۱۳۹۵ بهمن ۶, چهارشنبه

پرسشی از مسلمانان « اهل وطن »



هر چند که دیگر چیزی به نام  « مسلمان از نوع سنتی » در میان ایرانیان وجود ندارد جز « شارلاتانیزم  اسلامی » ، اما اگر در گوشه و کناری هنوز کسانی همانند خانم شیرین عبادی که با صدای بلند می گفت : من مسلمانم و به مسلمانی خود افتخار می کنم، یافت شوند ، در برابراین پرسش که میان جماعت فوق چه کسانی در « عمل » به  «اسلام ومقدّسات  » آنها  توهین کرده ا ند ، چه پاسخی دارند؟؟؟  


دیدگاه کنت دو گوبینو دیپلمات فرانسوی که در 140 سال پیش به مدت سه سال در ایران زندگی کرده است، باره « مسلمانی ایرانیان »  چنین می گوید :    

هر خارجی وارد ایران می شود تصور می کند که ایرانیان مومن ترین ملل جهان هستند. مذهب رسمی ایران اسلام است و شب و روزآیات کوچک و بزرگ قرآن و کلمات و عباراتی که از احادیث و اخبار مذهبی اقتباس شده بر زبان مردم جاری است.  شما اگر یک ربع ساعت با یک ایرانی صحبت کنید خواهید دید که چندین مرتبه می گوید انشا اله ، ما شااله ، خدا بزرگ است، سلام اله علیه و صلوات اله علیه و غیره.....


اگر احیانآ نام قرآن به میان بیاید با نهایت تکریم این نام را تلقی نموده و آنرا کتاب خدا می خوانند و چنانچه بخواهند عبارات و کلماتی چند از قرآن بیان نمایند، آنها را به عنوان  « آیات کریمه » معرفی می کنند و اگر چند نفر از هموطنان آنها در اطرافشان باشند ، هنگام ادای این کلمات باد در گلو می اندازند و حروف عربی را با مخرج اصلی ادا می کنند و یک نوع حال تفکری به آنها دست داده و بطوری با خضوع چشم به آسمان می اندازند که شخص تصور می کند که آنها از مقدسین بزرگ می باشند.ولی در میان هربیست نفر که با این خلوص نیت ظاهری اظهار قدس و ورع می نمایند مشکل بتوان یک نفر را یافت که باطنآ هم چنین خلوص نیت و قدس و ورعی داشته باشد.
و عجب در اینجاست با اینکه تمام ایرانیان از این موضوع اطلاع دارندو می دانند که این اظهار تقدس صوری است و باطنی نمی باشد با این وصف بروی خودشان نمی آورند. گویی این ملت بزرگ به موجب یک پیمان معنوی یا مرموز موافقت کرده است که متفقآ این « ریاکاری » را بپذیرد.

قطعآ ، مسلمانی خانم عبادی و نظایر ایشان از همان نوع مسلمانی است که آقای کنت دو گوبینو در « کتاب سه سال در ایران » بیان داشته است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر