خمینی در تاریخ رهبری خود سخنرانیهای زیادی داشت که با تعمق در آنها میتوان به ساختار پر نفرت مذهبی- دیکتاتوری که برای ایران و به انفعال کشیدن ایرانیان پایهگذاری کرد، پی بُرد. یک نمونه از هزاران جملهی خمینی را برای بررسی ساختار گاهشمار جمهوری اسلامی در اینجا میتوان عنوان کرد : «زنده نگه داشتن عاشورا، یک مسئلهی بسیار مهم سیاسی- عبادی است.» نگاهی اجمالی به تقویم رسمی ایران از بدو انقلاب اسلامی تا به امروز نشان میدهد که چگونه معماران انقلاب، گاهشماری مطابق با ایدئولوژی بنیادگرایانه و سوژه های عزاداری برای امامان شیعه ساخته و تمام غم و شادیهای مردم را بدان مختوم داشتهاند.
دو ماه مراسم سوگواریِ حسین ابن علی، کشته شدن عوامل جمهوری اسلامی و بزرگداشت تروریستهایی چون نواب صفوی را در خود جای داده است و برای جا انداختن این مناسبتهای افسرده و دلسرد کننده، صدا و سیما و رسانهها نقش پر رنگی در به وجود آوردن فضایی غمگنانه دارند. هر چند به نظر میرسد که گاهشمار، هجری شمسی میباشد ولی محرم، صفر، رمضان و ماه حج چهار ماه از سال را با تمام ویژگیهای مذهبی در سطح عمومی جامعه به خود اختصاص میدهند.
دو ماه تمام شهرها و روستاها به مناسبت ماه محرم و صفر که شامل عاشورا، تاسوعا و اربعین میباشد، چهرهای دلمرده پیدا میکند و شورای مرکز تقویم موسسهی ژئوفیزیک دانشگاه تهران که استخراج و تنظیم تقویم را برعهده دارد تا میتواند بین این دو ماه سوگواری، مناسبتهای عزاداری دیگر قرار میدهد که کشور را به انفعالی غمانگیز بکشاند. یک ماه نیز به عنوان ماه رمضان با مناسبتهای عزاداری برای علیابن ابیطالب در گاهشمار از یکسو و تدابیر شدید امنیتی در شهر بر علیه روزهخواران از سوی دیگر مردم را به انفعال و انزوا میکشاند.
همچنین ذیالحجه که در گاهشمار مثل ماههای قمری دیگر هر سال، فصل و ماه هجری شمسی آن تغییر میکند، ماهیست که جمهوری اسلامی روی تبلیغات حج و عید قربان آن سرمایهگذاریهای زیادی کرده است. هر چند امسال روابط ایران و عربستان به سمت ممنوع شدن حج از طرف جمهوری اسلامی برای ایرانیان به پیش رفته ولی همچنان عید قربان و کشتار جمعی گوسفند در مجامع عمومی، گسترش همزمان خشونت و خونریزی را یادآوری مینماید.
این گاهشمار پر از نفرت و ملالآور هر چند تاریخ قبل از انقلاب را تا میتواند تحریف میکند ولی آنقدر تاریخ اسلام را به خوبی بیاد دارد که حتی توانسته تاریخ دقیق هجری قمری «مباهله» پیغمبر را به هجری شمسی تبدیل کند و آن را در روز دوشنبه ۵ مِهر قرار دهد. مباهلهی پیغمبر یعنی فراخواندن مسیحیان نجران و دعوت به نفرین کردن دو طرفه میباشد.
تنها مناسبتی که در این گاهشمار پر کینه، جمهوری اسلامی موفق به تحریف و برچیدن آن نشده، عید نوروز است که سنتی غیر مذهبی و فرح بخش میباشد. البته روحانیون زیادی سعی در فتوا دادن علیه عید نوروز و سنتهای مربوط به آن کرده و همچنین صدا و سیمای جمهوری اسلامی با دعوت از روحانیون متحجر سعی در کمرنگ نشان دادن این مراسم باستانی کرده ولی با مقاومت مردم، این مناسبت شاد تنها نقطهی روشنی در این گاهشمار به حساب میآید.
تنظیم کنندگان گاهشمار با سیاست حساب شده پا را فراتر گذاشته و یکروز را به تجلیل از امامزادگان و بقاع متبرکه اختصاص دادهاند. امامزادگانی که از ۱۵۰۰ مقبره در سال ۱۳۵۷ به ۱۰هزار و پانصد مقبره در سال ۱۳۹۰ افزایش یافتهاند. ۷ برابر شدن اماکنی برای جمعآوری پول مردم به عنوان نذورات و ترویج انفعال مذهبی میان آنها، کاری سازماندهی شده توسط جمهوری اسلامی میباشد که نمود آن در گاهشمار منعکس شده است.
گاهشمار تاکیدی بر شادیها، جشنها و سنتها و فراز و فرودهای یک جامعه میباشد، تحریف تاریخ و پراکندن نفرت و افسردگی در گاهشمار جمهوری اسلامی، تعمد محض برای نابودی فرهنگ شادی جامعه و به انفعال کشاندن مردم میباشد. مردم شریف ایران سزاوار گاه شماری انباشته از جشن و سرورهای ایران باستان چون جشن تیرگان، مهرگان، سپندار مذگان میباشند.
همچنین پاسداشت نخبگان، روشنفکران و سازندگان سکولار باید در گاهشمار، مردم را به قدردانی از آنها دعوت کند. روز پدر و مادر باید بر اساس مناسبتهای سکولار باشد چون جامعهی ایران فقط شامل مسلمان شیعه نمیباشد و با روند اسلامزدگی نسلهای جدید این مناسبتها جای سوال و تردید بین مردم گذاشتهاند، جمهوری اسلامی مَکثی تاریخی برای زنده نگهداشتن مناسبتهای فرحبخش بوده است و باید آن را با نقطه پایان به زبالهدان تاریخ سپرد.
ننگ و نکبت بر آن ایرانی که در چنین فضایی خود را مسلمان می نامد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر