خامنه ای و « توهم » خدمات فوق العاده
مجید محمدی
علی خامنه ای، رهبر حکومت اسلامی، معمولاً از آمار و ارقام استفاده نمی کند چون می داند با تکیه بر آمار و ارقامی که افراد ارائه می کنند می توان آسان تر سخن و ادعای آنان را مورد سنجش قرار داد. اما برای ارائهی دستاوردهای نظام در اولین روز سال ۱۳۹۶ نتوانست از استفاده از آمار و ارقام بگذرد.ه
در مورد استفاده از این آمارها و خود آنها به پنج نکته می توان اشاره کرد:ه
آمارهای مورد تردید
خامنهای درست یک هفته قبل از ارائهی این آمارها برای زیر سوال بردن آمارهای موفقیت آمیز دولت در حوزهی تورم و رشد اقتصادی و اشتغال (که از سوی مقامات مدام تکرار می شوند) گفت: «به رئیسجمهور محترم هم گفتهام که بیان شاخصهای کلان خوب است البته اگر آمارها قابل خدشه نباشد، اما بههرحال اینها در زندگی و معیشت مردم در کوتاه مدت و میان مدت اثر نمیگذارد.» (۱۹ اسفند ۱۳۹۵)
کسی که آمارهای دولت را به طور ضمنی مخدوش می داند نمی تواند برای القای موفقیت حکومت از آنها استفاده کند. فراتر از ابراز تردید خامنهای آمارهای مقامات دولتی در حوزههای اقتصادی همیشه متناقض (میان خود دستگاهها و میان دولتها)، یک سویه (برای گریز از نگرش منفی)، اغراق امیز (مثل رشد بیش از ۱۱ درصدی در سال ۹۵)، و مبتنی بر مبانی و تعاریف غیر معمول (مثل شاغل حساب کردن کسی که هفتهای یک ساعت کار می کند) بوده است.ه
به خواست، یا به رغم؟
از ویژگیهای جالب مقامات حکومت اسلامی آن است که دستاوردهای مردم به رغم سیاستهای دولت را به حساب خود می گذارند.ه
یکی از آنها تحصیلات عالی است. حکومت اسلامی از آغاز مخالف حضور غیر خودیها در دانشگاهها بود. گزینشها در دهههای شصت و هفتاد دهها هزار دانشجو را اخراج و دهها هزار علاقه مند به تحصیل را از تحصیل در دانشگاهها محروم کردند. اما مردم با شور و اشتیاقی که داشتند در برابر حکومت مقاومت کرده و حاضر شدند برای تحصیلات عالی در داخلو خارج کشور هزینههای کلان بپردازند. در این شرایط مقامات سابق و لاحق خود در بازار تحصیلات عالی مشغول به کار شده (دانشگاه خصوصی تاسیس کردند) و این مطالبه را مجرای کسب و کار خود قرار دادند. علی خامنهای خود در ماههای اوج جنبش سبز از تعداد زیاد دانشجویان شکایت می کرد اما هنگام اعلام دستاوردها به ۲۵ برابر شدن تعداد دانشجویان اشاره می کند.ه
دستاورد یا فاجعه؟
خامنهای به هنگام دادن بیلان به این نکته توجه نمی کند که برخی از مولفههای شاخصهایی که حکومت به عنوان دستاورد اعلام می کرده امروز مشخص شده که فاجعه بار بودهاند. یکی از آنها سد سازی است. اخیرا وزارت نیرو اعلام کرده که برنامه ساخت پنجاه سد را متوقف کرده است. بنا به گزارش خبرگزاری دولتی ایسنا "علت تغییر برنامه دولت برای سدسازی، تاثیر مخربی بوده است که این سیاست تاکنون بر منابع محدود آب در ایران گذاشته است... تاکنون ۲۵ میلیارد متر مکعب از منابع آبی ایران براثر سدهای احداث شده بر رودخانههای کشور تبخیر و بیست درصد از آبهای روانِ ایران، کاهش یافته است." (۳ اسفند ۱۳۹۶) وقتی دولت خود به شکست سیاست سد سازی اعتراف دارد طبعا رهبر حکومت سلامی نمی تواند ساخت آنها را دلیل موفقیت بداند.ه
مقایسه با جمعیت
از نکات بسیار عجیب بیلان خامنهای مقایسهی خدمات با جمعیت است. شاید بتوان افزایش میزان تولید گندم یا شیر یا تعداد پزشک (در واحد جمعیت) را با میزان افزایش جمعیت کشور مقایسه کرد (شاخصهایی که مستقیما به جمعیت مرتبط هستند) که خامنهای چنین نمی کند. اما تولید برق و محصولات پتروشیمی و فولادی را نمی توان با افزایش جمعیت مقایسه کرد. در این موارد مسئله نان نیست که با دو برابر شدن جمعیت مصرف نان هم دو برابر شود.ه
مقایسه با دیگر کشورها
برای نشان دادن موفقیت کشور یا دولت به جای جمعیت می توان به سراغ دیگر کشورها رفت، کشورهایی که در حد و اندازه یا شرایط نزدیک به ایران بودهاند (مثل کرهی جنوبی و ترکیه از حیث جمعیت و میزان توسعه یافتگی در سال ۵۷ یا امارات و قطر از حیث منابع گازی و نفتی). به عنون مثال طول بزرگراهها در کره جنوبی در سال ۱۹۶۷ هشتاد و شش کیلومتر، در سال ۱۹۸۸ هزار و پانصد کیلومتر و در سال ۲۰۱۵ چهار هزار و دویست کیلومتر بوده است. بدین ترتیب در یک دورهی ۲۱ ساله طول بزرگراههای این کشور ۱۷ برابر و در یک دورهی ۴۸ ساله ۴۹ برابر شده است. آیا می توان در این حال به شش برابر شدن راههای کشور در ۳۸ سال (که کوره راهها و راههای شنی و غیر اسفالته و تک باندی را هم شامل می شود) افتخار کرد؟
مثال دیگر تولید برق است. تولید برق در کرهی جنوبی ازسال ۶۱ تا ۸۷ میلادی از ۱۷۰۰ گیگا وات به ۷۴ هزار گیگا وات رسید یعنی ۴۴ برابر در طی ۲۶ سال. آیا با لحاظ این آمار می توان ۱۴ برابر شدن تولید برق در ایران (با توجه به ساخته شدن نیروگاه با درامدهای نفتی) را نشانهی کارآمدی تلقی کرد؟
مقایسه با گذشته کشور
مقایسهی دیگر با دوران پهلوی است، همان طور که خامنهای اسمش را می آورد اما آمارها را مقایسه نمی کند. بدون مقایسه با دوران پهلوی نمی توان دستاوردهای حکومت اسلامی را مورد سنجش قرار داد. به عنوان مثال می توان افزایس تولید برق در ۳۸ سال گذشته را با تولید برق در دوران پهلوی مقایسه کرد. تولید برق از چهل مگاوات در سال ۱۳۳۴ به هزار ششصد مگاوات در سال ۱۳۴۷ و هفت هزار و صد مگاوات در ۱۳۵۶ رسید، این یعنی ۴۰ برابر در ۱۱ سال و ۱۷۷ برابر در ۲۲ سال. در چنین حالتی نمی توان به ۱۴ برابر شدن تولید برق در ۳۸ سال نازید.ه
غیر این شاخصهایی وجود دارند که نشان می دهند وضعیت اقتصادی مردم ایران نه تنها بهتر نشده بلکه افت کرده و رهبر حکومت اسلامی هیچگاه بدانها اشاره نمی کند. به عنوان مثال رئیس اتاق بازرگانی ایران و عراق میگوید درآمد سرانه کنونی در ایران نسبت به سال ۱۳۵۵ حدود ۳۰ درصد کاهش داشته است. (قدس آنلاین ۱ فروردین ۱۳۹۶) همچنین از سال ۱۳۸۶ تاکنون (به دلیل برنامهی هستهای و تحریمهای بعد از آن) هم رشد متوقف شده و برآیند درآمد سرانه ثابت بوده است. (مسعود نیلی مشاور اقتصادی روحانی، فارس ۱۴ اسفند ۱۳۹۵).ه
10 فروردين 1396
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر