۱۴۰۰ خرداد ۲, یکشنبه

 با نظر خانم فاطمه سپهری صددرصد موافقم،


فرید انصاری دزفولی

اخیرا خانم فاطمه سپهری گفته: رای دادن به معنی شریک بودن در خون کشته شدگان 42 سال حکومت جمهوری اسلامی است. برخی این سخن را سلب حق از رای دهندگان تفسیر کرده اند.

اما به باور من خانم سپهری کاملا درست می گوید. ولی چرا؟

او می گوید رای دهندگان شریک جرم و جنایت جمهوری اسلامی بر علیه ملت ایران می باشند که حق حاکمیت شان توسط نظام ولایت فقیه سلب شده است. بکارگیری زور و خشونت بر علیه شهروندان ایرانی برای نظام ولایت فقیه تنها ارزشی است که مورد تائید این نظام می باشد.

هیچ استبدادی در هوا تولید و باز تولید نمی شود. استبداد محصول تفکر افراد جامعه است‌. فردوسی در داستان ضحاک بدرستی نشان می دهد که نظام سیاسی نمادی از نظام اجتماعی و تفکر جمعی جبار است. این حکیم بزرگ و بزرگوار بدرستی متوجه شده که استبداد از پایین به بالا می رود و نه اینکه از بالا به پایین می آید و مردم در ایجاد آن نقش مهمی دارند. او به توصیف مردمانی می پردازد که پادشاه ستمکار و ددمنش را دوست دارند و آنها را می پرورانند. او به اطرافیان ضحاک خودکامه توصیه می کند از اطراف ضحاک دور شوید و خصلت های اهریمنی را رها کنید و فریدون و کاوه شوید یعنی آزاده و آزاد گردید.

پس نقش افراد در تولید و بازتولید استبداد نقش کم اهمیتی نیست. همین لاس زدن‌ها و مماشات ها با ضحاکان و خودکامگان است که آنان را پرورش می دهند. یعنی بی مسئولیتی ها و نبود معیارهای اخلاقی و انسانی و پذیرش زور در جامعه است که استبداد سازند. فرهنگ اطاعت پذیری از استبداد و سکوت در مقابل بکارگیری زور استبداد ساز می باشند.

بوجود آمدن استبداد قبل از اینکه مسئولیت اش با فرد مستبد باشد مسئولیت اش با افراد جامعه می باشد چون استبداد یک پدیده اجتماعی است. تا جامعه استبداد پرور نباشد ممکن نیست استبداد بوجود بیاید. استبداد از فکر جمعی جبار بوجود می آید. رفتار استبدادیان نمی تواند خارج از ساختار فکری و نظام رفتاری کل جامعه باشد. علاوه براین افراد جامعه مسئولیت اخلاقی و شخصی در دوران دیکتاتوری دارند.

تمام آنهایی که آگاهانه یا ناآگاهانه به استبداد خدمت می کنند و با آنها بهر طریقی همسو می شوند و اطراف آنان می چرخند موجب دوام و بقای استبداد می گرددند و شریک جرم آنان می‌شوند. جوامع انسانی بسیار تلاش کرده اند تا جرم را از حالت تعلق صرف به فرد به آن حالتی اجتماعی بدهند. مجرم متجاوز به حقوق اجتماع می باشد و عمل او را یک پدیده اجتماعی می دانند. اینطوری نیست که هر کس به یک مستبد و تبهکاری خدمت کند بگوئیم او آزاد است و ما نباید مانع آزادی او شویم. این چیزی نیست بجز به‌هم‌ریختگی اخلاقی. این بهم ریختگی اخلاقی زمانی ناشی بوجود می آید که مسئولیت اخلاقی و فردی افراد را در دوران استبداد نادیده گرفته شود و قبح همکاری با مستبد و تبهکاران در جامعه از بین رفته باشد و خدمتگذاری به خودکامگان مستبد را یک عمل دلبخواه فردی تلقی کنیم و نه یک عمل اجتماعی که نتیجه اش تجاوز به حقوق کل افراد جامعه است.

اینطور نیست که هر کس آزاد باشد هر کاری و عملی که میلش باشد انجام دهد‌. بله این در ارتباط با زندگی فردی و شخصی افراد کاملا درست و به جا می باشد و هیچ کس و هیچ قانونی نمی تواند سلب آزادی از انسانها نماید. ولی وقتی امری و عملی به موضوعی اجتماعی مبدل می‌شود و منافع جمع مطرح می گردد مسئله فرق دارد. چون منافع و حقوق جمع مطرح می‌شود. رای دهندگان به ترامپ آمریکا را به سوی دیکتاتوری سوق می دادند. اما رای دهندگان به جو بایدن موجب شدند تا جلوی این روند را تا آنجایی که می توانند بگیرند.

بنابراین رای دادن به دیکتاتورها از قلمرو فردی به قلمرو جمعی و به یک موضوع اجتماعی در می آید و کل مسئله در این نکته نهفته است. تایید دیکتاتوری به هر روشی نشان از مسئولیت ناپذیری افراد در دوران دیکتاتوری و ضربه زدن به جمع دارد.

خانم سپهری به درستی چون امر رای دادن را امر واقع جمعی می داند که اثرش بقای استبداد می باشد هشدار می دهد، رای دهندگان با هر نیتی به افرادی که در عرض چهل سال کاری بجز خیانت و جنایت و فساد نداشته اند چیزی بجز همراهی با خودکامگان و ویران کنندگان ایران و نابود کنندگان ایرانی نمی باشد. هر انسان مسئول و مسئولیت پذیری که کوچکترین احساسی به میهن و هم میهنانش داشته باشد از آدم کشی، فساد و تجاوز به حقوق شهروندان منزجر و متنفر است.

در پایان بگویم، در کشوری که انتخابات نه دمکراتیک است و نه آراد و نه سالم و ملت از حق حاکمیت خویش سلب شده است رای دادن حقی نیست. بلکه ضد حق است‌. رای دادن در نظام استبدادی که حق حاکمیت از ملت سلب شده است به معنای این می باشد که من انسانی ذلیل و بدون کرامت و حقوق انسانی می باشم که اجازه می دهم مستبد و استبدادیان بر من حاکم شوند. در یک کلام این چیزی بجز تقبل بردگی اختیاری و اسیر بودن در چنگال استبداد نیست.

از این منطق صوری که رای دادن حقی است برای اثبات سخن خود استفاده نفرمایید که موجب خنده می شود. بنابراین بعد از چهار دهه و آشکار شدن تمام خیانت و جنایت و فساد سران جمهوری اسلامی هر کسی که در رای دادن به نظامی تام گرا و ارتجاعی و ضد بشری جمهوری اسلامی رای دهد شریک جرم در جنایات این نظام می باشد. زیرا استبداد بدون چنین افرادی نمی تواند پابرجا و استوار بماند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر