۱۳۹۵ آذر ۴, پنجشنبه

فرهنگ تعارف در میان ایرانیان

جولیانا وال - بی‌بی‌سی - 
فاطمه در حالی که دستش را به حالت دستوری تکان می‌داد تا بیشتر بخورم گفت "بفرمایید".
فکر می‌کردم به اندازه کافی با هنر تعارف آشنایی دارم، برای همین وقتی برای شام کنار میزبان بی‌عیب‌ونقصم، مادرش، و دو دختر و یک پسرش روی زمین نشستم احساس آمادگی می‌کردم. خیلی دلم می‌خواست باز هم از آن سبزی‌پلو ماهی خوشمزه‌ای که پخته بود بخورم. اما می‌دانستم که پیش از آن باید ابتدا چند بار خیلی قانع‌کننده بگویم نه.
راستش پیش از رفتن به ایران نمی‌دانستم تعارف چیست. تعارف کلمه‌ای فارسی است که از عربی وارد این زبان شده و آداب پیچیده معاشرت در این کشور را توصیف می‌کند. به زبان ساده، برای پیدا کردن معنی واقعی حرف‌ها باید پرده کلمه‌ها را کنار زد و پشت آن را جست‌وجو کرد. نوعی بازی با کلمه‌ها که هیچ شرکت‌کننده‌ای قصد پیروزی کامل در آن را ندارد و تا یک قدمی فتح میدان پیش می‌رود اما در لحظه آخر پا پس می‌کشد.


در دنیای تعارف، ادب مایه افتخار است. مردم به بهانه تعارف آنچه را می‌خواهند رد می‌کنند، آنچه را که باور ندارند به زبان می‌آورند، آنچه را که حس نمی‌کنند ابراز می‌کنند، وقتی ترجیحشان نیست دعوت می‌کنند، و به جای خبر بد امید واهی می‌دهند. می‌خواهند با این کار تلاش کنند تا مسئله را آن‌طور که "دوست دارند باشد" مطرح کنند - بدون آن‌که هرگز بپذیرند که طور دیگری است.
یک بار در تهران می‌خواستم سوار تاکسی شوم و بعد از کلی چانه زدن سر بیست و پنج هزار تومان با یکی از راننده‌ها توافق کردم. به مقصد که رسیدیم پول را نگرفت. خیلی متعجب شدم.

با لبخند گفت "قابل ندارد".

من هم که گیج شده بودم اصرار کردم. ولی باز هم قبول نکرد. آخرش بی‌خیال شدم و با صورتی خندان از ماشین بیرون آمدم. باورم نمی‌شد ولی به خودم گفتم "ایرادی ندارد".
دوستم رضا بعدا برایم توضیح داد که راننده "داشته تعارف می‌کرده".
"قطعا انتظار داشته که پولش را بدهی. و تو هم باید بیشتر اصرار می‌کردی. راننده فقط می‌خواسته به تو احترام بگذارد. قانون تعارف این است که دو سه بار باید اصرار بکنی و او هم باید رد بکند. تازه بعد از اجرای این تشریفات می‌توانی هر حرفی که می‌خواهی بزنی و باعث بی‌احترامی به کسی نشوی. ادب اولویت دارد ولی همیشه باید پول را بدهی."
بعدا خیلی به این موضوع فکر کردم. دوست داشتم بدانم برداشت راننده چه بوده.
با این‌که آداب نمایشی در همه جای دنیا مرسوم است، تعارف به مراتب از بقیه فراگیرتر و پیچیده‌تر است.
معیار رفتار مردم با یکدیگر در همه روابط اجتماعی، از خرید خشکبار گرفته تا مذاکره بر سر توافق هسته‌ای، همین سلوک پرارزش است. با این‌که ایده اصلی این کار عموما مثبت است و احترام متقابل را نشان می‌دهد، می‌شود با اهداف بد هم از آن استفاده کرد و آن را به ابزاری برای سوء‌استفاده از سخاوت دیگران تبدیل کرد. نگاه جامعه ایران به چنین رفتاری منفی است، چون هدفش نه بیان فروتنی بلکه مخفی کردن تکبر است.
ویلیام بیمن، استاد مردم‌شناسی و متخصص خاور میانه در دانشگاه مینه‌سوتا، می‌گوید "یکی از ایده‌های اصلی تعارف چیزی است که من به آن می‌گویم دست‌پایین را پیدا کردن. افراد سعی می‌کنند جایگاه طرف مقابل را ارتقا دهند و در عین حال جایگاه خود را تقلیل دهند."
او می‌گوید که تناقض قضیه در این است که در جامعه‌ای سلسله‌مراتبی مانند ایران که تفاوت لطف و خدمت از طریق جایگاه طبقاتی فرد مهیاکننده مشخص می‌شود، این رفتار "ثبات اجتماعی ایجاد می‌کند، چون وقتی هر دو نفر این کار را می‌کنند در موقعیتی برابر قرار می‌گیرند".
"یکی از چیزهایی که ایران را از دیگر کشورهای خاور میانه متمایز می‌کند هویت ایرانی است که در رسوم، زبان و هنرهای غنی - از جمله ادبیات - محفوظ مانده است. قدر ابیات شاعرانی چون مولانا، فردوسی، حافظ و خیام در شرق و غرب به خوبی دانسته می‌شود. ایرانی‌ها به میراث خود افتخار می‌کنند؛ رضا می‌گفت "نوروز مهمترین تعطیلی ما است - ما هنوز فارسی صحبت می‌کنیم. روح و جان ما ایرانی است و عوض نخواهد شد."
فرشته نجفی، هنرمند ایرانی، در توضیحاتش می‌گوید "تعارف نمایشگر ذات مهربان ایرانی‌ها است. در فرهنگ ما، ابراز وجود بی‌پرده و عینی می‌تواند بی‌ادبی حساب شود. محبت گفتاری برای ایرانی‌ها خیلی مهم است. شاید به این خاطر که روحیه ایرانی شدیدا تحت تاثیر شعر و شاعری است. شاعران مهمترین متفکران ما بوده‌اند و خیلی از آن‌ها قدمتی طولانی دارند. روزانه با متونی سروکار داریم که با زبانی پر از تمجید و محبت نوشته شده است."
میراث دیگر ایرانی‌ها مهمان‌نوازی است. مهمان در ایران مانند جواهری نفیس و محبوب است. مردم احتمالا برای کمک به شما دارایی‌های اندک خود را با شما قسمت می‌کنند و بیش از استطاعتشان زیر بار خرج می‌روند - و این نابترین شکل تعارف است.
آدرس پرسیدن می‌تواند به پیدا کردن دوستی جدید منجر شود که به اشاره خشک و خالی راضی نیست و در عوض شما را به مقصدتان می‌رساند. ایرانی‌ها عموما خوش‌برخورد اند. برای همین دعوت صادقانه و رفتار مودبانه ممکن است به راحتی با یکدیگر اشتباه گرفته شود.
فاطمه که در همان ابتدای آشنایی می‌خواست تختش را به من بدهد و خودش روی زمین بخوابد، می‌گفت: "می‌توانی از مردم بخواهی که تعارف نکنند. بعضی وقت‌ها نتیجه می‌دهد و بعضی وقت‌ها هم نه - چون خود این خواسته می‌تواند نوعی تعارف باشد."
واقعیت این است که تعارف قرار نیست تعارف به نظر برسد. هر چه کمتر بدیهی باشد احتمال موفقیتش هم بیشتر است. رمز کار در این است که در صورت شک همیشه به طرف مقابل فکر کنید و به احتیاجات او اولویت ببخشید. تعارف یک امر حسی است و در نهایت راه خودش را پیدا می‌کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر