رضا نساجی
وقتی یک اصولگرای افراطی به بهانه اعدام «شهید شیخ
نمر» – روحانی مستقل و رهبر شیعیان عربستان که نماینده برخی مراجع عظام عراق بود
نه مراجع ساکن ایران، چه برسد به دولت ایران – توسط حکومت عربستان، یقه دیپلماسی
کشور را میگیرد که چرا هیچ کاری نکردهاند،
از یک لحاظ حق دارد و آن اینکه پیشتر مدعیان نفوذ در جهان اسلام و آشتیجویی با سران دولتهای مسلمان وعدههای پوچی داده بودند برای آنکه نامهنگاری و پادرمیانی آیتالله هاشمی مانع از اعدام شیخ نمر خواهد شد.
از یک لحاظ حق دارد و آن اینکه پیشتر مدعیان نفوذ در جهان اسلام و آشتیجویی با سران دولتهای مسلمان وعدههای پوچی داده بودند برای آنکه نامهنگاری و پادرمیانی آیتالله هاشمی مانع از اعدام شیخ نمر خواهد شد.
اما اینکه دوست افراطی ما، طبق معمول به صحرای برجام
میزند و انتقام خون شیخ نمر و خانواده شیخ زکزاکی را از دولت میخواهد بگیرد، جهل
و بلکه تجاهلالعارف است. از این دوستمان میشود پرسید وقتی سه پسر شیخ زکزاکی در
مراسم روز قدس توسط دولت نیجریه شهید شدند، کل حاکمیت چه اقدامی کردند که حال دولت
روحانی بکند؟ و اساساً چه میشود کرد وقتی ارتجاع و استعمار بسیج شدهاند تا جلوی
آگاهی و وحدت ملتی را بگیرند که بهرغم داشتن منابع سرشار نفت، در فقر اقتصادی و
فلاکت اجتماعی شیوع ایدز دست و پا میزند و آلوده تروریسم القاعده و امثال آن نیز
شده؛ اما دولتش به جای آنکه از اقدامات صلحجویانه روحانی که محبوب مسیحیان و اهل
سنت (که صوفی مسلک و دوستدار اهل بیت اند) نیز هست بهره ببرد، او را آزار میدهد؟
اما فرض کنید دولت روحانی هیچ نکرده و نکند (مسئله من
نیست، چون طرفدار دولت نبوده و نیستم)، فکر میکنید رهبر مملکت چه میتواند بکند؟
چطور است از تمام تریبونهای صدا و سیما، نماز جمعه و…. بهره ببرید و مردم را بسیج
کنید تا در اعتراض به ضعف دیپلماسی رسمی، دیپلماسی عمومی را به رخ آنها بکشند؟
ببینید چند نفر را میتوانید به خیابانها بیاورید و عربستان و نیجریه و… چقدر از
شما خواهند ترسید؟
بلی؛ در مبارزه با معادلات نابرابر جهانی،
دیپلماسی ابزار اصلی ما نیست و نمیتواند باشد. ما باید روی مردمی که انقلاب کرده
بودند حساب کنیم و مردمی که انقلاب ما را میدیدند. اما اگر به مردم
خودمان ظلم کردهایم و انقلابمان را کشتهایم، دستمان برای بیدار کردن مردمان
دیگر کشورها و دفاع از انقلاب آنان بسته است. به همین خاطر نمیتوانستیم از انقلابهای
جهان عرب دفاع کنیم چون متهم بودیم چند ماه قبل مردم خودمان را سرکوب کردهایم. همچنانکه
نمیتوانستیم از ظلم حکومت دستنشانده بحرین که پاسدار پایگاه ناوگان پنجم
آمریکاست در برابر اعتراضات آرام اکثریت شیعه این کشور دفاع کنیم.
امروز هم نمیتوانیم آنچنان که باید از شیخ صلح جویی که
خواستار برگزاری انتخابات برای مردم کشور بوده و زندانی شده، دفاع کنیم، چون
کاندیداهای انتخابات خودمان را از مدتها پیش از برگزاری انتخابات به سمت اقدامات
رادیکال سوق داده و حالا به زندان و حصر خانگی انداختهایم. نمیتوانیم
از شیخی که به اتهام محاربه علیه حکومت، به «فتنه گر قطیف» ملقب و حالا در یک
محاکمه ساختگی اعدام شده است دفاع کنیم، چون خودمان مسئولان انقلابی دوران دفاع
مقدس را «فتنهگر» و «محارب» خوانده و خواستار اعدام بدون محاکمه آنها هستیم.
ما خودمان را در برابر معادلات ظالمانه عالم خلع سلاح
کردهایم، وقتی در برابر اشکال کوچک و بزرگ ظلم در جامعه
خودمان بیتفاوت ماندیم و هستیم. نمیتوانیم از حقوق اقلیت اهل تشیع در عربستان
دفاع کنیم، چون نسبت به حقوق اقلیت اهل سنت در کشور خودمان ساکت بودهایم و تنها
دلنگرانی ما این بوده که مبادا جمعیت آنها بیشتر شود و ما اقلیت شویم! نمیتوانیم
مدعی وحدت با اهل سنت کشورهای دیگر شویم، چون اولویت ما برادری و برابری با اهل
سنت کشور خودمان است.
وقتی در داخل شعار برادری و مبارزه با ظلم میدهیم و
در عمل کار دیگر میکنیم، دستهای ما خالی است. نه از دولت و حاکمیت در برابر
کشورهای دیگری که نسبت به مسلمان ظلم میکنند، کاری برمیآید، نه مردم شعارها را
باور میکنند و در دفاع از این ارزشها به میدان میآیند. با
دستهای آلوده نمیتوان از مظلوم دفاع کرد.
منبع: صفحه نویسنده در شبکه اجتماعی پلاس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر