محمد نوری زاد
کاش جناب رهبر و اهالی بیت رهبری، کاش نمایندگان مجلس، کاش دولتمردان، کاش قاضیان دستگاه قضا، کاش کل سرداران سپاه و کل بسیجیان، وکاش کل آیت الله ها و کل روحانیان، دلی داشتند به تپندگیِ دلِ گنجشک. و با همان دلِ گنجشکی، معنا و مفهوم فاحشگی را می دانستند.
و شاهینِ تصورشان بر شانه ی این مهم می نشست که ای بسا این بانو و این دختری که به تن فروشی ناگزیر است، دختر و ناموس خودشان است. و این جوانی که به سوریه گسیل می شود تا در آنجا کشته شود، پاره ی تن خودشان است، و این پولهایی که به جیبِ سوری ها و لبنانی ها و فلسیطینی ها سرازیر می شود، توسط شخص رهبر و شخص سرداران سپاه و شخصِ تک به تک نمایندگان مجلس و شخص تک به تکِ آیت الله های ترسیده، از جیب تک به تکِ مردم ” دزدیده” شده است و دزدیده می شود.
پیش تر نیز گفته ام: هر خونی که از جوانان ما در سوریه به زمین می ریزد، هر یک ریالی که از جیب مردمِ ایران به جاهایی مثل سوریه داده می شود، هر بانویی که بهر دلیل تن به تن فروشی می سپرد، و یا هر آزادیخواهی که به هر دلیلِ ولایی زندانی می شود، و یا هر پولِ این مملکت که در ناکجای خود خرج می شود، داغ ننگی است بر پیشانیِ خیلی ها. یعنی چی؟
یعنی این که وقتی یکی هست که از “بِرَند” خوشش نمی آید، لابد از پاشیدنِ اسید به صورت دختران ما خوشش می آید! و از بلاهت و کجدستیِ آدمهایی مثل قاضی مرتضوی و جنتی و صدیقی و علم الهدی خوشش می آید لابد! و از بلند شدن اعتبار ایران به هر بادِ بی لیاقتی و بر زمین گرم کوفته شدنش خوشش می آید لابد! گور پدر پولهایی که در دم و دستگاههای مربوط به رهبر جابجا می شود و حساب و کتابی در کارشان نیست مطلقاً.
و گور پدرِ پولهایی که در داستان هسته ای بنا بفرمایشِ شخصِ رهبر به جیب روسها ریخته شد و کلاً دود شد رفت هوا.
چطور دیگه بگم که طرف یه مختصر تکون بخوره بقول جوونا؟
! آقا، بِرَند را بی خیال.
دختران فاحشه را دریاب. خودت دختر داری که!
آیت اله جوادی املی استاد اخلاق و دین ، واژه « دیّوث سیاسی » را وارد فرهنگ لغات فارسی کردند. دست مریزاد به این فرهنگ پویا!!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر