۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۴, جمعه

روایت فائزه هاشمی و نسرین ستوده از دیدار با زندانی بهایی


عکس در تمامی شبکه‌های مجازی منتشر شده و فائزه هاشمی را با همان تیپ همیشگی؛ چادر مشکی و روسری رنگی، کنار فریبا کمال آبادی و خانواده‌اش نشان می‌دهد. تصویر عبدالبهاء رهبر جامعه بهاییان روی دیوار خانه، در عکس پیداست. فائزه هاشمی به «ایران وایر» می‌گوید: «این یک وظیفه انسانی بود، باید به دیدن فریبا می‌رفتم.» 
فریبا یکی از اعضای گروه «یاران ایران» است. گروهی که فعالیت‌های اداری جامعه بهایی را هدایت می‌کرد و بعد از انحلال محفل ملی ایران به دستور جمهوری اسلامی، شکل گرفته بود. هشت سال پیش اما همه اعضای این گروه دستگیر شدند و احکام طویل المدت دریافت کردند. بیست سال زندان حکم آن‌ها بود که سال گذشته حکم شان شکست و به ده سال محکومیت تبدیل شد.
بسیاری از افردی که این سال‌ها گذرشان به زندان اوین افتاده، فریبا را می‌شناسد و از قصه تلخش خبر دارد. قصه تلخ مادری که وقتی بازداشت می‌شود، دخترکش سیزده ساله است. دختر دیپلم می‌گیرد، مادر زندان است. ازدواج می‌کند، مادر زندان است، بچه‌دار می‌شود، مادر زندان است. این اولین مرخصی فریبا کمال‌آبادی بعد از هشت سال است. فریبا دو روز پیش بعد از هشت سال از زندان بیرون آمد و پنج روز فرصت دارد، با فرزندانش به اندازه هشت سال درد دل کند، نوه‌هایش را ببوسد و عکس‌ها را ورق بزند و فکر کند در این هشت سال چه چیزهایی تغییر کرده. او یکی از بهائیانی است که قصه‌اش روایت شده.
در چند سال اخیر که پای فعالان مدنی، وکلا، روزنامه‌نگاران و ... بیش از گذشته  به زندان باز شده، رنج جامعه بهایی بیش از گذشته عیان شده و البته حمایت از آن‌ها هم علنی تر. در دو روز گذشته عده زیادی به دیدن فریبا رفته‌اند، کسانی که بهایی نیستند اما در زندان با او رفیق شده‌اند یا آنچه بر او و دیگر بهاییان گذشته را شنیده‌اند. عکس‌های فائزه هاشمی، نسرین ستوده، رضا خندان و روزنامه نگارانی مثل ژیلا بنی یعقوب، بهمن احمدی امویی و مهسا امرآبادی در کنار او منتشر شده است. ویدیویی هم منتشر شده که در آن ساجده عرب سرخی خاطره روز عروسی دختر فریبا را تعریف می‌کند. خاطره عروسی‌ای که مادرش در زندان می‌گیرد و می‌گوید: «چقدر سخت است تعریف کردن این خاطره بدون گریه.» در همین فیلم چند دقیقه‌ای روزنامه‌نگاران و فعالان مدنی بارها او را در آغوش می‌گیرند و می‌گویند: « او در زندان پشتوانه ما بود. امیدواریم روزی بیرون اززندان دلگرمی و پشتوانه ما باشد.»


در میان تصاویر منتشر شده شاید تصویر دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که خودش زمانی نماینده مجلس بوده در کنار فریبا کمال آبادی خبرسازترین باشد. او شش ماه در زندان اوین با فریبا همبند بوده است.

از فائزه هاشمی می‌پرسم آیا بعد از زندان نگاه‌تان به جامعه بهایی تغییر کرد؟ می‌گوید: «رفتن من به زندان باعث شد با یک سری افراد در آن‌جا همبند بشوم و آن‌ها را از نزدیک بشناسم. ارتباط من با فریبا یا دیگران ارتباط دوستانه‌ای است زندان به وجود آمده و خود جمهوری اسلامی باعث به وجود آمدن این ارتباط شده و نگاه من به این موضوع  نگاه حقوق بشری است که آن‌ها هم باید مثل شهروندان دیگر کامل از حقوق اولیه شهروندی برخوردار باشند که متاسفانه از کمترین حقوق برخوردار نیستند. نگاه من به موضوع بهایی‌ها موضوع حقوق بشر است و این که حالا من مسلمانم و آن‌ها بهایی هستند و یا اینکه اصلا کدام دین خوب است و کدام دین بد است، این بحث‌ها نیست. موضوع حقوق بشر است و این که به هرحال یکسری اقشار در جامعه ما متاسفانه از حقوق اولیه‌شان برخوردار نیستند، از جمله بهایی‌ها و این خوب نیست. اسلام هم با این تبعیض موافق نیست. ما احادیث و آیات فراوانی در این خصوص داریم. توصیه حضرت علی به مالک اشتر را داریم که می‌گوید حقوق آنهایی که در دین با تو  مشترک نیستند هم باید رعایت شود. این رفتار رفتار اسلامی نیست که متاسفانه ما در جمهوری اسلامی شاهد آن هستیم.» 
او تنها کسی نیست که در زندان نگاهش نسبت به این جامعه تغییرکرده، محمد نوری‌زاد نیز یکی از کسانی بود که در زندان متوجه فشارهای حکومت بر این جامعه شد و سعی کرد آنچه بر آن‌ها می‌گذرد، روایت کند. زمانی که فاران حسامی و کیوان رحیمیان به جرم تدریس در دانشگاه  خانگی بهایی‌ها در زندان به سر می‌بردند. به خانه ان‌ها رفت، به پای فرزند پنج ساله آن‌ها بوسه زد و از او طلب بخشش کرد. به دیدار جوانان بهایی محروم از تحصیل رفت و مقابل آن‌ها زانو زد و عذرخواهی کرد. سفری با نام صلح و دوستی راه انداخت و به دیار خانواده‌های بهایی رفت . گزارش همه دیدارها را همراه عکس در وبلاگش منتشر کرد و قصه هر خانواده را جداگانه نوشت.
فائزه هاشمی هم برای رفع این تبعیض‌ها قدم برداشته: «بالاخره هر جا که می‌نشینم مسئولان و غیر مسئولان حضور داشته باشند، سعی می‌کنم این موضوع را مطرح کنم و بارها و بارها گفته‌ام. اما به هر حال هر کسی هم یکسری ملاحظاتی دارد. » اما واکنش افرادی که حرف‌های دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را درباره بهائیان می‌شنوند، چیست؟ «همه حداقل در حرف و یا به عقیده شخصی خودشان همراه بودند و معتقد بودند که این کار ظلم است ولی فکر میکنم نتوانسته‌اند، کاری کنند. چون احتمالا یک جای قدرتمندتری این سیاست‌ها را می‌خواهد که این گونه عمل شود. الان خود آقای روحانی هم موانعی دارد یا فشارهای زیادی روی آقای هاشمی است. البته مسائل حقوق بشری مختص بهایی ها نیست، جمعیت عظیمی هستند که این مشکلات را دارند. متاسفانه نگاه خودی و غیر خودی این شرایط را ایجاد کرده که یک عده در جمهوری اسلامی خودی ترند و این معضلاتی را ایجاد  کرده از جمله نقض حقوق انسان‌ها که موضوعی جدی و اساسی است. خیلی ها شرایط سختی را می‌گذرانند فقط بهایی‌ها نیستند ولی بهایی‌ها شرایط سخت تری دارند.» 
نسرین ستوده یکی دیگر از همبندیان فریباست. او دو سال ونیم در بند عمومی زندان اوین با فریبا روزگار گذرانده و روز گذشته او را در آغوش گرفته است. ستوده معتقد است در سال‌های اخیر افکار عمومی به موضوع حقوق بشر صرف نظر از توافق با آن عقیده، توجه دارد و این رویکرد بسیار مثبت است: «ما در واقع می‌توانیم مرحله خودی و غیر خودی را به سلامت پشت سر بگذاریم.» این فعال حقوق بشر با اشاره به پلمپ مغازه بهاییان، محرومیت از تحصیلات دانشگاهی و دستگیری‌ها و صدور احکام طویل المدت می‌گوید: «هنوز هم جامعه بهایی با فشار مواجه است. همه این فشارها باعث می شود که من نوعی به عنوان یک شهروند در دراز مدت بتوانم به طور مداوم این اخبار را بشنوم و نسبت به آن بی تفاوت باشیم. پس باید در نظر داشته باشیم که رنجی که به این جامعه تحمیل شده باعث شده افکار عمومی به این موضوع جلب شود و هم رسانه‌ها و تکنولوزی و شبکه‌های اجتماعی در بازنشر این فشارها و اخبار نقش داشتند و همه این‌ها باعث شده ما دوره بی تفاوتی نسبت به رنج‌های یکدیگر را پشت سر بگذاریم. امیدوارم این مقدمه‌ای باشد برای این که افکار عمومی از قدرت خودش استفاده کند و  دولت را وادار کند به رعایت حقوق همه هموطنان از جمله هموطنان بهایی کند.» 
از او می‌پرسم اگر این مدت با فریبا کمال آبادی همبند نبودید به عنوان یک فعال حقوق بشر باز هم به دیدن او می‌رفتید؟ بدون لحظه‌ای مکث می‌گوید: « بله، می‌رفتم. اما  به هرحال من نمی‌توانم اثر آن دو سال و نیم را انکار کنم وقتی که ما رنج مشترکی را باهم پشت سر گذاشتیم حتما پیوندهای خاصی هم ایجاد شده اما از جهت رنجی که ایشان به دلیل عقایدشان، اندیشه و مذهبی که داشتند، تحمل کردند، احساسات عمومی جریحه دار می‌شود و حتما می‌رفتم.» بیست و پنجم اردیبهشت سالروز دستگیری آنهاست. نسرین ستوده آرزو می‌کند تا بیست و پنجم اردیبهشت امسال موجبات آزادی هر هفت نفر «یاران ایران» که مجموعا به هفتاد سال حبس محکوم شدند، فراهم شود.»


دگرباوران ، اقدام شجاعانه و بشردوستانه خانم فائزه هاشمی را تحسین و برای آن ارج فراوان قائل است .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر