و ناقوس مرگ نظام!
فیروز نجومی
گویا، گوشهای بزرگ غول دین و قدرت که قشر آخوند برهبری ولایت فقیه، آخوند سید علی خامنه ای تبلور آن است، در اثر کهولت سن، سنگین شده و شنوایی خود را از دست داده است. اگر فریاد زن زندگی آزادی بکوش او نرسیده است، تردید مدار که اینروز ها حتی صدای ساسی مانکن، صدای حریف واقعی خود را هم نخواهد شنید.
برغم تغییر و تحولات و دگرگونیهایی که در این نیم قرن اخیر در جامعه ما و سراسر جهان بوقوع پیوسته است، آخوند خامنه ای چنان سخن گوید گوئی که در دوران رسالت، دوران بیاباگردی و صحرا نشینی، زندگی میکند. همچنان، بر فراز منبر قدرت، همچون، حداوند یکتا و یگانه، الله با بندگانش سخن گوید. البته که تنها گفتمان آخوند خامنه ای نیست که باز تابنده اراده الهی ست، بلکه صحنه ای هم که بر ان جلوس میابد، چنان آراسته میشود که وی همچون الله، خداوند دو عالم جلوه گرشود، بر سکویی بلند و بالا تر از همگان، در فضای بسیار وسیعی بر می نشیند. در اطراف او هیچکس دیده نمیشود، فقط آیاتی از کلام الله با خطاطی سحر انکیز و تمامی ضمه ها و کسرهها و فته های بسی بسیار خیره کننده. در آن فضای وسیع، آخوند خامنه ای تنها ست و بجز او کسی دیگری دیده نمیشود. در برابر او دیدارکنندگان، از نمایندگانی برگزیده از اقشار مختلف جامعه گرفته تا فرماندهان سپاهی، برنشسته چار زانو بر روی زمین، همچون گوسفندانی سر بزیر و مطیع، بدان منظور که بندگی و عبودیت خود را بنمایش بگذارند، نمایشی که روح خداوند خامنه ای را پر ز لذت کند.
حال اگر به ویدیوی اخیر ساسی مانکن بنگری، در خواهی یافت که چرا ساسی مانکن در این ویدیو صدای ناقوس مرگ حکومت دین را برهبری آخوند خامنه ای بصدا در آورده است. ساسی مانکن واقعیتی را بنمانش میگذارد بیانگر نفی همه ی آن چیزهایی که بازتابنده دین و تقدسی ست که ولی فقیه سعی میکند ارائه بدهد، تمسخر و بباد ریشخند گرفتن احکام مقدس اسلامی ست مبنی بر جدایی جنسیت ها و اجتناب از رفتا و عمل به حرامی ها، مثل، نوشیدنیهای طرب آور، رقص و آواز و شادی، رها از بندها و زنجیرها و هنجارهای اسارت بار دین و حکومت دینی. نه خبر از خدایی ست تنها و بی همتا و نه فرشتگان آسمانی. در ویدیوی ساسی مانکن، خداوند یکتا و یگانه، اگر چه لباس سرداری به تن دارد، سوار بر کوپال شتری در حال طرب و شادی، در آستانه مستی و هوشیاری و بهمراه او زنان و مردان درآویخته با هم از نزدیک، خبر از آینده ای میدهد مزین بزیور رهایی و آزادی، سراسر روشنائی و شادی، اینده ایکه جنبش رهایی بخش زن زندگی آزادی به پیروزی رسیده است.
این روزها تصاویری از این دست، بمیدان آمدن با رقص و پایکوبی را میتوان در همه جا، بویژه در معابر عمومی مشاهده نمود، تصاویری بیانگر صاف و روشن این پیام که دوران ولایت و امامت، دوران پیامبری و خداوندی، دوران اسطوره ای بسر آمده است. تنهایی و دوری آخوند خامنه ای بر فرار منبر قدرت نمیتواند بیانگر چیزی جز جدایی و بیگانگی ولایت از ملت باشد. هم اکنون در شرایطی بسر میبریم که خبر از طوفانی دهد عظیم که در راه است.
چرا که از آن بلندی و فاصله دور، منبر وسیع قدرت، منبری که آخوند خامنه ای بر فراز آن صعود میکند، چیزی جز دروغ بگوش نمیرسد. چگونه بندگان الله میتوانند سخنان ولی او را مبنی بر تحمل رنج و محنت در این جهان، بعنوان راهگشای بهشت در آن جهانی ماورایی، همچنان باور کنند؟ این در حالی ست که نزدیک به 4 میلیارد دلار از خزانه حکومت مقدس آخوندی ربوده میشود غارتی که هرگز افشا نمیشد اگر در درون خودی های نظام اختلافی نبود. غارت و چپاول لزوما نه رفتار و گفتمانی و یا پدیده ای تازه بلکه رفتار و گفتاری ست که بیش از 44 سال، بخش بزرگی از جامعه، تکرار آنرا تجربه کرده است و نشانیهای فراوانی مبنی بر ناخشنودی و نارضایی خود از آن، بارها در زمانهای متفاوت با برگزاری اعتصابات و اعتراضات و تظاهرات بمنصه ظهور رسانده و میرسانند. فعالیت هایی که پس از قتل مهسا امینی، بدست ماموران مقدس حکومت آخوندی، به برآمدن جنبش رهایی بخش زن زنندگی آزادی انجامید. جنبشی که زمین را زیر پای خداوند خامنه ای به لرزه درآورد و از آغاز فروپاشی حکومت دین خبر میداد.
اما، قبل از آنکه ساسی مانکن ناقوس مرگ نظام را بصدا در آورد، ظهور جنبش رهایی بخش زن زندگی آزادی، جنبشی که با کشف حجاب آغاز گردید، دیر زمانی بود که از مرگ نظام، بدلیل ستیز پایان ناپذیرش با زمان، خبر داده بود، جنبشی که نظام تمام هم و غم خود را متمرکز بر سرکوب آن نموده است. که در حال حاضر هرچه بیشتر میکوشد کمتر بهدفش نزدیک شود.
چرا که گذشته است آن زمان، زمانی که آخوند ها بر فراز منبر خطبه و روضه و یا در واقع بر فراز منبر قدرت، میتوانستند با تزریق قواعد و مقررات شریعت اسلامی به رگهای مردم، از یکطرف و بکارگیری ابزار قهر و خشونت، خونریزی و انتقام ستانی و ایجاد ترس و وحشت، زندان و شکنجه و بدار آویختن روزانه انسانها، از طرف دیگر، بنیان حکومت آخوندی را مستحکم نگاه دارند. آخوندهای مقدس، هنوز بر آن تصور اند که جنبش کشف حجاب را میتوانند با خشم و خشونت متوقف نمایند و با سرکوب هرگونه اعتصاب واعتراص و تظاهری، از جمله اخراج استادان دانشگاه و محروم سازی دانشجویان و باسارت کشیدن معلمان و کارگران، هنرمندان و روزنامه نگاران، همچنان بر فراز منبر قدرت با رجوع به اسطوره های مقدس و روایات و احادیث اسلامی، جامعه را بسکوت و خاموشی بکشانند و بار دیگر تاریکی را بر جامعه تا ابد حاکم نمایند. ولی، غافل از آنند که هرچه پیشتر که میروند با ساسی مانکن های بیشتری روبرو خواهند گردید. امروز میتوانند رپر قهرمان، توماج صالحی را دو باره دستگیر کنند ودر زیر شکنجه یکبار دیگر استخوانها سالم مانده ی پیکر او را بشکنند، با توماج هائیکه در آینده پا بعرصه وجود میگذارند، با ساسی مانکنها و جنبش های رهائی بخشی همچون جنبش زن زندگی آزادی، خاک کدام امامزاده را بر سر خود خواهند ریخت؟
از چشم انداز ولایتمداران برهبری آخوند خامنه ای، ساسی مانکن ها هم توطئه هایی هستند بر ساخته دست شیطان بزرگ، دشمن اصلی حکومت اسلامی، امریکا، دشمنی قوی پنجه و تیز دندان، در برابر نظامی که بر اساس شریعت اسلامی بنیان گذارده شده است. از احساس حقارت و خواری در برابر حکومت اسلامی است که غرب برهبری امریکا میخواهد فرهنگ اسلامی را دچار انحراف و انحطاط و تباهی کند.
چون حکومت اسلامی توانسته است نیرویی عظیم، بر اساس وحدت الله باوران با ملهدین خدا ناشناس، چین و روسیه، در برابر امریکا و متحدینش بوجود آورد. برغم تمام شواهد مبنی بر حرف شنوی حکومت اخوندی از دشمن اصلی خود، امریکا، و پرهیز از امداد رسانی به حماسی ها و عدم شرکت در جنگ بر علیه اسرائیل، دشمنی که بیش از 44 سال بر طبل نابودی آن کوبیده اند. که تعبیر و تفسیری دیگری ندارد مگر عقب نشینی و پاسخ مثبت به خواست دشمن. واقعیتی که هیچ آخوندی را از جمله آخوند خامنه ای را دچار شرم و ننگی نکند. حتی اگر همگان بر آن باور باشند که نظام در خفا به خواست دشمن تن داده و از هر گونه امداد رسانی به متحدین خویش خود داری کرده است. از برای حفظ آبرو و حیثیت است که مزدوران نظام در این یا آن نقظه از آب روی زمین با نیروهای امریکایی درگیر میشوند.
حال آنکه، واقعیت آن است که امریکا، اسرائیل و بطور کلی، غرب، بعنوان دشمن ملت ایران، برساخته دست حکومت آخوندی ست. چون بدون داشتن دشمنی غول پیکر و چند دشمن قد و نیم قد، حکومت اسلامی هرگز نمیتوانست بموجودیت خود ادامه دهد. مگر بدون شیطان وسوسه گر، شیطانی که از تسلیم و اطاعت و فرمانبری سرپیچی میکند، الله میتوانست دلیلی برای توجیه موجودیت خود ارائه دهد. اگر شیطان نبود الله مجبور نبود فرمان نابودی آنان که از اطاعت و فرمانبری خود داری میکنند صادر کند. شیطان است که برای الله دشمن تراشی میکند و مشرک و منافق و کافر را علم مینماید.
در واقع بکار گیری مزدوران در اقصا نقاط جهان، قتل شخصیتها و رهبران سیاسی، کشتار جمعی کسانیکه دشمن نظام شناسائی میشوند، ظاهرا، ادعای حضور است در سطح جهان در رقابت و مبارزه با امریکا، شیطان بزرگ، دشمنی که بر اساس روضه خوانیها، به تنها چیزی که میاندیشد نابودی حکومت مقدس جمهوری اسلامی برهبری آخوند خامنه ای ست. به بهانه مبارزه با این دشمن و یا شیطان بزرگ، رسالتی که الله بر دوش آخوندها، بویژه بر دوش آخوند خامنه نهاده است، بیش از 44 سال است که حکومت آخوندی، تمامیت جامعه را بر طبق اصل و اصول دین اسلام، دین یکتا پرستی، بیک زندان بزرگ تبدیل کرده است. زندانی که در آن زندانیان از ابتدائی ترین حق و حقوق انسانی محروم اند، از جمله حق گزینش. یک انسان شهروند نه میتواند برگزیند چه لباسی بر تن کند، چه خدایی را بر گزیند و یا بطور کلی چگونه زندگی کند، چه بنوشد و چه بگوید که موجب آزردگی خاطر ساختار قدرت نگردد.، شرایطی که تولد و ظهور فرهنگ نفی و مقاومت همچون برآمدن جنبشهای گوناگون اجتماعی، صنفی و حرفه ای، از جمله جنبش کشف حجاب و ساسی مانکن ها را بوجود آورده و میاورد.
فیروز نجومی
firoz nodjomi
https://firoznodjomi.blogspot.com/
fmonjm@gmail.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر