بهروز ستوده
درغیاب قوه قضائیه مستقل ومطبوعات آزاد، وباحمایتی که بیت رهبری و دستگاه قضائی جمهوری اسلامی از متجاوزان به جان ومال وناموس مردم ایران میکنند،هرروزازدرون منجلاب فاسدی که خود را"نظام مقدس اسلامی"نام نهاده است لکه متعفن دیگری از عمق این منجلاب به سطح میاید و موجب رسوائی نظامی میگردد که رهبرانش داعیه صدور ارزش های انقلابی واسلامی خود را به سراسر جهان درسرمی پروند، انقلابی که پس از 37 سال در تمامی عرصه های اقتصادی،سیاسی،فرهنگی ، اخلاقی وغیره به ورشکستگی کامل رسیده است وملتی را درفقرو فحشا واعتیاد و فرار مغزها و غیره غوطه ورساخته است.
برخلاف تمام نظام های موجود سیاسی درجهان که دولت و قوه قضائیه قانوناَ بایدمدافع و حامی حقوق شهروندان باشند و به تعقیب ومجازات عوامل فساد وتباهی درجامعه بپردازند، در"نظام مقدس" جمهوری اسلامی ایران، دولت وقوه قضائیه که دست نشانده و مطیع رهبرهستند نه تنها به تعقیب و مجازات عوامل فساد درجامعه نمی پردازند ، بلکه اگرکسانی یافت شوند که فسادی را افشا سازند، خود درمظان اتهام قرارمیگیرند وبه عنوان مجرم تحت تعقیب دستگاه قضائی جمهوری اسلامی قرار میگیرند. تمام زنان ومردان روزنامه نگاری که با اتهامات امنیتی دردادگاه های جمهوری اسلامی به زندان های طویل المدت محکوم شده اند، جرم شان چیزی جزاین نیست که گوشه ای جنایات و مفاسد حکومتگران اسلامی را افشا نموده اند.
برملا شدن تجاوزجنسی قاری قرآن بیت رهبری وچگونگی رویکرد قوه قضائیه جمهوری به این پرونده وسخنان صادق لاریجانی و محسنی اژه به عنوان دوتن از بالاترین مقام های دستگاه قضائی جمهوری اسلامی که تلاش دارند این پرونده را بی اهمیت و محتویات آنرا شایعه پراکنی "معاندان اسلام و انقلاب"جلوه دهند،یکبار دیگر عمق فساد دستگاه قضائی حکومت ولایت فقیه را به نمایش گذاشت.این پرونده که به گفته یکی از شاکیان، شخص خامنه ای دستور"جمع کردن"اش را داده بوده است، به مدت 5 سال از این شعبه به آن شعبه ارجاع میشود و تنها زمانی که شاکیان پرونده متوجه میشوند دستگاه قضائی جمهوری اسلامی علیرغم تمام اسناد و مدارک قصد دارد آنرا مختومه نماید، یکی ازشاکیان با یک رسانه خاج از کشور مصاحبه میکند تا ازاین طریق صدای دادخواهی خود را به گوش مردم ایران برساند. واینک همین دادخواهی شاکی پرونده از نظرصادق لاریجانی رئیس دستگاه قضائی جمهوری اسلامی مبنائی برای "مجرم" شناختن کسی میگردد که درکودکی توسط قاری قرآن وابسته به بیت رهبری مورد تعرض جنسی قرار گرفته است!
صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه بدون اینکه توضیحی در مورد پرونده تجاوز جنسی قاری قرآن بدهد دو روز پیش درجمع مسئولان قوه قضائیه جمهوری اسلامی چنین گفت:
«در مورد برخی پرونده ها نیز دروغ های عجیب و غریب می شنویم. در حالی که میلیونها پرونده در دستگاه قضایی جریان دارد و روند طبیعی دادرسی خود را طی می کند، می بینیم که یک پرونده را رسانه ای می کنند و با طرح مطالب کذب نسبتهای دروغ به رهبری و رئیس قوه قضاییه و نظام قضایی کشور می دهند. می گویند رئیس قوه قضاییه پرونده را مختومه کرده در حالی که طبق قانون جز در چارچوب ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری که پیش از این نیز در قالب ماده ۱۸ مطرح بود، رئیس قوه قضاییه اختیار قانونی برای مختومه کردن پرونده ندارد و هیچگاه هم چنین عملی واقع نشده است. بنابراین طرح چنین ادعاهایی کذب محض است.»
وآن یک پرونده ای که رئیس قوه قضائیه میگوید مختومه کردن آن در صلاحیت او نیست، همانا پرونده رسوای قاری قرآن لواط کار است که صادق لاریجانی نه از روی شرم وحیا بلکه از روی ریاکاری و برای بی اهمیت جلوه دادن پرونده تجاوزجنسی قاری قرآن از یکسو و مستقل نشان دادن قضات دستگاه فاسدقضائی جمهوری اسلامی از سوی دیگر،از ذکرنام و محتویات آن پرونده خودداری میکند، وگرنه کیست که ندانددر نظام قضائی حکومت ولایت مطلقه فقیه حتی خود رئیس قوه قضائیه استقلال ندارد تا چه رسد به قضات دادگاهها که با یک اشاره بیت رهبری و نیروهای امنیتی سربیگناهی را بالای دارمیکنند، چشمان خود را برغارتگریهای میلیاردی می ببدند، ومنتقدین سیاسی و اجتماعی رابا صدور احکام غیرقانونی وطولانی مدت روانه زندان میسازند.
صادق لاریجانی که ازمصاحبه آقای مهدی فلاحتی در صدای امریکا با یکی ازشاکیان پرونده تجاوز جنسی قاری لواط کاروافشای دستگاه فاسد قضائی جمهوری اسلامی به خشم آمده است، خطاب به مسئولان عالی رتبه دستگاه قضائی ، رؤسای دادگستری استانها ودادستانهای قوه قضائیه چنین میگوید:
« وقتی می بینیم که یک کانال ماهواره ای میلیونها دلاربرای بمباران تبلیغاتی هزینه می کند و به خصوص علیه دستگاه قضایی جمهوری اسلامی دست به تبلیغات گسترده می زند مطمئن می شویم که مسیر درست را پیموده ایم وگرنه دشمن به این شکل دستپاچه و ناراحت نمی شد.همگی باید مراقب باشید و بدانید هجمه علیه قوه قضاییه،هجمه ساده ای نیست. درعناد و دشمنی برخی رسانه ها درخارج از کشور تردیدی نیست اما کسانی که از داخل کشور به این قبیل رسانه ها کمک می کنند باید به عنوان معاونت در جرم تحت تعقیب قرار بگیرند تا مرز بین انقلاب و ضدانقلاب مشخص شود. متأسفانه برخی از افراد در داخل با این رسانه ها مصاحبه میکنند و به نحوی به آنها کمک میکنند و در عین حال طلبکار هم هستند.»
چون یک کانال ماهواره ای علیه دستگاه قضائی جمهوری اسلامی تبلیغ کرده است پس باید نتیجه گرفت که کاراین دستگاه درست است ! این است استدلال و منطق خنده دارصادق لاریجانی، برای اثبات درست کاری و منزه بودن سیستم قضائی جمهوری اسلامی . وخنده دارتر اینکه رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی، رسانه های خارجی مجرم میداند و شهروندان ایرانی که با این رسانه ها تماس بگیرند را شریک جرم! ودراین استدلال خنده دار تهدید آشکاری به همه شهروندان ایرانی داخل کشور نهفته است که بفرمان ایشان همه باید تسلیم فساد دستگاه قضائی جمهوری اسلامی شوند، مُهرسکوت برلب نهند و دادخواهی خود را علنی نسازند، که اگر ساختند مجرم شناخته میشوند و با اتهام امنیتی و جاسوسی مواجه خواهند و راهی زندان و شکنجه گاه.
پس شگفت انگیز نیست که هنور جوهر فرمان مجرّمیت مصاحبه با رسانه های خارجی خشک نشده یکی از شاکیان پرونده قاری قرآن لواط کار، به محضر صادق لاریجانی رئیس دست نشانده دستگاه قضائی نامه مینویسد و یا مجبورش کرده اند که نامه ای بنوسید واز" شبکههای معاند خصوصا بوق فرسوده صدای شیطان بزرگ" ابراز برائت نمایدو بروفاداری خود به رهبر و "نظام مقدس جمهوری اسلامی" تاکید کند! اما نکته جالب درنامه این شاکی پرونده قاری لواط کارآنجاست که "غائله "بپا شده در مورد پرونده قاری مذکور را اهمال مسئولان در عدم رسیدگی به این پرونده وعدم صدور حکم قطعی میداند. بی تردید این شاکی پرونده که خود قربانی فساد دستگاه قضائی جمهوری اسلامی است نیک میداند چرا این پرونده به مدت 5 سال وبدون نتیجه ازیک شعبه دادگاه به شعبه دیگر میرود.
در قسمتی ازنامه یکی از شاکیان پرونده به محضر رئیس قوه قضائیه که چنین آمده است:
« اولاً قبل از هر کلامی اعلام میداریم که باتمام وجود معتقد به «حفظ» نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستیم و آن را به فرموده حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه از اوجب واجبات میدانیم.
در این راه دشمنی مان با دشمنان اسلام و انقلاب، دشمنی دیرینهای است، چه آن زمان که در بزنگاه جنگ و دفاع مقدس جانمان، این کمترین هدیه به مقام ولایت را سپر کردیم که مبادا به اسلام و انقلاب خدشهای وارد شود و چه امروز که هر زمان نیاز باشد تاپای جان از نظام مقدس جمهوری اسلامی و همچنین از کیان منور قائدنا البصیر، مولا و مقتدایمان، مقام معظم رهبری حضرت آیتالله العظمی خامنهای حفاظت و حراست خواهیم کرد.
ثانیاً ممانعت از ورود عناصر ناصالح و فاسد را به ساحت مقدس فعالیتهای قرآنی و فرهنگی در حکومت اسلامی، از مهمترین منویات مقام معظم رهبری دانسته و قویا در این خصوص معتقدیم:
یکی از اولین و نزدیکترین مصادیق «حفظ» این نظام مقدس و آرمانهای والای آن، مقابله بلکه مبارزه با افراد زیاده خواه و متعدی به حدود الهی میباشد. همانانی که بیشرمانه در جهت مزید بلکه احیاء مقبولیتشان نزد دیگران از انتساب خود به مسئولان ارشد نظام هیچگونه ابایی ندارند.
ثالثاً غائله اخیر را به نوعی نتیجه تعلل و کم لطفی چندین ساله مسئولان مرتبط با این پرونده در صدور حکم قطعی میدانیم، پروندهای که از سال ۹۰، همچنان مفتوح است.
در انتها مجددا از آن ریاست محترم خواستار رسیدگی دقیق و سریع به پرونده که توسط معاندین نظام و رسانههای بیگانه نداشته هستیم و به حکم صادره تمکین کامل خود را نیز اعلام میداریم.»
نشتن چنین نامه ای سرشاراز مدیحه و چاپلوسی از طرف یکی از جوانانی که در کودکی مورد تعرض جنسی قرار گرفته قبل از اینکه نشانه اعلام وفاداری به رهبر و "نظام مقدس اسلامی" باشد حکایت از فضای خفقان الود و امنیتی جامعه ای را نشان میدهد که همگان ناخواسته در یک چرخه از خود بیگانگی باید چیزی را بگویند که خوش آیند حکومتگران فاسد جمهوری اسلامی باشد وگرنه ممکن است که به نفاق و ضد انقلابی بودن متهم گردند. ودرست به همین خاطر است که صادق لاریجانی رئیس دستنشانده قوه قضائیه ، مصاحبه و تماس شهروندان ستمدیده ایرانی را با رسانه های خارج از کشور معاونت در جرم اعلام میدارد.این عنصرتبهکارکه قوه قضائیه کشور را به زائده ای نیروهای امنیتی و ماشین سرکوب منتقدین و مخالفان حکومت ولایت فقیه تبدیل نموده است خوب میداند که راز بقای حکومت فاسد ولایت فقیه درایجاد فضای رعب و وحشت نهفته است.
نتیجه وحرف آخر- دادخواهی شاکیان پرونده قاری قرآن لواط گرکه مورد حمایت بیت رهبری و دستگاه فاسد قضائی جمهوری اسلامی است، پس از 5 سال دست به دست شدن در شعبات مختلف دادگستری بایگانی شده بودکه با مصاحبه و افشاگری یکی ازشاکیان پرونده ، برخی ازمسئولان دستگاه قضائی جمهوری اسلامی، ازجمله صادق لاریحانی با سراسیمگی مجبور شدند در مورد این پرونده سخن بگویند و به تهدید شاکیان پرونده متوسل شوند. بدون هیچ تردیدی اگرافشاگری یکی از شاکیان پرونده از طریق یکی از رسانه های خارج از کشور نمیبود، رئیس قوه قضائیه و زیرمجموعه فاسدش هرگز حاضر نمیشدند یک کلمه در مورد این پرونده بر زبان جاری سازند. صادق لاریجانی که از قدرت و اثربخشی رسانه های آزاد خارج ازکشوربرافکارعمومی واقف است با جرم انگاری مصاحبه با این رسانه که هیچگونه مبنای حقوقی و قانونی ندارد، میخواهد با یک دستورشفاهی، شهروندان ایرانی را از یک حق طبیعی خود محروم سازد، تاحکومتگران فاسد جمهوری اسلامی بتوانند بدون ترس ازافشاگری، به اعمال ورفتارددمنشانه خود ادامه دهد
تماس با رسانه های داخلی وخارجی حق قانونی و مسلم تمام شهروندان ایران است و جرم انگاشتن این حق، عملی است غیرقانونی و قابل تعقیب درمجامع حقوقی بین المللی، پس این صادق لاریجانی است که مجرم است نه شهروندان ستمدیده ای که برای دادخواهی و افشای ظلمی که برآنان رفته است با رسانه های خارجی مصاحبه میکنند.
6 آبان ماه 1395
27 اکتبر 2016
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر