خطاب آقایان شریعتمداری و نوری زاده به آقای رضا پهلوی
شما شاه نیستید! شما یک شهروند با نفوذ هستید!
در این ویدئوی بسیار کوتاه مواردی را که آقای حسن شریعتمداری دبیرکل "شورای مدیریت گذار" را بیان و تائید کامل آقای علیرضا نوری زاده که از دوستداران سرسخت آقای رضا پهلوی هستند را مشاهده می کنید.
بدون تردید، سخنان آقای شریعتمداری نمی تواند مورد تردید کسی قرار بگیرد. زیرا در اینکه آقای رضا پهلوی یک شهروند همانند دیگر شهروندان ایرانی است، مورد مناقشه نیست ، و در اینکه ایشان از شخصیت ممتاز در جامعه ایران برخوردار هستند نیز نمی تواند به خلاف آن باور داشت.
آقای رضا پهلوی با علم بوجود چنین باورهایی در میان قشر فرهیخته ، بوضوح اعلام کردند: « که تمایل دارم که وکیل باشم تا پادشاه، زیرا در این حالت هم تکلیف من روشن است و هم موکلین».
اما فردای آن روزشاهد آن بودیم که بسیاری از هوادران مخرّب ایشان صدها تصاویر بر سینه ایشان حک کردند: شاهزاده "وکیل ملت"، "وکیل الرعا یا" و همطراز کردن ایشان با "کریم خان زند" و نظایر این با حرف های یک من و یک غاز وارد میدان شدند.
آیا ایشان طی آن مصاحبه خود را وکیل ملت معرفی کردند؟
آیا ایشان مشی آینده خود را در صورت کسب قدرت! همانند کریم خان زند اعلام کردند؟
این وظیفه آقای رضا پهلوی می بود که به این دسته از سینه چاکان همیشه در صحنه بگویند:
شما حقی ندارید که مرا "وکیل ملت" بدانید ، زیرا تمام کسانیکه که امروز موافق این اشغالگران هستند، حتی اگر شمارشان اندک باشد ، آنها نیز بخشی از این ملت هستند که قطعآ با وکالت من موافق نیستند ، و مشروعیت مرا زیر سئوال می برند. بنابراین، شما نه تنها از من دفاع نکرده، بلکه پیشاپیش "عدم مشروعیت" مرا اعلام کرده اید.
من تنها می توانم وکالت آندسته از کسانیکه این نظام را اشغالگر و ویرانگر ایران می دانند و شخصآ بر باورآنها ایمان راسخ دارم را ، بعهده بگیرم و خواست آنها را در محافل بین الملل به پیش ببرم.
بنابراین، من تنها به عنوان وکیل " جبهه مقاومت ملی ایران" که وابستگی و تعلقی به هیچ گروه و دسته خاصی جز "رهایی وطن" نباید داشته باشد، قادرم با تمام توان وارد میدان عمل شوم و لا غیر....
تصور می کنم که آقایان شریعتمداری و نوری زاده که هر دو تحصیلات حقوقی خود را در همان دانشکده من به پایان رسانده اند، بهتر از دیگران متوجه عرایضم باشند
عبدالحمید وحیدی
آقای رضا پهلوی باید به آنهابگویند: من تنها می خواهم صدای این هموطن را بگوش جهانیان برسانم.
امروز زمان سخن گفتن از شاه و شاهزادگی نیست!
ایشان باید به آنها بگویند: می خواهم از صدای خفه شده خانم نسرین ستوده دفاع کنم.
ایشان باید به آنها بگویند : می خواهم ناله مادران داغدار را بگوش جهانیان برسانم.
ایشان باید به آنها بگویند : اگر چنین نکنم ، قطعآ تاریخ لکه ننگی بر پیشانی من خواهد نهاد، انگاه فرندان شما مرا لعنت خواهند
کرد نه شما را، پس چنین ننگی را برای من طلب نکنید! اگر چنین کنید، شما دشمن من هستید نه دوستدارمن!
واکنش آقای سیاوش لشگری
نامه سرگشاده به آقای حسن شریعتمداری با پیشنهادی به ایشان
آقای شریعتمداری هر زمان که میکروفونی جلوی دهان خود پیدا میکنید حالت امر و نهی به شما دست می دهد و
خود را برتر از همه می پندارید، و فراموش می کنید که خوددتان یکی از سهامداران اصلی بدترین و زشت ترین و
ویرانگر ترین انقلاب های تاریخ جهان هستید. اکنون چه اتفاقی رخ داده است بدون اینکه از دخالت خود در چنین
انقلابی اظهار ندامت و پوزش خواهی کنید دوباره یاد رضا پهلوی افتاده اید و با همان لحن همیشه گزنده و آمرانه
به او میگوید شما تشریف بیارید جایتان محفوظ است ! خیلی ممنون که شما جای ایشان را نگه داشتید و به شخص
دیگری ندادید !. رضا پهلوی اگر در جامعه از یک مزیتی برخوردار است که شما اذعان کردید جرا به پیمان نوین او نه
پیوستید و نگفتید ما با شما هستیم؟ و اکنون او را با یک لحن تلخ راهنمایی می کنید که چکار بکند و چه کار نکند
آقای شریعتمداری او می داند چکار باید بکند و چهنباید بکند . شما چهل و چند سال است جلوی (فقط اتحاد) او را
گرفته اید ، او از دوران جوانی و آغاز کارش می دانست بدون همبستگی ملی و اتحاد (با حفظ باورهای سیاسی) اتفاقی
رخ نخواهد داد و شما امروز پس از این همه سال به آگاهی او در چهل سال پیش رسیده اید که ایکاش این بار هم
آرزویتان مخلصانه و صادقانه بود و با حضور از بالا به پایین مسئله را نگاه نمی کردید شما و هم اندیشان شما تا به
امروز فرصت های زیادی را از دست داده اید و نتوانستید از موقعیت این جوان که بیش از سد بار گفته من در پی
قدرت و شاه شدن نیستم برای آزادی ملت ایران بهره بگیرید . امروز هم هرگاه بخواهید در کار بهره گرفتن از نفوذ
او بسود ملت استفاده کنید باید خودتان به او و باورهای دموکرات مآبانه اش لبیک بگویید و به او بپیوندید و آینده
او را بدست ملت ایران بسپارید . او آنقدر با هوش است که خود و خانواده اش را با شاه شدن به سرنوشت تلخ پدر
و پدر بزرگش نیندازد . او خودش توانایی آن را دارد در روز موعود طرفداران خودش را هم به نوع دیگری از حکومت
به ویژه پادشاهی همه کاره و فعال سیاسی کنار نگهدارد، تا نیاید برسرش آنچه بر اسلاف او آمد . جناب
آقای شریعتمداری ، تا شما و سایر دلواپسان سیاست به رضا پهلوی برای داشتن یک ایران کاملا دموکرات با آزادی
هایی که در قانوناساسی نوین نوشته خواهد شد نپیوندید او نمی تواند به هرسازمانی که از او بخواهد به آنها بپیوندد
پیوستن شما به این معنا نیست که هرچه او بگوید شما باید عمل کنید نه ، پیوستن شما به او آغاز نشستن و ریختن
طرح برای چگونگی اداره کشور در فردای آزادی ایران است و در همین طرح است که وظیفه رضا پهلوی هم مشخص
می شود و با یک پیمان نامه به ملت ایران پیشکش می شود تا ملت ایران بداند برای چه باید بپا خیزد و حکومت فعلی
را سرنگون کند. با این شکل هم شما به آرزویتان رسیده اید و هم از وجود این شخصیت با نفوذ( در درون و بیرون از
ایران ) بهترین بهره را گرفته و ترس شما هم از اینکه او شاه شود و یا شاهی دیکتاتور و مداخله گر از بین خواهد رفت
همه جورش را رفتید و بجایی نرسیدید نزدیک است دوران ملایان چپاولگر به نیم قرن برسد این یکی را هم آزمایش کنید
که سریع ترین راه پیروزی و نجات مردم از این روزگار سیاه است .اگر شما آغازگر پیوستن به رضا پهلوی شوید دیگران
هم خواهند پیوست و راه برایتان هموار می گردد . برای شما و همه تلاشگران راستین تندرستی و پیروزی آرزو میکنم
حرف آقای شریعتمداری کاملن درست و منطقی ست که حتا اقای نوریزاد انرا صریح تایید میکند.اقای رضا پهلوی برای حفظ سلطنت طلبان سینه چاک و آینده سلطنت موضع فعلی را گرفته که من وکیل ملتم،در صورتی که زمانی میتواند این ادعا را بکند که بطور علنی دخالت کند و تکلیف خود را با همه سلطنت طلبان و مشروطه خواهان روشن کند و با شرکت عملی در مبارزات اپوزسیون شرکت نماید.البته باید اپوزسیون رهبری خود را تعین کند و اقای رضا پهلوی را بعنوان سخنگوی اپوزسیون معرفی و نظرات اپوزسیون را در مجامع جهانی اعلام نماید.این مرحله فعلی ست و در آینده ایشان حق دارد خود را برای هر پستی از قرار پادشاهی کاندید کند.
پاسخحذف