کارزار توئیتری برای آزادی عبدالفتاح سلطانی
دویچه وله:
عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری از شهریور ۱۳۹۰ در زندان به سر میبرد. در دو هزارمین روز زندانیشدن این وکیل مدافع حقوق بشر، کاربران ایرانی شبکه توییتر با راهاندازی یک کمپین، خواستار آزادی او شدند.
روز پنجشنبه (۱۲ اسفند / ۲ مارس) دو هزارمین روز زندانیشدن عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری و عضو بنیانگذار "کانون مدافعان حقوق بشر " است. او ۱۹ شهریور ۱۳۹۰ بازداشت شده است.
این وکیل دادگستری نخست به ۱۸ سال زندان و۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد، اما این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۱۳ سال زندان کاهش یافت. در نهایت و در پی اعمال ماده ۱۳۴، این حکم به ده سال زندان و دو سال محرومیت از وکالت کاهش یافت.
مشارکت در تأسیس کانون مدافعان حقوق بشر و مصاحبه با رسانهها در باره پرونده موکلانش، از جمله اتهامهای آقای سلطانی بوده است.
آقای سلطانی وکالت تعداد زیادی از پروندههای دارای جنبه حقوق بشری، مانند پرونده فعالان سیاسی، دانشجویان و روزنامهنگاران را بر عهده داشت.
مائده سلطانی، دختر عبدالفتاح سلطانی روز چند روز پیش (۲۲ فوریه) در نامهای به وزیر اطلاعات نوشت: «۶ سال از حبس پدرم عبدالفتاح سلطانی میگذرد. بدیهی است کمترین حق زندانی درخواست اعاده دادرسی عادلانه است اما متأسفانه پرونده پدرم نخوانده بایگانی میشود.»
دختر عبدالفتاح سلطانی به وزیر اطلاعات نوشته است: «بیش از سه سال از اعمال ماده ۱۸ گذشته و ۴ قاضی نظر دادهاند حکم اساساً به اعتبار امر مختومه باطل است ولی پرونده در حوزه ریاست قوه قضاییه قفل شده است... پرونده پدرم با اعمالنفوذ کارمندان شما مغفول مانده و از اجرای قانون آزادی مشروط و مرخصی جلوگیری میشود!»
مائده سلطانی در پایان این نامه گفته است: «اینک از شما بهعنوان وزیر اطلاعات که یقیناً نمیخواهید مسبب اتفاقات ناگوار زندانی باشید درخواست رسیدگی عاجل دارم.»
سازمان عفو بینالملل در ۲۰۰۰مین روز زندانیشدن آقای سلطانی در فراخوانی با هشتگ #2000days کاربران ایرانی و غیر ایرانی توییتر را دعوت کرده بود که در کمپین درخواست آزادی عبدالفتاح سلطانی شرکت کنند. این کمپین از ساعت ۲۰ روز پنجشنبه، دوم مارس شروع شد.
ایرانیان زیادی به این فراخوان عفو بینالملل پاسخ مثبت دادند و در پستهای توییتری با اشاره به کارنامه عبدالفتاح سلطانی به عنوان وکیل مدافع پروندههای سیاسی و حقوقبشری خواستار آزادی او شدند.
برخی توییتهای کاربران
میلاد فدایی اصل در توییت خود نوشته است: «عبدالفتاح سلطانی میتوانست بیغم آزادی، یک وکیل با درآمد چند ده میلیونی باشد تا یک زندانی با دو هزار روز حبس.» این کاربر در توییت دیگری گفته است: «زحمات عبدالفتاح سلطانی به سالهای بعد از ۸۸ محدود نیست، او از سالها قبل کلاسهای آشنایی با حقوق متهم برگزار میکرد.»
ژیلا بنیتعقوب، روزنامهنگار ایرانی نوشت: «عبدالفتاح سلطانی زمانی دفاع از شهروندان بهایی را برعهده گرفت که برای خیلیها (واقعا خیلیها) حتی آوردن نام واژه بهایی تابو بود.»
فرنوش امیرشاهی، روزنامهنگار دیگر ایرانی نوشته است: «هر روزنامهنگاری که احضار یا بازداشت شد، دلش به حضور عبدالفتاح سلطانی گرم بوده، حالا خودش بدون پشتگرمی، روزهای حبسش را میگذرونه.»
رضا حقیقتنژاد، روزنامهنگار، در توییتاش نوشت: «خاطرات زندانیها را بخوانید، خاطرات روزنامهنگاران، همه جا سخن از شرافت حرفهای و همدلی و انسانیت عبدالفتاح سلطانی ست.»
یکی از کاربران ایرانی با نام "ِورخاوینسکیِ پدر" در پست توییتری خود نوشت: «یکی از اتهامات علیه عبدالفتاح سلطانی، شرکت در تاسیس "کانون مدافعان حقوق بشر ایران" هست. بهترین توضیح از وضعیت کشور همین جملهس»
بردیا موسوی، کاربر دیگری درباره این وکیل دادگستری نوشت: «عبدالفتاح سلطانی، در قلبم نماد وجدان و انسان آزادهای است که تا ابد فراموش نمیشود. او را آزاد کنید.»
کاربر دیگری به نام "مستر ولف" میگوید: «کسی که با اتهام سیاسی مواجه شده باشه میدونه پیداکردن وکیلی که حاضر باشه ازش دفاع کنه چقدر سخته. هرکسی نمیتونه عبدالفتاح سلطانی باشه.»
مسعود باستانی، روزنامهنگار، که خودش در سالهای اخیر زندانی بوده نوشته است: «چند وقتی از دوران همبندی با دوستان بهایی گذشت و بعد تابوی ذهنیام شکست. اول پرسیدم: وکیل شما کیست؟ گفتند: عبدالفتاح سلطانی»
کاربری به نام "کسری" میگوید: «سلطانی حق بسیاری بر گردن ما دارد اما سوال اینست که اگر برگردن ما حق نداشت باز حاضر بودیم از حق انسانی و قانونی او دفاع کنیم؟»
حسین باستانی، روزنامهنگار، در تشریح ظلمی که در حق عبدالفتاح سلطانی شده دو گزاره خبری را با هم مقایسه کرده است: گزاره اول: «دبیر ستاد مبارزه با مواد مخدر، امروز: یکی از بزرگترین قاچاقچیان کشور که پارسال دستگیر شد و حکم اعدام دارد با قرار وثیقه آزاد شده.» / و گزاره دوم: دختر عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری، هفته پیش: پدرم در ۶ سال گذشته فقط یک بار از حق مرخصی استفاده کرده است.»
عباس تهماسبزاده در توییت خود نوشته است: «از معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی هم یاد کنیم که بدون توجه به گرایش سیاسی و عقیدتی زندانیان و خانوادههایشان یاورشان است.»
مریم شفیعیپور، فعال دانشجویی محروم از تحصیل که مدتی زندانی شده بود، گفته است: «تو١٠ سال گذشته زندگیام به انحای مختلف مورد لطف این زوجِ عشق بودم. بهشون مدیونم. فکر کنم انسانیت هم بهشون مدیونه، چون بیمحابا براش جنگیدند.»
ساجده عربسرخی، روزنامهنگار، که تابستان سال ۹۴ پس از گذراندن حکم یک سال زندان خود آزاد شد، درباره آقای سلطانی نوشته است: «موکلینش یکی یکی دارن آزاد میشن اما انتهای ١٣ سال حکم خودش هنوز دیده نمیشه.»
حسین ترکاشوند میگوید: «از حجم نفرت بازجوها از عبدالفتاح سلطانی میشد فهمید چقدر مسیر رو درست رفته و چقدر تاثیرگذار بوده. این وکیل شریف افتخار ایرانیان است.»
رحیم رشیدی، زندانی سیاسی سابق، نیز نوشته است: «وقتی به سوالهای غیرقانونی بازجو جواب نمیدادم بهم میگفت: "چیه؟ کلاس حقوق متهم سلطانی رو رفتی؟" سلطانی به گردن ما خیلی از ما حق دارد.»
این وکیل دادگستری نخست به ۱۸ سال زندان و۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد، اما این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۱۳ سال زندان کاهش یافت. در نهایت و در پی اعمال ماده ۱۳۴، این حکم به ده سال زندان و دو سال محرومیت از وکالت کاهش یافت.
مشارکت در تأسیس کانون مدافعان حقوق بشر و مصاحبه با رسانهها در باره پرونده موکلانش، از جمله اتهامهای آقای سلطانی بوده است.
آقای سلطانی وکالت تعداد زیادی از پروندههای دارای جنبه حقوق بشری، مانند پرونده فعالان سیاسی، دانشجویان و روزنامهنگاران را بر عهده داشت.
مائده سلطانی، دختر عبدالفتاح سلطانی روز چند روز پیش (۲۲ فوریه) در نامهای به وزیر اطلاعات نوشت: «۶ سال از حبس پدرم عبدالفتاح سلطانی میگذرد. بدیهی است کمترین حق زندانی درخواست اعاده دادرسی عادلانه است اما متأسفانه پرونده پدرم نخوانده بایگانی میشود.»
دختر عبدالفتاح سلطانی به وزیر اطلاعات نوشته است: «بیش از سه سال از اعمال ماده ۱۸ گذشته و ۴ قاضی نظر دادهاند حکم اساساً به اعتبار امر مختومه باطل است ولی پرونده در حوزه ریاست قوه قضاییه قفل شده است... پرونده پدرم با اعمالنفوذ کارمندان شما مغفول مانده و از اجرای قانون آزادی مشروط و مرخصی جلوگیری میشود!»
مائده سلطانی در پایان این نامه گفته است: «اینک از شما بهعنوان وزیر اطلاعات که یقیناً نمیخواهید مسبب اتفاقات ناگوار زندانی باشید درخواست رسیدگی عاجل دارم.»
سازمان عفو بینالملل در ۲۰۰۰مین روز زندانیشدن آقای سلطانی در فراخوانی با هشتگ #2000days کاربران ایرانی و غیر ایرانی توییتر را دعوت کرده بود که در کمپین درخواست آزادی عبدالفتاح سلطانی شرکت کنند. این کمپین از ساعت ۲۰ روز پنجشنبه، دوم مارس شروع شد.
ایرانیان زیادی به این فراخوان عفو بینالملل پاسخ مثبت دادند و در پستهای توییتری با اشاره به کارنامه عبدالفتاح سلطانی به عنوان وکیل مدافع پروندههای سیاسی و حقوقبشری خواستار آزادی او شدند.
برخی توییتهای کاربران
میلاد فدایی اصل در توییت خود نوشته است: «عبدالفتاح سلطانی میتوانست بیغم آزادی، یک وکیل با درآمد چند ده میلیونی باشد تا یک زندانی با دو هزار روز حبس.» این کاربر در توییت دیگری گفته است: «زحمات عبدالفتاح سلطانی به سالهای بعد از ۸۸ محدود نیست، او از سالها قبل کلاسهای آشنایی با حقوق متهم برگزار میکرد.»
ژیلا بنیتعقوب، روزنامهنگار ایرانی نوشت: «عبدالفتاح سلطانی زمانی دفاع از شهروندان بهایی را برعهده گرفت که برای خیلیها (واقعا خیلیها) حتی آوردن نام واژه بهایی تابو بود.»
فرنوش امیرشاهی، روزنامهنگار دیگر ایرانی نوشته است: «هر روزنامهنگاری که احضار یا بازداشت شد، دلش به حضور عبدالفتاح سلطانی گرم بوده، حالا خودش بدون پشتگرمی، روزهای حبسش را میگذرونه.»
رضا حقیقتنژاد، روزنامهنگار، در توییتاش نوشت: «خاطرات زندانیها را بخوانید، خاطرات روزنامهنگاران، همه جا سخن از شرافت حرفهای و همدلی و انسانیت عبدالفتاح سلطانی ست.»
یکی از کاربران ایرانی با نام "ِورخاوینسکیِ پدر" در پست توییتری خود نوشت: «یکی از اتهامات علیه عبدالفتاح سلطانی، شرکت در تاسیس "کانون مدافعان حقوق بشر ایران" هست. بهترین توضیح از وضعیت کشور همین جملهس»
بردیا موسوی، کاربر دیگری درباره این وکیل دادگستری نوشت: «عبدالفتاح سلطانی، در قلبم نماد وجدان و انسان آزادهای است که تا ابد فراموش نمیشود. او را آزاد کنید.»
کاربر دیگری به نام "مستر ولف" میگوید: «کسی که با اتهام سیاسی مواجه شده باشه میدونه پیداکردن وکیلی که حاضر باشه ازش دفاع کنه چقدر سخته. هرکسی نمیتونه عبدالفتاح سلطانی باشه.»
مسعود باستانی، روزنامهنگار، که خودش در سالهای اخیر زندانی بوده نوشته است: «چند وقتی از دوران همبندی با دوستان بهایی گذشت و بعد تابوی ذهنیام شکست. اول پرسیدم: وکیل شما کیست؟ گفتند: عبدالفتاح سلطانی»
کاربری به نام "کسری" میگوید: «سلطانی حق بسیاری بر گردن ما دارد اما سوال اینست که اگر برگردن ما حق نداشت باز حاضر بودیم از حق انسانی و قانونی او دفاع کنیم؟»
حسین باستانی، روزنامهنگار، در تشریح ظلمی که در حق عبدالفتاح سلطانی شده دو گزاره خبری را با هم مقایسه کرده است: گزاره اول: «دبیر ستاد مبارزه با مواد مخدر، امروز: یکی از بزرگترین قاچاقچیان کشور که پارسال دستگیر شد و حکم اعدام دارد با قرار وثیقه آزاد شده.» / و گزاره دوم: دختر عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری، هفته پیش: پدرم در ۶ سال گذشته فقط یک بار از حق مرخصی استفاده کرده است.»
عباس تهماسبزاده در توییت خود نوشته است: «از معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی هم یاد کنیم که بدون توجه به گرایش سیاسی و عقیدتی زندانیان و خانوادههایشان یاورشان است.»
مریم شفیعیپور، فعال دانشجویی محروم از تحصیل که مدتی زندانی شده بود، گفته است: «تو١٠ سال گذشته زندگیام به انحای مختلف مورد لطف این زوجِ عشق بودم. بهشون مدیونم. فکر کنم انسانیت هم بهشون مدیونه، چون بیمحابا براش جنگیدند.»
ساجده عربسرخی، روزنامهنگار، که تابستان سال ۹۴ پس از گذراندن حکم یک سال زندان خود آزاد شد، درباره آقای سلطانی نوشته است: «موکلینش یکی یکی دارن آزاد میشن اما انتهای ١٣ سال حکم خودش هنوز دیده نمیشه.»
حسین ترکاشوند میگوید: «از حجم نفرت بازجوها از عبدالفتاح سلطانی میشد فهمید چقدر مسیر رو درست رفته و چقدر تاثیرگذار بوده. این وکیل شریف افتخار ایرانیان است.»
رحیم رشیدی، زندانی سیاسی سابق، نیز نوشته است: «وقتی به سوالهای غیرقانونی بازجو جواب نمیدادم بهم میگفت: "چیه؟ کلاس حقوق متهم سلطانی رو رفتی؟" سلطانی به گردن ما خیلی از ما حق دارد.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر