۱۳۹۶ فروردین ۳, پنجشنبه

من

در باره اخلاقیات ما ایرانیان «سیاسی نویس»


ف. م. سخن - خبرنامه گويا
مى گويند سياست پدر مادر ندارد. مى گويند در سياست راستى و درستى مطرح نيست، هدف مطرح است. مى گويند در سياست تعارف جايز نيست، نفع من، كه همان نفع جامعه است (!) ارجح است. مى گويند در راه هدف سياسى، مى توان پدر و مادر خود را هم معامله كرد...

از اين مى گويند ها در عالم سياست بسيار است. بهترين و بدترين جمله اى كه تقريبا همگان آن را شنيده اند و به رغم زشت پنداشتن آن بيش و كم به آن معتقدند، جمله ى هدف وسيله را توجيه مى كند است. يعنى شما براى رسيدن به هدف مورد نظرتان از هر وسيله اى مى توانيد استفاده كنيد.
اگر به «اين نوع سياست» درست بنگريم، كاملا متضاد آن چيزى است كه به آن اخلاق مثبت مى گوييم. «اين نوع سياست» يك خصيصه ى ديگر هم دارد و آن عقب ماندن اش از جامعه ى بشرى ست. اين عقب ماندن بيشتر در سياست ورزى كشورهاى عقب مانده نمود پيدا مى كند. از ويژگى هاى «عقب ماندگى»، درشت و زمخت بودن و فقدان ظرافت است، و هزار نكته ى باريك تر از مو اينجاست. اين كه براى سياستمدار هر كشورى «منافع خودش» و «منافع مردم اش» هدف است يك چيز است، ولى اين كه چطور بايد به اين هدف دست پيدا كرد و از وسايل مختلف بهره برد يك چيز ديگر...
در اين جا اما سخن ما در باره ى سياست ورزى سياست مداران ايرانى نيست؛ سخن اصلى ما در باره ى سياست ورزى سياسى نويسان كشورمان است. سياسى نويسانى كه به طرق مختلف در باره ى سياست ايران مى نويسند و نظر خود را به خوانندگان شان منتقل مى كنند.
اغلب سياسى نويسان، چون «نظرا» به سياست مى پردازند، و «عملا» با آن كارى ندارند، على القاعده بايد نظرشان نسبت به سياست ورزان عملى، پيشرفته تر باشد. متاسفانه در ايران ما، «اغلب» نويسندگان سياسى، نه تنها پيشرو نيستند بلكه «پى رو» سياست مداران اند و ابزار مستقيم يا غير مستقيم در دست آن ها. نتيجه ى پيرو بودن از سياست ورزى و سياست بازى سياست مداران، گرفتن اخلاقيات منفى آن ها در سياسى نويسى است.
بخش كوچكى هم كه در سياسى نويسى «پيشرو» هستند، متاسفانه چنان مى نويسند كه گويى خوانندگان شان، شهروندان صد سال بعدند و زبان شان براى امروزيان قابل درك نيست. گهگاه نيز چنين سياسى نويسانى، پوچى تفكرات و نظرهاى خود را در پشت كلمات «سنگين» و مغلق پنهان مى كنند. به عبارتى پوچ را با پوچ ى ديگر مى پوشانند تا كالاى خود را منحصر به فرد جلوه دهند.
با پيروى از سياستمداران عقب مانده از نظر فكرى و عملى، و اخذ اخلاقيات آن ها، سياسى نويسان نوشته هايشان رنگ و بوى تفكرات دنبال كنندگان سياستِ هدف وسيله را توجيه مى كند مى گيرد، آن هم رنگى مرده و بويى عفن.
چنين نويسندگانى، گاه با لعابى از رنگ هاى مورد پسند مردم، مثل متفاوت نوشتن، متفاوت انديشيدن، در موضع بالا بودن، لبخند مردم دوستانه بر لب داشتن، طنز نوشتن و طنز گفتن، گشاده دست بودن در ارائه نظر و گشاده دل بودن در پذيرش نظرات مخالف... به ميدان مى آيند بعد، در طول زمان، پوسته ى زيبايشان ترك مى خورد و مى ريزد و حقيقت زشت شان عيان مى شود. اين ها كه در دوران «رنگ كردن خود و مردم» موفقيت هايى به دست آورده اند و گروه بزرگى از مردم را به دنبال خود كشيده اند، با تغيير مسير گام به گام، پيروى خود از فلان سياست يا سياستمدار را «آشكار» مى كنند و پيروان خود را به پيروى از آن سياست و سياستمدار فرا مى خوانند. اين گونه نويسندگان، در يك كلمه، عمله ى سياستمداران و حكومت داران مى شوند و مردم را به سمت عملگى و عمله ى حكومت شدن مى رانند.
مردم و بخصوص جوانان، بر خلاف تصور اين نوع سياسى نويسان، ابله و محجور نيستند و درست و غلط را تشخيص مى دهند. اگر هم امروز تشخيص ندهند، فردا قطعا تشخيص مى دهند...
...مى گويند سال كه نو مى شود، خوب است كهنه ها را نو كرد. بر اين مبنا مى توان گفت خوب است افكار كهنه را نيز نو كرد. اين افكار است كه تبديل به گفتار و رفتار مى شود. با نو شدن افكار، گفتار و رفتار هم نو مى شود. تغيير گفتار و رفتار بدون تغيير افكار، پرداختن به ظاهر است و نگه داشتن باطن در حالت قبل، كه در نهايت انسان را به وضع اوليه باز مى گرداند.
كار ما توصيه كردن و اندرز دادن نيست، ولى بد نيست كه بهار را سر آغاز تغيير خود كنيم. ابتدا تغيير در افكار. افكار نادرست و غلط. افكار نازيبا. افكار مناسب سياستمداران عقب مانده در يك كشور استبدادى. افكارى كه مردم را عمله ى نظام مى خواهد. افكارى كه دانسته يا ندانسته، مردم را فريب مى دهد و به سمت اخلاقيات سياستمدارانى كه براى رسيدن به هدف، و آن هم هدف شخصى خود، از هر وسيله اى، و واقعا از هر وسيله اى استفاده مى كنند. اگر نويسندگان صاحب نظر را اشاعه دهندگان فكرى كه به گفتار و عمل منجر مى شود در سطح جامعه بدانيم، شايد اين تغيير بهارانه، تاثيرى مثبت بر جامعه ى اخلاق گريز ما بگذارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر