۱۳۹۵ فروردین ۲۲, یکشنبه

جمهوری دو اسلامی


احمد وحدت خواه

با توجه به ضعف ساختاری اصلاح طلبان در تبدیل قدرت حقوقی به حقیقی، که از پیوندهای مذهبی و خانوادگی با رقیب سیاسی و بیم از دست دادن امتیازات حکومتی آنها سرچشمه میگیرد، گذار ایران از چالشهای داخلی و خارجی به رهبری این نیروها در کوتاه مدت سرابی بیش نیست. 

ویژه خبرنامه گویا
افلاطون معتقد بود همه حکومت های جهان را می توان در پنج نوع یا ساختار خلاصه کرد: حکومت سلطنتی موروثى، ملاکین، الیگارشی، استبدادی و یا دموکراسی.
با گذشت قرنها از تكامل جوامع انسانى، ظاهرا عمر تاریخی چهار نوع حکومت اول به پایان رسیده است و نوع بشر امروز با انتخاب مدل دموکراسی از یکسو بر سرنوشت خود چیره شده است و از سوی دیگر برای درمان دردهای بیشمار روزمره خود چهارچوبی عقلانی یافته است.
سرنوشت مردم و میهن ما نیز از مابقی خانواده ملل جدا نبوده و در چهل سال گذشته به ما گفته شده است که ما با دست رد گذاشتن بر سینه نظام پادشاهی و با قبول يك جمهوری به دموکراسی دست یافته ایم!
شوربختی ما اما از روزی آغاز گشته که این «جمهوری» تعلق خاطر و پیروی از قوانین و شریعت اسلام را «صفت» خود قرار داده است.
در حقیقت اما رژیم جمهوری اسلامی امروز پس از گذشت چهار دهه از عمر پرحادثه و مصیبت آفرین خود ثابت کرده است که همواره صفتی را با خود به یدک می کشیده است که در بهترين حالت دو نوع «اسلام» یا بهتر گفته باشیم دو گفتمان سیاسی را نمايندگى مى كند.
این دو گانگی امروز در مواجهه با شرایط جدیدی که در بافتار و رفتار جامعه ایرانی و تحولات منطقه ای و بین المللی بوجود آمده است دیگر توان دودوزه بازی خود را از دست داده است و برای بقای خود می بایستی پیروی از یکی از این «دو اسلام» را مبنای سیاست های خود قرار دهد.
نتیجه «انتخابات» اخیر برای مجلس ها نوعی احساس کسب قدرت حقوقی و مجازی را برای نیروهای موسوم به اصلاح طلب در درون و حاشیه دولت روحانی بوجود آورده که با درک از شرایط خطیر داخلی و منطقه و مواجهه با جنون سیاسی جناح رقیب تلاش دارد با بهبود اوضاع اقتصادی در داخل و سیاست خارجی تعامل با جامعه جهانی به تثبیت حاکمیت و بقای رژیم یاری برساند.
با توجه به ضعف ساختاری این نیروها در تبدیل این قدرت حقوقی به حقیقی، که از همان پیوندهای مذهبی -فرهنگی و خانوادگی با رقیب سیاسی و بیم از دست دادن امتیازات حکومتی آنها سرچشمه میگیرد، گذار ایران از چالشهای داخلی و خارجی به رهبری این نیروها در کوتاه مدت سرابی بیش نیست.
مضافا به اینکه جناح مقابل موسوم به اصولگرایان به رهبری خامنه ای و سپاه، با چنگ انداختن بر آنچه که روزگاری می توانست بخش هایی از جامعه را برای رودردویی با حریف داخلی و خارجی به خیابانها بکشد همچنان هل من مبارز می طلبد و کشور را به سوی پرتگاه ها و مخاطرات جدید اقتصادی و نظامی می کشاند.
در حالیکه هر دو جناح حکومتی برای پیروزی بر دیگری به پایبندی هرچه بیشتر خود به همان صفت «اسلامی» روی می آورند، هیچیک به شکست اين اسلام سیاسی که زمینه ساز همه مشکلات جاری کشور و مردم در ایران شده است اعتراف نمی کند!



        اسلام سیاسی منبر را به رینگ بوکس تبدیل کرده است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر