طلبه هایی که عضو سازمان سرکوب شدند
ایران وایر ـ آیدا قجر ـ
طلاب کفنپوش قم را خیلی از اهل سیاست ایران میشناسند، دو بار حمله به بیتآیتالله حسینعلی منتظری و تظاهرات علیه محمد خاتمی و عطاءالله مهاجرانى، نخستین وزیر ارشاد دول اصلاحات به نام آنها ثبت شده است. در سرکوب جنبش اعتراضی ۸۸ هم فعال بودند. داستانشان هم قدیمی است.
آیدا قجر
مجتبی ذوالنور در گفتوگویی در شهریور ماه ۱۳۹۰ در روایت شکلگیری «تیپ ۸۳ رزمی تبلیغی امام جعفر صادق» به «افکارنیوز» گفته است او در سال ۶۴ و پس از مدتی حضور در جبهههای جنگ، طرح تشکیل این تیپ را نزد آیتالله خامنهای، رییسجمهوری وقت برده است. پس از کسب موافقت، به سراغ هاشمی رفت که در آن زمان فرمانده جنگ بود. رفسنجانی ضمن استقبال از این طرح او را نزد سپاه فرستاد و در نهایت اوایل سال ۱۳۶۵ این تیپ، با حضور حسن روحانی به عنوان نماینده رفسنجانی، سردار افشار که فرمانده سپاه کشوری بود و تعدادی از مراجع حوزه علمیه قم اعلام موجودیت کرد.
همزمان با پایان جنگ و بعد از تشکیل این تیپ ویژه طلاب، در قم دو مدرسه به نامهای «معصومیه» و «عترت» در سال ۱۳۶۸ هم تاسیس شدند. اگرچه در ظاهر این مدرسهها ارتباطی به تیپ ۸۳ نداشتند اما بعضی از اعضای فعال تیپ ۸۳ در این دو مدرسه تحصیل میکردند. مدرسهای که ارتباط مدیرانش با دفتر آیتالله خامنهای و مصباح یزدی شهرت داشت. در دهه ۷۰ عموما مدارس سنتی قم به طلبهها اجازه فعالیتهای نظامی سیاسی نمیدادند اما پس از رهبری خامنهای و خصوصا در پی افزایش شهریه طلاب مدارس بیشتری سیاسی شدند. اگرچه همچنان برخی از مدارس که زیر نظر آیتالله صافی گلپایگانی و مراجعی سنتی مانند او اداره میشوند بر استقلال حوزه از حکومت تاکید دارند.
اما مجتبی ذوالنور مراحل ترقی را چنین طی کرد: او پس از ۲۳ سال فرماندهی تیپ ۸۳، برای سه سال رییس ستاد نمایندگی ولی فقیه در سپاه شد و سپس به مقام جانشینی نماینده ولی فقیه در سپاه رسید. پس از ۳ سال استعفا داد تا برای نمایندگی مجلس نهم نامزد جبهه پایداری در قم شود.
ذوالنور در تجربه تشکیلات نظامی تبلیغیاش دو روحانی دیگر را نیز همراه خود داشت. مهدی طائب که در دهه گذشته با عنوان فرمانده قرارگاه عمار شناختهتر شد و برادر حسین طائب، رییس سازمان اطلاعات سپاه. دیگری علیرضا پناهیان، جانشین قرارگاه عمار و عضو هیات امنای دانشگاه هنر که البته سخنران ثابت بیت رهبری در مناسبتهای مذهبی است. مثلثی که بعدها در سیاست ایران پررنگتر شد و زیر پرچم جبهه پایداری قبای روحانیت را با ردای سیاست جابهجا کرد.
مهدی طائب که بعد از وقایع سال ۸۸ ناگهان فرمانده قرارگاه عمار شد تا مسوولیت جنگ نرم را برعهده داشته باشد اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ صاحب یک مجتمع مسکونی در قم بود که محل زندگیاش و جمعی از طلبههای حزباللهی محسوب میشد. علیرضا پناهیان هم در آن زمان «هیات محبین اهل بیت قم» را اداره میکرد که مهمترین محل تجمع طلاب حزباللهی در قم به شمار میرفت. مدیر اجرایی این هیات هم برادر او، احمد پناهیان بود. اوج فعالیت خیابانی این مثلث ابتدای دهه ۷۰ بود یعنی پس از مرگ آیتالله خمینی و قدرت گرفتن جریانی که بعدها به اصولگرا شهرت یافت. پناهیان البته در دوره دوم ریاست احمدینژاد بر دولت، معاون فرمانده قرارگاه عمار شد و همزمان مسوول نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه هنر.
از مهمترین موارد کارنامه این جریان دو بار حمله به دفتر، خانه و محل تدریس آیتالله منتظری بود. محمدجواد اکبرین، دینپژوه و روزنامهنگار که خود از شاهدان این واقعه است، میگوید: «در حمله سال ۱۳۷۶ که به حصر آیتالله منتظری انجامید، مجتبی ذوالنور حضور دارد. پناهیان سخنرانی میکند و مهدی طائب و نزدیکانش سازماندهی را برعهده دارند. آنها پیشتر و در آغاز دهه ۷۰ هم به آرشیو غنی صوتی و تصویری بیت آیتالله منتظری حمله کردند، کاستها را به عنوان غنائم تقسیم کردند و برخی کتابها را آتش زدند. آن روز تمام بلوار شهید محمد منتظری قم پر از جمعیتی شده بود که این تراژدی را تماشا میکردند و میدانستند که این رفتار مغولانه پشتوانه سیاسی و نظامی مطمئنی دارد.»
اما طبق گزارشهای منتشر شده از آن ماجرا، فرد دیگری هم نقش پررنگی داشت؛ «حسین استادآقا» که در آن زمان از نیروهای نزدیک به مهدی طائب بود و بعدها عضو شورای جبهه پایداری شد و در انتخابات مجلس نهم، نامزد همین جبهه در لیست تهران بود که رأی نیاورد. پیشتر وقتی محمود احمدینژاد روی کار آمد مدیرکل ارشاد قم شد. او در مصاحبههای مختلف از آن حمله دفاع کرده و بر حضور خود تاکید کرده است. از جمله دیگر حرکتهای همین طلاب کفنپوش با هماهنگی تیپ ۸۳ و هیات محبین، سوم خرداد ۱۳۷۷ است در اعتراض به کف زدن دانشجویان دانشگاه تهران هنگام سخنرانی محمد خاتمی، رییسجمهور وقت است.
گفته میشود این مثلث فعالیتهای امنیتیاش را با وزارت اطلاعات هماهنگ میکرد. در آن زمان حوزه علمیه قم بخشی با عنوان «آمار و بررسی» داشت که میان برخی طلاب به «حراست حوزه» مشهور بود و در ارتباط با این مثلث، نقش نهادی اطلاعاتی و امنیتی را برای طلاب منتقد ایفا میکرد. بعدها که معاونت اطلاعات سپاه ایران تاسیس شد و به سازمان اطلاعات سپاه ارتقا یافت ارتباط این مجموعه با سازمان اطلاعات سپاه که رییس آن حسین طائب، برادر مهدی طائب است بیشتر به چشم آمد. بخش آمار و بررسی حوزه علمیه قم در اواخر دهه ۷۰ بر فشار روی طلاب نزدیک به جریان اصلاحطلب متمرکز شد و ضمن ارتباط با دادگاه ویژه روحانیت برای تصفیه آنها تلاش کرد.
محمدجواد اکبرین یکی از آن طلاب بود که پس از انتشار نخستین مقالهاش در روزنامههای نزدیک به جریان موسوم به «دوم خرداد» پایش به «حراست حوزه» باز شد: «در همین بخش، طلبههایی را که در جبهه اصلاحطلبان، اهل قلم یا کنشگر سیاسی بودند احضار میکردند و هشدار میدادند. اما در صورت ادامه مسیر، در هماهنگی با قاضی محسنی اژهای، پروندهشان به دادگاه ویژه روحانیت میرفت و با اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" مواجه و زندانی میشدند. در اواخر دهه ۷۰ مسوول این بخش حجتالاسلام صرفی بود که دفترش در ساختمان مرکز مدیریت حوزه مستقر بود.»
با روی کار آمدن محمود احمدینژاد اما این طلاب و مثلث هادی آنها از سایه بیرون آمدند و به ارگان جبهههای سیاسی تبدیل شدند: «هر سه ضلع این مثلث خط فکری آیتالله مصباح یزدی را دنبال میکردند که بعدها به عنوان مرشد جبهه پایداری شناخته شد. در واقع امتداد تیپ ۸۳ نظامی در حزب سیاسی خود را نشان داد. همانطور که پدیده تبدیل شدن نظامیها به سیاستمداران را داریم مثل محسن رضایی و محمدباقر قالیباف، ذوالنور هم که نظامی بود، حالا رسما سیاسی است.»
به روایت اکبرین برخی از همین گروههای طلاب آموزشدیده بعدها در سال ۸۸ «بخشی از سازمان سرکوب» شدند و زیر نظر «حاج حسین یکتا» که در حال حاضر در کنار ابراهیم رییسی در آستان قدس به سر میبرد، فعالیت کردند: «بعد از ۸۸ همینها با کمک شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کمیتهای تشکیل دادند و راهپیمایی ۹ دی را راه انداختند که بزرگتر از مانورهای قدیمیشان در قالب کفنپوشان بود. حمید رسایی که بعدتر، هفتهنامه "۹دی" را راهاندازی کرد از نزدیکان مهدی طائب بود که با روی کار آمدن احمدینژاد مشاور اولین وزیر ارشاد دولت نهم، صفارهرندی و مدیرکل ارشاد قم شد. اگرچه پیش از آن مدیر دفتر "جریانشناسی تاریخ معاصر" بود و بولتنهایی برای مراجع قم علیه اصلاحطلبان مینوشت.»
در دوران احمدینژاد دیگر خبری از کفنپوشی روحانیت نبود و دولت را خودی و مورد حمایت جبهه پایداری میدانستند و از چهرههای سیاسی تبدیل به چهرههای دولتی شدند. چهره هایی که با پایان مقبولیت احمدی نژاد و شکست جبهه پایداری در مجلس اغلبشان به حاشیه رفتهاند ولی کماکان در ژست «آتش به اختیار»، از پتانسیل قوی برای تاثیرگذاری در مناسبات سیاسی برخوردارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر