر نور افکن» برای وقوف اهالی به امکانات و وجود دولت موازی رانت جو «بقول رییس دولت اصلاحات ادامه کارپردازی» استخدام بیش از ۲/۱ میلیون جوان تحصیل کرده بیکار را در سال آینده وعده میدهد – در حالیکه دیگر دست اندر کاران این وادی با تاکید بر بیکاری مخفی موجود در دستگاههای دولتی و خصولتی و تعطیلی اجنتاب ناپذیر حدود ۵۰ در صد بخش خصوصی متکی به استقراض و ناتوان از بازپرداحتها تاکید دارند.
و بالاخره افزایش ارزش دلار طی سنوات اخیر معادل ۳۰ در صد و افت ارزش پول کشورمان «که از معتبر ترین پولهال بین المللی همچون ارزش پاسپورت میهنمان بود» با درایت تام و تمام و عادی شمرده شدن آن خدمتی بزرگ به اقتصاد بشمار میرود!! و بسیاری موارد دیگر که مبین تضاد شدید «نا مدیریت نا هماهنگ» متصدیان مغرض و بی کفایت رانتی میباشد و مورد وقوف جامعه متحول جوان پویای ایرانی که حدیث مفصل خواندن را همراه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر