۱۳۹۶ خرداد ۲۳, سه‌شنبه

اول سکولار دموکراسی یا حل مشکلات هزارساله ؟

سام قندچی

در 10 ماه اخیر، پس از تأسیس حزب سکولار دموکرات ایرانیان(1)، از یکسو تلاش جدی رهبران این حزب برای سازماندهی تجمع های صنفی، مدنی و اجتماعی سکولار دموکرات از طبقات و اقشار مختلف مردم، گسترش یافته(2)، و از سوی دیگر مقاومتی از سوی عده ای از دوستان سکولار دموکرات که معتقدند پالایش فرهنگی ایران از 1400 سال فرهنگ اسلامی، و بازگشت به خویشتن ماقبل اسلامی الویت دارد، افزایش یافته است اينها اعلام می کنند که دستیابی به دموکراسی یا سکولاریسم در ایران، بدون به ثمر رساندن تلاش فرهنگی مورد نظرشان، غیرممکن است، و حتی تصور می کنند استفاده از نامی که در آن دو عبارت فرنگی وجود دارد، می تواند نسخهءشکست سکولار دموکراسی باشد.

وجود روحیهء تاريخگرايی در میان برخی از روشنفکران ايران، بویژه پس از چیرگی رژیم اسلامی در انقلاب 57، غیرقابل انکار است و نيز اینکه کوشش می کنند راه حل خود برای جامعهء امروز را بر مبنای ارزیابی تاریخ چند هزار ساله بدست آورند. از جمله تلاش می شود مشکلات جنبش سياسی ايران را بر مبنای نقصان هایی فرهنگی در میان ایرانیان در پس از اسلام توضیح داده و، بر این اساس، راهکار ارائه دهند. از جمله، پرهیز از استفاده از لغات عربی بسیار مرسوم شده است. اما هدف این نوشتار کوتاه ارزیابی از این روحیهءتاریخگرایی، و درستی یا غلط بودن آن نیست، و جای شکیهم وجود ندارد که، جدا از موضوع توسعهء سیاسی و اقتصادی ایران، این تلاش های فرهنگی ارزش خود را دارند. اينجا منظورمطرح کردن موضوعی بسیار ساده است که در دو پاراگراف زیر مطرح شده است. 

بيائيد فرض کنیم که نقصان های تاریخی - فرهنگیِنسبت داده شده به يک «ملت» همه درست باشد (در اينجامنظور هر ملتی است)؛ حال می توانيم با همين فرض به آزمايشگاه جامعه شناسی تاريخی برويم و نگاهی کنیم به مردم کره. مگر مردم کرهء شمالی و کرهء جنوبی هر دو کره ای نيستند و هر دو همهء نقصان هائی را که ممکن است در تاريخ و فرهنگ شان وجود داشته باشند ندارند؟ پس چرا اولی، حتی قادر به تأمين نان خالی نیست، در حالي که دومی توانسته است، با ایجاد شرکت هايی نظير سامسونگ، غولهای الکترونيک دنيا را پشت سر گذارد؟ آيا 60 سال پیش کهساکنان اين دو سرزمين از هم جدا شدند واقعیت های تاریخی متفاوتی داشتند یا که زمینهء فرهنگی شان متفاوت بود؟ آیا اختلاف پیشرفت دو کشور در این 60 سال صرفاً به این دلیل نبوده که اولی برنامه های کمونیستی کیم ایل سونگ را دنبال کرده و دومی برنامه های سکولاری را سرمشق خود قرار دادهو، در طی 60 سال، دموکراتیک شده است؟
زمانی، رشد دموکراتيک ژاپن در آسيای بعد از جنگ جهانی دوم را امری استثنايی دانسته و به عواملی تاريخی در فرهنگ آن جامعه نسبت می دادند اما، با ظهور غول اقتصادی تازهء کرهء جنوبی، خلاف چنین فرضیه ای به اثبات رسیده است. یعنی ژاپن هم دقیقاً به دلیل دنبال کردن برنامه ای سکولار و دموکرات توانسته رشد چشمگیری به دست آورد.

شکی نیست که ویژگی های فرهنگی در هر توسعه ای نقش خود را برجای می گذارند، اما این امر هم در کره شمالی درست است و هم کره جنوبی؛ و اصل اختلاف دو کشور دقيقاً برنامه های سیاسی متفاوتی است که هر یک از این دو کشور برای خود انتخاب کرده اند. 

پس از شکل گیری حزب سکولار دموکرات ایرانیان، برخی محافل روشنفکری تلاش های این حزب را با توسل بهآنچه که در بالا نوعی «تاریخگرایی» نامیده شد هدف گرفته اند. پاسخ صاحب اين قلم به اینگونه بحث ها، یک بار حدود 16 سال پیش، به زبان انگلیسی نوشته شد(3). ده سال بعد هم،در سال 2008، در همصدایی با زنده یاد دکتر داریوش همایون مطرح شد(4)، و بار سوم نیز در سال 2012 گفته شد(5). امید است توضیحی که در این نوشتار ارائه شده نتايج اتخاذ سياست های ناشی از سکولار دموکراسی را، که امروز در مقایسهء بین کرهء شمالی و کرهء جنوبی چنین آشکار است، بهتر بیان کرده باشد.



به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران
سام قندچی، ناشر و سردبیر ایرانسکوپ
هفدهم خرداد ماه 1396
June 7, 2017 

_________________________________________

1. چند کلمه درباره حزب سکولار دموکرات ایرانیان-آینده نگر

A Few Words about Iranian Secular Democratic Party-Futurist

2. آینده نگری و راه تحول ایران
Futurism and Road of Change in Iran

3. Change: Revolution, Reform, or

4. دو گونه برخورد با «توسعه»

5. چرا برای پيشرفت بايد از تشبثات تاريخی فاصله گرفت؟



مطلب مرتبط

بحثهای بیفایده درباره نئولیبرالیسم و چپ نو


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر