آیت اله نکونام
جامعهای که هوس محور است و آزادی را بر مدار امور نفسانی و شهوانی خود میخواهد، یارای کشش مسایل دینی و معرفتی را نخواهد داشت و چون چنین جامعهای آمادگی لازم برای پذیرش دین و دینداری را ندارد، ترویج و تبلیغ دین و اصرار بر حاکمیت مسایل دینی، دین را در دید مردم پدیدهای استکباری نشان میدهد و مردم بهطور عملی و قلبی از حاکم دینی و بهخصوص از دین زده میشوند و با پیشرفت دین گریزی به دین ستیزی روی میآورند و روزی علیه این دین قیام میکنند، همانطور که غربیان در دو قرن گذشته علیه کلیسا شوریدند.
رهبران دینی هیچگاه حاضر به قربانی کردن دین نمیشوند و آنان مخالفت با دین را مخالفت با عقل و دل مییابند. دین خداوند چون برای مردم صادر شده است میگوید به نفع مردم است که برای گریز از قربانی شدن دین، چنین دینی برای مدتی کنار گذاشته شود تا دوباره شرایط جامعه برای پذیرش دین با کار علمی عالمان دینی فراهم گردد.
در چنین زمانی و در چنین جامعهای که گروههای سیاسی و افراد جامعه، دیگر رهبری دینی را بر نمیتابند و دین را نمیخواهند، بهترین راه آن است که رهبری دینی خود از حاکمیت کنار رود و بر آن پایفشاری نداشته باشد که اصرار وی به نابودی و هدم ارکان دین میانجامد. اگر تنها نام دین باشد و اصول و قوانین آن حاکمیت نداشته باشد، حکومت دینی نیست، بلکه این دین حکومتی است که حاکمیت دارد و چنین پدیدهای به مراتب بدتر از بیدینی است.
اگر در چنین جامعهای دین حق، خود کنار رود و رهبر دینی بگوید من حرف حق را آشکارا برای همه بیان کردم و راه خیر و سعادت را نشان دادم، حال شما هر چه خود میخواهید انجام دهید، در اینصورت اگر دین خود را کنار کشد و بر مسایل علمی تحقیق کند میتواند با بازسازی علمی فرهنگ خود، به طرح دین و مسایل دینی برای نسلهای آینده بپردازد و با تربیت آنان زمینه را برای حاکمیت واقعی دین و قوانین آن آماده سازد.
گاه خیر به این است که فروع، فدای اصول شود و جایی که زمینهی اجرای فروع نیست دین بدون فروع باشد و بعضی موارد خیر آن است که تقیه نمایند و کنارهگیری کنند تا دین باقی باشد.
از این نابخردان، گرگان، ز سر تا پا شکارم، من
رها از هر تب و تابی، که بیصبر و قرارم، من
چو قربانی بی صاحب، که پروار است و هم ارزان
زنند بر مردمان تیغ و از اینها در هوارم، من
همه بس گُنگ و گیجاند از سر پیرایه و نیرنگ
برای مردمی ساده، سر آماده به دارم، من
مرام و دین «حق» وارد شده در خدمت دزدان
چو هر دیوانه و عاقل، از اینان در فرارم، من
خدایا منجی عالم رسان بر ما که بنماید
دل و دینِ درستی را، که هر لحظه فکارم من
فدای رؤیت یک لحظه دیدار رخ ماهش
نکو گر بینمش، جان را ز تن راحت بر آرم من
* مرجع تقلید محبوس در زندان ساحلی قم
امروز، که بنا به ادعای همگان « دیانت اسلام » برابر شده است با آدم کشی ، چپاول ، تروریسم و تمام ابعاد فساد، آیا در چنین شرایطی باید فساد را « ریشه کن » کرد یا آنرا در جایگاهی نشاند تا در آنحا به فساد خود ادامه دهد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر