دکتر فیروز نجومی
منبر نشینان نظام فقاهتی در خطابه هاشان تمام شرها و شرارت ها از جمله اختلافات بین شیعی و سنی را بغرب و دسیسه های غربی نسبت داده و هشدار میدهند که:
دشمن به دنبال اين است كه بين شيعه و سنى اختلاف ايجاد كند و در حال اجراى طرح و برنامه عظيمى براى جهان اسلام و خاورميانه است.
آنگاه می افزاید که:
اين تصميم پس از شكست دشمن در عراق، لبنان و افغانستان و اعتراف آنان به شكست شكل گرفته است.
آیت الله های حلکم فکر میکنند چون از جانب خداوند نمایندگی دارند هرچه که بر سر منبر بگویند بدون کم و کاست مورد پذیرش مردم ایران قرار میگیرد. البته در شرایطی که در برابر آنچه گفته میشود چاره ای جز سکوت نیست، هستند بسیاری که خوش باورند و خطابه های فقهای منبر نشین را بدون چند و چون می پذیرند.
واقعیت آنست که فقهای عالیقدر میتوانند همه بدیها و شرارت ها را بغرب نسبت بدهند، اما جنگ بین سنی و شیعی را بعید بنظر میرسد که براحتی بتوان به دسیسه های غربیها بست.
آیا ممکن است که آیت الله ها ،نا آگاه بسوابق و ریشه های تاریخی این کشمکش باشند؟ بدون تردید بعید بنظر میرسد که ندانند امام علی را چه کسانی خانه نشین کردند و چه کسانی حق خلافت را از او سلب کردند و یا امام حسین را شهید کردند. آیا در آن زمان هم غربی ها بودند که توطئه نموده شمر و یزید را اغفال کرده بجنگ هقتاد دوتن فرستادند؟ هرسال شیعیان دوازده امامی بسوک و عزاداری امام سوم می نشینند و بر شمر و یزید لعنت میفرستند و چنان برافروخته میشوند که احساس میکنند آمادگی آنرا دارند که خاندان دشمنان امامان را با دستهای خود تیکه پاره کنند. این نگارنده هرگز جشن های عمرسوزان را که در شهرهای ایران بر پا میشد فراموش نمیکند. در آن شبها مترسکهای عمر سوزانده میشد و مردم با صرف تخمه و آجیل بشادی و پایکوبی می پرداختند. آیا جشن عمر سوزان هم دسیسه ی غرب بود؟
روشن است که بنظر نمیرسد که بصرفه باشد که آیت الله های حاکم پرده از اختلافات و دعوای شیعی و سنی بردارند. آنها حاظر نیستند اعتراف کنند که شیعه و سنی دو دینی هستند که با یکدیگر آشتی پذیر نیستند. سنی ها شیعه را مسلمان نمیدانند و بلعکس. امامت و خلافت باهم یکجا تمیتوانند جمع شوند. یکی بر آنست که حکومت الهی با مرک محمد پایان یافته است و دوران حکومت خلیفه آغاز میشود. حال آنکه شیعه بر آنست که دوران حکومت الهی پس از دوران رسالت در امامت تا قیامت ادامه مییابد و تنها امامان هستند که برحق اند و شایسته حکومت و البته در غیبت شان فقهای مطهر ولایت آنها را بعهده دارند. هرکس فکر کند که این اختلافی است ناچیز و میتوان در روابط شیعیان و سنیها نادیده گرفته شود در صداقتشان باید تردید داشت. شیعه و سنی قرنها دست خود را بخون یکدیگر آعشته اند. آیا جنگ با عثماینان زائیده دسیسه غربیها بود؟ آیا احنلاف حکومت اسلامی با حکومت سفاک و خونخوار طالبان طراحی آمریکائیها بود. تنفر صدام حسین از شیعیان عراق بآن حد بود که آنها را کمتر از حیوان میدانست و در صدد از بین بردن نسل آنها بود.
حقیقت آنست که در شرایط کنونی جنگ بین شیعه و سنی در منطقه بنفع آمریکا نیست. آنچه در منطقه بین شیعه و سنی میگذرد ریشه تاریخی دارد و نتیجه کینه توزیها و انتقامجوئی های مکرر بین دو گروه است. متاسفانه این مردم ساده و خوشباوراند که بخظابه های فقهای حاکم گوش فرا میدهند و تحریفات و تفسیرات فقها را جدی میگیرند.
فیروز نجومی
Firoz Nodjomi
fmonjem@gmail.com
firoznodjomi.blogpost.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر