۱۳۹۵ بهمن ۸, جمعه

آتش سوزی پلاسکو همان قدر سیاسی است که «انتخابات »



محمدمهدی مجاهدی
کلمه
فروسوختن ساختمان پلاسکو در فیزیکی‌ترین و بیرونی‌ترین ظاهرش چیزی جز سلسله‌ای از کنش‌ها و ‌واکنش‌های فیزیکی و مکانیکی نیست: حرارتی که چارچوب‌های آهنین را ذوب می‌کند و آتشی که در خشک و تر می‌افتد و می‌سوزد و به خاکستر می‌نشاند و جان‌های عزیزی که بر باد می‌رود.
اما عمق نگاه‌مان را که اندکی بیش‌تر کنیم، مجموعه‌ای از ناامنی‌های ارزان و آسان و کمین‌گرفته پشت هر حادثه‌ی معمولی را می‌بینیم که ناشی از ناتوانی نظام سیاست‌گذاری عمومی و فساد مدیریت شهری است. از این منظر، این اتفاق فحوای سیاسی فوق‌العاده مهمی پیدا می‌کند و مناسبت بسیار خوبی می‌تواند باشد برای بحث و دریافت نسبت مستقیمی که امنیت و ناامنی زندگی یومیه‌ی ما با فساد سیستماتیک و نحوه‌ی برخورد نظام سیاسی با مقوله‌ی مدیریت سیاسی و اجتماعی دارد.
برخی به هیجان‌زدگی مردم و ازدحام ایشان که مانع دست‌رسی مناسب آتش‌نشانان و کمک‌رسانی درست به مصدومان بوده است، اشاره کرده‌اند؛ اشاره‌ای به‌جا ست. ولی این پدیده را هم اگر درست ببینیم، روشن است که ضایعه‌ای است که به فقدان تربیت شهروندی باز می‌گردد. تربیتی که مانند بسیاری ضروریات دیگر، جایش در نظام آموزشی و پرورشی ما (به معنای عام کلمه، و نه فقط وزارت آموزش و پرورش) خالی است. تربیتی که سامان‌دهی آن کمترین وظیفه‌ی نظام سیاسی است.
سردرگمی خبری درمورد برخورد پدافند هوایی با پرواز شیء ناشناس بر فراز تهران، آلودگی هوای کلان‌شهرها، ناتوانی در سامان‌دهی ترافیک تهران و کنترل مؤثر کیفیت ساختمان‌سازی و ارتقای ضریب امنیت ساختمان‌ها در قبال حوادث همگی نقاط مختلف یک طیف اند. طیفی که چیزی نیست جز دامنه‌ای وسیع از ناتوانی و فساد در سیاست‌گذاری عمومی و بدکارکردی سیاست.
این روی‌دادها می‌رسند و می‌روند. عبرت‌آموزی در گرو اندیشیدن مکرر و هربار جدی‌تر و عمیق‌تر به ریشه‌های فسادخیز و بحران‌آفرین و فاجعه‌سازی است که از همین روی‌دادها که همه‌جای دنیا هست، این‌جا در این مرز پرگهر فاجعه می‌آفریند.
تغافل از عمق سیاسی فاجعه‌هایی که به‌آسانی می‌توانستند مهار شوند، و در اغلب کشورهای دنیا مهار می‌شوند، درسی به ما نمی‌آموزد. این که کلاً فساد هست و نظام مدیریت سیاسی و شهری ما کارآمدی لازم را ندارد اجمالا بخشی از معلومات عمومی است. فهم این که آن فساد و ناکارآمدی در بن فجایع است، البته نیازمند درنگ و هم‌اندیشی است.
در همین مناسبت‌هاست که باید بفهمیم که اصلاح سیاسی و اجتماعی امری فانتزی و فوق‌برنامه و سلیقه‌ای و برای اوقات فراغت نیست. با جان‌های ما و عزیزان ما در تصادفات رانندگی و آتش‌سوزی‌های مهارنشده و خشک‌سالی و خدای‌ناخواسته زلزله‌های بزرگ در بسیاری نقاط کشور سروکار دارد. مسأله‌ی مرگ و زندگی است.
به این دلیل است که آتش‌سوزی و آموزش و پرورش و زلزله و سوانح رانندگی و خشک‌سالی سیاسی است، همان‌قدر سیاسی که انتخابات و البته چه‌بسا حتی بیشتر از انتخابات. اصلاح سیاسی یعنی ارتقای ظرفیت‌ها برای فهم و حل همین مسأله‌ها و پیش‌گیری از فجایع و مهار روی‌دادهای خطرناک.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر