سخنی با آقایان نوری زاده, نوری علا و مصداقی و بقیه نوسلطنت طلبان
در این ویدئو (لینک ۱) رضا پهلوی با صراحت می گوید: "با کسانی همکاری می کند که مورد اعتماد مردم هستند کسانی که کوچکترین آلودگی به این نظام ندارند, چون همه چیز برمیگرده به مشروعیت و اعتماد مردم. و فاکتور تشخیص و اعتماد مردم را آلوده نبودن به این نظام می داند و آن را "کلیدی" می خواند.>>>>
چند روز پیش با عکس و سند در مورد نجات بهرامی (معاون بخش روابط عمومی وزیر آموزش و پرورش رژیم تا چند سال پیش) که به همراه سعید قاسمی نژاد (مقاطعه کار سابق سپاه تا چند سال پیش) دو مسئول اول نوشتن دفترچه بیچارگی اضطرار یا مانیفست سلطنت مطلقه می باشند؛ مطلبی با استناد به تصاویر معتبر همراه تصاویر تحت عنوان " چرا باید نقشه سازش رضا پهلوی با سانسور را افشا کرد" نوشتم و مستدل نشان دادم که حامیان, مشاوران و به اصطلاح خودش "تیم او" در دامان رژیم بزرگ شده اند و لذا به گفته خود رضا پهلوی "دامن آلوده" به همکاری و تعامل با رژیم دارند.
آیا افرادی مثل حجت الاسلام مهدی نصیری (سردبیر سابق کیهان) و یا حمید فرخ نژاد (هنرپیشه فیلم های تبلیغاتی سپاه برای دهه ها که صراحتا از قالیباف و نیروی های انتظامی در کشتار دراویش گنابادی دفاع می کرد و گفت ۸۰ میلیون ایرانی فدای یک خم ابروی پسر او که در آن زمانها ماهی ده هزار دلار برای پسرش در آمریکا می فرستاد) و تعدادی از انجمن اسلامی ها و دفتر تحکیم وحدت و مشاوران کروبی و اصلاح طلبان و غیره) آلوده به این نظام نیستند؟ حال بگذریم از اینکه رضا پهلوی تا چند سال پیش شدیدا مخالف تشکیل دولت اجرایی موقت (دولت گذار) بودند. اما اکنون خود را در راس آن دولت (نهاد اجرایی موقت) قرار داده اند.
اگرچه آقایان نوری زاده و نوری علا و مصداقی و امثالهم (یعنی چند تواب چپ سابق همکار سپاه) که قبل و بلافاصله بعد از انقلاب طرفدار "امام" بودند؛ اما سالهاست که از آن بریده اند. و گاهی نیز قربانی فریب پروژه الماس های سردار مدحی شده اند, در مورد دفترچه اضطرار که حقیقتا مایه آبروریزی است سکوت اختیار کرده اند. رضا پهلوی هم قبل از کنفرانس مونیخ۲ با زیرکی و عیاری تمام هیچگونه اشاره یا خبری از این "دفترچه مضحک" به بیرون درز نداد تا آن جمع ساده لوح بیعت کننده, با چیزی بیعت کنند که اصلا و ابدا از آن خبر نداشتند.
بنده از این آقایان درخواست می کنم صراحتا نظر خود را در مورد "دفترچه بیچارگی" و بندهای مربوط به رهبری مطلق رضا پهلوی (سلطنت مطلقه) بیان کنند. بلافاصله چند روز بعد از انقلاب ۲۲ بهمن ۵۷ کاملا مشخص شده که آن انقلاب یک هیولای خون آشام زاییده است. این را بنده ۱۸ـ ساله که حدود ۲۰۰۰ کیلومتر دورتر از پایتخت در زادگاهم در چابهار بودم, بوضوح می دیدم؛ و به همین دلیل در اسفند ۵۷ تجمعات اعتراضی برگزار کردیم و اجازه ندادیم "رفراندوم جمهوری اسلامی" در چابهار برگزار شود و در تابستان ۵۸ نیز تظاهرات اعتراضی در محکومیت جمهوری اسلامی (مجهول) برگزار کردیم و هزینه هم دادیم. در صورتی که این آقایان که در مدح خمینی مطلب "فدایت شوم و خمینی پدیده ای دلگرم کننده است" می نوشتند و یا در بالای پشت بام مدرسه رفاه شاهدا اعدام های صحرایی بودند و روز بعد در روزنامه اطلاعات خودشان مطلب می زدند "تیرباران رهبران رژیم منفور شاه" و یا می نوشتند" آقا را برای ما باقی بگذارید"؛ و یا رهبران توده ای و مجاهد (مسعود رجوی و موسی خیابانی) به جمهوری اسلامی "آری" گفتند و از خمینی تعریف و تمجید کردند و در دیدار با او بیعت کردند و حتی گروگانگیری سفارت آمریکا توسط تروریست های حزب اللهی را به "امام امت" و خلق قهرمان ایران تبریک گفتند (نشریه مجاهد سال اول ـ شماره ـ ۱۰ ـ دوشنبه ۲۱ آبان ۱۳۵۸) و افراد دنباله رو و کم سوادی مثل ایراج مصداقی هورا می کشیدند. در اردیبهشت ۵۸ دانشجویان پزشکی دانشکده ما به دیدار خمینی به قم رفتند, اما بنده نرفتم, که یکی از علل اخراج من از دانشگاه شد. باید گفت تفو بر چرخ گردون تفو! بقول حافظ, محتسب شیخ شد و . . . .
عبدالستار دوشوکی
یکشنبه 21 سپتامبر 2025

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر