شورش احمدی نژاد / گرداب حکومت فقیه و نا دولت در نظام اسلامی
اقبال اقبالی
نزدیک به 4 دهه پیش، اسلامگرایان بقدرت رسیده و کوشش کردند به حکومت مافیاهای روحانیت شیعه، جنبه تقدس و آسمانی دهند تا بهتر بتوانند به اهداف زمینی خود دست یابند.
حکومت اسلامی از اغاز در گرداب دوگانگی اهداف آسمانی و منافع اینجهانی گرفتار شد. امر حکومت به ولی امر مسلمین واگذار شد و از انجا که واقعیات زندگی، موجودیت ریاکارانه و مردمفریبانه نظام اسلامی را بچالش می کشید، مسئله ایجاد سپر ضربه گیر در شکل نهادی بنام دولت در قانون اساسی حکومت اسلامی گنجانده شد.
دولت در حکومت اسلامی نهاد میانجی حکومت (ولی فقیه) و مردم است. ولی فقیه “معصوم” نمی خواهد پاسخگوی دزدی ها، غارتگری ها، تجاوزات به حقوق و جسم و جان مردم و سرکوب ها و کشتارها باشد. از اینرو حکومت به قربانی ای بنام دولت نیاز دارد.
دولت در حکومت اسلامی باید بتواند برای حفظ آبروی نظام (ولی فقیه) مسئولیت؛
جنایت (حمله به کردستان – بنی صدر)، قتل عام دگراندیشان (میرحسین موسوی – کشتارهای دهه 60)، خیانت (رفسنجانی – ادامه جنگ و ترور مخالفین)، شکنجه (خاتمی و کشتار دگراندیشان)، تجاوز و غارت کشور (کهریزک و احمدی نژاد)، ترویج صیغه گری و تبدیل مشهد و قم به بزرگترین مراکز فساد خاورمیانه (حسن روحانی) و ..
را بپذیرد و پیشمرگ رهبر گردد.
در نظام کنونی دولت ضربه گیر نظام (ولی فقیه) می باشد و واریز کردن همه خلافکاری ها بنام یک فرد (رئیس دولت)، بخش اجتناب ناپذیر کارکرد نظامی می باشد که از تناقض حکومت اسلامی (رهبری ولی فقیه خود منتخب و غیر پاسخگو) و دولت بی اختیار (با یک رئیس جمهور تشریفاتی بی بو و بی خاصیت) رنج می برد. رئیس جمهور در حکومت اسلامی ناچار است برای حفظ تقدس نظام آسمانی، مسئولیت خلافکاری های مافیای رهبری را بپذیرد و ضربه خشم مردم و چالش کلیت نظام را بگیرد.
از اینرو می توان گفت که اکثر رئیس جمهورها در حکومت اسلامی پس از پایان دوران پادوئی، توسط ولی فقیه مهر عدم صلاحیت خورده ویا می خورند.
در حکومت اسلامی بندرت فردی مانند محمود احمدی نژاد یافت میشود که از خاستگاه فاشیستی – اسلامی بر علیه ارباب خود قیام کند و تضاد حکومت و “دولت” را در نظام به بهترین شکل فاش سازد.
محمود احمدی نژاد با دو مصاحبه پیش از رد صلاحیت خود، مشروعیت ولی فقیه را بر باد داد. او یکی از فرزندان خلف اسلام و نظام بود که به خواست ولی فقیه رئیس جمهور شد و 8 سال در پیروی از سیاست های مافیای مسلط، بزرگترین اسیب ها را به جامعه و کشور ما وارد ساخت و اکنون توسط ارباب به صفوف جناح های مغلوب حکومت رانده شد.
احمدی نژاد کاراکتری متفاوت از رفسنجانی، خاتمی و روحانی دارد. او نشان داد که “تحقیرپذیری” پان اسلامیستی او نامحدود نیست و پتانسیل زنجیر پاره کردن و بهم زدن قانون بازی حاکمان را دارد.
البته نباید فراموش کرد که اقدامات محمود احمدی نژاد بر مبنای ارزیابی از چشم انداز فروپاشی نظام و توهم موج سواری بر جنبش گرسنگان استوار است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر