صدیقه وسمقی
رای مردم به پولهای خردی تبدیل شده که در جیب شورای نگهبان ریخته می شود تا آن شورا هرگونه که می خواهد آن را خرج کند. رای مردم که می تواند پشتوانه ی توسعه و آبادانی و حل معضلات باشد، مانند طلا که پشتوانه ی پول است، اکنون در جیب شورای نگهبان به پولهای سیاه خردی می ماند که ارزشی ندارد. بی قدر شدن رای مردم از آن روست که نگهبان آن مسگر است نه زرگر.
امتیازی که به دبیر شورای نگهبان برای ورود به مجلس خبرگان در انتخابات اخیر داده شد، گویا این شورا یا دبیر آن را جرات بخشیده که یک گام دیگر به جلو بردارد. شورای نگهبان با رد صلاحیت های گسترده پیش از هر انتخابات، ابطال و تایید آرا به میل خود و اکنون با رد صلاحیت پس از انتخابات ، به نهادی برای بازی کردن با رای مردم تبدیل شده است.بازی زشتی که نتیجه ی آن همواره هم به زیان شورای نگهبان و نظام بوده و هم به زیان کشور و مردم. این بار به نظر می رسد رای مردم اصفهان به مینو خالقی قرار است نقش گربه ای را بازی کند که جلوی مجلس دهم کشته می شود تا اهالی مجلس دهم حساب کار دستشان بیاید. حاکمیت برای کنترل مجلس و بستن دهان نمایندگان راهکاری را ابداع نموده است که ممکن است برای جا انداختن آن هر هزینه ای را بپردازد. حاکمیت در مقابل این هزینه تتمه ی مصونیت نمایندگان واعتبار مجلس را نیز از آنها سلب می کند. در ابطال آرای مینو خالقی،منتخب مردم اصفهان ، از دولت انتظار می رفت که با استفاده از اختیارات قانونی خود از آرای مردم حفاظت کند و پرونده را در مسیر صحیح قانونی آن قرار دهد.ارسال پرونده به شورای حل اختلاف قوا، راندن رای مردم به بن بست بود، زیرا بر همگان روشن است که اختلاف میان شورای نگهبان و وزارت کشور، اختلاف میان قوا محسوب نمی شود، مگر آنکه اخیرا شورای نگهبان به قوه ی چهارم تبدیل شده باشد!
اگر مینو خالقی به مجلس راه نیابد بدان معناست که شورای نگهبان و سه قوه اجتماع کردند برای مقابله با رای مردم. اگرچه تاکنون همواره آرای مردم با چالشی تلخ مواجه بوده است، اما چالش این بار تلخ تر است، زیرا در انظار همگان همه ی قوای نظام جمع شدند تا رای مردم را ابطال کنند، آن هم در جایی که مردم به نتیجه ی انتخابات اعتراض ندارند. در ذهن بسیاری این پرسش موج می زند که چرا در سال هشتاد و هشت که ملیونها نفر به نتیجه ی انتخابات اعتراض کردند قوای نظام برای ابطال انتخابات اجتماع نکردند؟ و حتی برای حفظ آن نتیجه ی غیر قابل قبول، خون دهها بی گناه را بر زمین ریختند، هزاران نفر را مورد ضرب و جرح قرار دادند، هزاران نفر را به دلیل اعتراض به نتیجه ی انتخابات بازداشت و زندانی کردند و بیش از پنج سال است که سه تن از سران معترضان را ظالمانه در خانه محبوس ساخته اند.
این بار نتیجه ی پرونده ی مینو خالقی نشان خواهد داد که آیا در نظام امکانی برای دفاع از آرای مردم و خارج ساختن آن از بن بست وجود دارد یا آنکه باز قربانی اهداف حاکمیت می شود!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر