هرمز شریفیان
یکی از ابزارهای انقباض و انسداد سیاسی در تدابیر اجراییِ حکومتهای توتالیتر، گروههای ذینفوذی هستند که با تکیهبر لمپنیزم و نزد ارباب قدرت به عزّالدوله و عزیزالملک تبدیل میشوند تا دست سلطان در امور غیرقانونی باشند که امروزه آنها را گروههای فشار مینامند.
کارکرد این گروهها ارعاب و ایجاد وحشت برای مخالفانی است که حکومت، توان برخورد قانونی با آنان را ندارد و مجبور است برای حفظ تاج و تخت دست به دامن اراذل، اوباش و عربدهکشان شود.
نمونهی بارز و مشخص این دست افراد و گروهها در تاریخ معاصر ایران، شعبان جعفری(بیمخ) بود. وی یکی از ابزارهای مهم طراحان کودتا یعنی “کرمیت روزولت” و “شاپور ریپورتر” بود که با دلارها و پوندهای آنان و به کمک دارودستهاش و در روز ۲۸ مرداد سال ۳۲ به خیابانها ریختند و شرح آنچه کردند به کرّات گفته و شنیده شده است.
از حمله به وزیر شهید کابینهی “دکتر مصدق” یعنی شادروان “دکتر حسین فاطمی” گرفته تا یورش به تحریریهی روزنامههای منتقد و تهدید و ضرب و شتم آزادیخواهان، همه و همه از اعمال و رفتارهایی است که در کارنامهی سیاه و ننگین این دست افراد و گروهها ثبت شده است.
اتصال این افراد آنچنان تا لایههای فوقانی حکومت پیش رفته بود که شعبان بیمخ بدون تشریفات آنچنانی بهحضور شاه میرفت، با وی قدم میزد، گفتوگوی خصوصی میکرد و عکس یادگاری میگرفت و حکومت شاهنشاهی پس از ۲۸ مرداد تا آنجا تنزل کرد که اجازه داد تا یکی از اوباش شناخته شدهی کشور نامخانوادگی “تاجبخش” را برای خود و بهطور رسمی بهثبت برساند!
پشتیبانیهای مالی و اجرایی از این گروهها گاهی آنچنان زیاد میشود که اعضای آن خود را در جایگاهی فراتر از آنچه هستند میبینند و همین افسارگسیختگی آنچنان موجبات جری شدن آنان را فراهم میکند که برای خوش خدمتی نهتنها خودرا فراتر از قانون و شخصیتهای حکومت میدانند بلکه در مواردی در خصوص جان و مال و سرنوشت شهروندان هم تصمیم میگیرند.
این تصمیمگیریها از آنجا نشات میگیرد که سازمانها و نهادهای امنیتی ـ قضایی، دست این گروهها را برای انجام امور ظاهری و مخفی طوری باز میگذارند که سرکردگان این این گروهها گاهی نقش قاضی را هم برای خود عادی میدانند و حکم به حذف و مجازات افراد و آزادیخواهان میدهند چنانکه ادارهی ساواک هزینههای عزاداری در ایام محرم را به شعبان بیمخ و دارودستهاش میداد و بهواسطهی همین حمایتها آنان نیز گاهی بدون هماهنگی و برای خدشهدار نشدن جقّهی همایونی و سرخودانه، دست به ضرب و شتم و گوشمالی مخالفان آنهم تا سرحد مرگ میزدند.
نمونههای این گروهها پس از انقلاب کمونیستی در کوبا هم دیده شد جایی که دولت شورمند و انقلابی این کشور پس از تکیه بر قدرت و با تمسک به قانون نتوانست با مخالفان برخورد کند و از همین رو دست گروههای فشار که در ظاهر خودجوش عمل میکردند را باز گذاشت تا بهخیال آنان به حساب مخالفان برسند و با وحشت و ارعاب حاصل از این اعمال، مخالفان را به سکوتی قبرستانی وا دارند.
نحوهی سازماندهی این گروهها نیز کار سختی نیست. فقر، بیسوادی و سوءاستفاده از باورهای ایدئولوژیک، مذهبی، قومی و …راهکارهایی شناخته شده در جذب، تهییج، تطمیع و تحمیق این گروهها است که نمونههای پرشمار آن توسط القاعده و داعش دیده شده و این سازمانهای تروریستی موفق شدند تا از همین نقاط ضعف استفاده کنند و کادرهای مسلح و انتحاری خود را سازمان بخشند.
اما آنچه در میان این گروهها مشترک است، نتایج حاصل از کارکردهای آنهاست که هیچ ربطی به باورهای آنان ندارد. کشتار، ترور، صدور فرمان قتل و …کارهایی است که هم از جانب گروههای فشار چپگرا دیده شده و هم گروههای مذهبی و هریک برپایه خوانش از باورهای خود، دست به چنین اعمالی میزنند و بدونشک هزینههای مالی آنان از جانب دولتها و سازمانهای متصل به آنان تامین میشود.
حکومتهایی که در اتاقهای فکر خود به این نتیجه رسیدهاند که پایگاه مردمی ندارند و از طرفی مخالفان و معترضانی دارند که برمبنای قانون، سیاستهای آنان را به نقد چالش میکشند و از طرفی چون خواستههای معترضان مبنای قانونی دارد، مجبور میشوند تا با میدان دادن به این گروهها، کاری کنند که معترضان در سکوتی خودخواسته فرو روند و دم برنیاورند.
نمونههای تاریخی این گروهها و سرنوشتشان به قدری فراوان و از حد شماره بیرون است که تمامی ندارد، از سازمان امنیتی مخوف اتحادجماهیرشوروی سابق یعنی “کا.گ.ب” گرفته که گروهی بینام ونشان را به خدمت گرفت تا اعضای مخالف حزب کمونیست و شخص “استالین” را حذف کنند تا گروههایی مانند “بلکبری” که اسناد جنایات آنان فاش شده، همگی یک کارکرد دارند و البته سرنوشت آنان نیز عبرتانگیز است.
تولید ارعاب به قصد خاموش کردن و هراس مخالفان درهرجایی که باشد و توسط هرکس مذموم و مردود است چه از سر بخشیدن تاج باشد و چه از سر کَرَم خدا، راه رسیدن به حق و حقانیت، آزادگی و آزادیخواهی و رسیدن به حقوق حقّهی ملتها را نخواهد بست و ایجاد و تولید هراس و وحشت از سمتی صادر میشود که خود، بیش از همه هراسیده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر