۱۳۹۵ آذر ۱, دوشنبه

کشورداری آخوندی



حسن بهگر

روزهای نخستین پیروزی انقلاب 57 ، رفسنجانی که برای گرفتن قدرت خیز برداشته بود در جواب مهدی بازرگان  که گفت شما از سیاست و کشورداری چیزی نمی دانید پاسخ داد: یاد می گیریم ! باز از آقای عزت الله سحابی یاد دارم که در مجله ایران فردا نوشت که آیت الله اردبیلی پیش خمینی آمد که نمی توانیم مملکت را اداره کنیم و خمینی جواب داد پس بروید بمیرید! 
خوب البته رفسنجانی و اردبیلی هیچکدام نرفتند بمیرند یا کناره گیری کنند، بلکه بسیاری از مردم را کشتند وکشور را به جنگ مبتلا کردند و اقتصاد آن را به ورشکستگی کشاندند و به این ترتیب و به این بها مملکت داری یاد گرفتند، البته در سطحی که همه شاهدند.
با این وجود، رهبر جمهوری اسلامی و به قول خودش، رهبر شیعیان جهان مدت هاست با چنین دستاوردهایی خواستار صدور انقلاب و خواهان  جهان وطنی اسلامی است .
شاید اول بار تخم لق وحدت جهان اسلام را جمال الدین اسدآبادی شکسته باشد که خیال احیای امپراتوری عثمانی و براندازی حکومت قاجاریه را داشت که از ایران رانده شد و در ترکیه ره به جایی نبرد. پس از او علی شریعتی که نخست به تجلیل صفویه پرداخت و بعد متحول شد و شیعه را به تشیع ابوسفیانی و ابوذری تقسیم کرد و سرانجام مدعی شد که شیعه صفوی همان شیعه ابوسفیانی است و کم کم این ترقی معکوس به آنجا رسید که طرح مسأله ملی را توطئه ای  دانست برای تجزیه ی  امپراتوری عثمانی و استدلال کرد که گرچه آن امپراتوری فاسد بود ولی باید از پایگاه اسلامی و ضد استعماری به آن بنگریم!
با وجود فاصلهُ زمانی، چقدر این استدلال برای ما آشناست: تن به حکومت فاسد دادن برای آن که پایگاه اسلامی دارد و یا مدعی مبارزه با استعمار است !
 حال ارث این خیالپردازان اسلامی به خامنه ای رسیده که می خواهد حکومت اسلامی شیعه اثنی عشری را توسعه بدهد. هر نوع منطق و استدلالی مبنی بر این که شیعه آنهم از نوع اثنی عشری در اقلیت است و غیره به گوش این جماعت نرفته و نخواهد رفت و همچنان بر همین طبل خواهند کوبید؛ برای نمونه یک سایت تبلیغاتی قرآنی در ایران، جهان وطنی اسلامی را تبلیغ می کند و صریحاً می نویسد : «آرمان نهایی اسلام  رسیدن به امت واحد بشری است. همچنین در مورد سرزمین، خواهان از میان رفتن مرزهای جغرافیایی و به وجود آمدن کشور واحد جهانی تحت حاکمیت قانون واحد الهی است.»1 و یا سایت قطره  در مقاله ای می نویسد :«اسلاموطنی محدود به مرزهای جغرافیایی نیست. ملی گرایی نوعی تعلق ملی به کشور است در حالیکه  هدف ما به وجود آمدن کشور واحد جهانی تحت حاکمیت قانون واحد الهی است.»2  
ادعاها از این دست بسیار است و فکر می کنم این دو نمونه، نمایشی را که این روزها، تحت عنوان تأسیس فراکسیون قومی، در مجلس جمهوری اسلامی به راه افتاده، تکمیل می کند.  این است آش درهم جوشی که حکومت می خواهد برای ما بپزد، یک سرش قوم و سر دیگرش وحدت جهان اسلامی . خامنه ای و متولیان شیعه  در ام القرأ نمی خواهند از سرنوشت اردوغان که پی امپراتوری عثمانی رفت و به این روز افتاد، عبرت بگیرند و متوجه هم  نیستند که امروز جهانی شدن حتا برای کشورهای بزرگ هم به بن بست رسیده است. ترامپ رئیس قدرتمندترین کشور جهان خواستار مرزکشی است و می خواهد بین ایالات متحده ومکزیک دیوار بکشد و اتحادیه ی اروپا با خروج انگلیس در بحران است . این  از جهانی شدن کشورهای به اصطلاح  شمالی که قرار بود در این زمینه پیشگام باشند ولی در عمل فقط از مرز خود عبور کردند و به مرزهای دیگر کشورها تجاوزکردند و  استقلال آنها را از بین بردند. همین ها که دایم صحبت از جهانی شدن می کنند، نوبت دیگران  که می شود، خواستار محلی کردن localizationکشورهای جنوب و تکه تکه کردن کشورهای منطقه هستند. این رفتار غیر از استعمار، اسمی ندارد! 
استعمار در هر جا که بخواهد رشد کند، طالب قطعه قطعه شدن دیگران است تا راحت تر لقمه ها را ببلعد و آخوندهای جهان وطن ما قلب ملت را نشانه گرفته اند می خواهند به پیشواز استعمار بروند و با قوم سالاری ایران را  تکه تکه کنند. ظاهراً این هم از آن رموز کشورداری آخوندی است که خمینی برایمان سوقات آورد.  تا اینجایش را که دوام آورده ایم، امیدوار باید بود که از این چشمه اش هم جان سالم به در ببریم. هر کس مستجاب الدعوه است، دست به دعا بردارد، چون از این مبارزان که ما در صف اپوزیسیون می بینیم آبی گرم نمی شود.
2016 Nov 21st Mon - دوشنبه، 1 آذر 1395

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر