۱۳۹۷ اسفند ۱۵, چهارشنبه

محمد دادکان:

 وقتش رسیده که بگوییم تقصیر خودمان است نه آمریکا

030619A_top.jpg
ایران اینترنشنال - محمد دادکان از فعالان سیاسی صریح‌اللهجه‌ای است که زمانی رییس فدارسیون فوتبال بود و عملکرد خوبی هم داشت.دادکان در گفت‌وگو با آرمان، از اوضاع کشور انتقاد می‌کند و می‌گوید که اگر کسی نمی‌تواند مشکلات مردم را حل کند، دلیلی ندارد چهار سال یا هشت سال رییس جمهوری باشد. دادکان تمام مشکلات کشور را ناشی‌از سوء‌مدیریت دانسته و گفته وقتش رسیده است که دیگر مشکلات را 

این فعال سیاسی ادامه داده است که تمام مدیران کنونی کشور در چهل سال گذشته در نظام حضور داشته‌اند و فقط جایشان را عوض کرده‌اند.او می‌پرسد که حالا با این چرخه مدیریتی چه‌طور می‌شود امید به جلو رفتن داشت. دادکان از دولت روحانی انتقاد می‌کند و می‌گوید با چه محاسبه‌ای دلار را ۴۲۰۰ تومان قیمت‌گذاری کردید و چه‌طور شد که نزدیکان شما از قبل این خبر را داشتند و به اندازه کافی دلار خریدند.
دادکان صریحا می‌گوید که ما در همه چیز به عقب برگشته‌ایم و امروز اصول‌گرا و اصلاح‌طلب تنها به‌دنبال فرصتی برای به‌دست آوردن قدرت‌اند.
او خاطره تلخی هم نقل می‌کند و می‌گوید که در دوبی و در مسیر رفتن به یک کنفرانس اروپایی با چند دختر ایرانی در هتل هم‌کلام شده است که می‌گفتند امورات زندگی‌شان در هتل می‌گذرد. دادکان البته صریحا به تن‌فروشی دختران اشاره‌ای نمی‌کند، اما می‌گوید این واقعه برای همه ما شرم‌آور است که دختران ایرانی در هتل‌های دوبی و ترکیه اموراتشان را می‌گذارند و این درحالی است که خانواده‌های ایرانی هم درحال فروپاشی‌اند.
***
گفتگوی روزنامه آرمان با محمد دادکان را در ادامه می‌خوانید:
هنگامی که در سال92 و 96 با امید زیاد در رأی‌گیری شرکت کردید آیا می‌توانستید شرایط امروز را پیش‌بینی کنید که مردم با مشکلات زیادی مواجه می‌شوند؟
کسی که مسئولیت قبول می‌کند در مرحله نخست باید برای خود این سوال را مطرح کند که آیا می‌تواند به وعده‌هایی که به مردم داده عمل کند و یا خیر. بحث چهار سال و یا هشت سال نیست ، بلکه صحبت از این است که آیا کسی که در مسئولیتی قرار می‌گیرد توانایی حل مشکلات مردم را دارد؟ اگر یک مسئول گمان می‌کند توانایی حل مشکلات مردم را ندارد چه کسی می‌گوید چهار سال و یا هشت سال بماند و وقت مردم را بگیرد؟ مدیری که احساس می‌کند نمی‌تواند به مردم خدمت کند باید کناره‌گیری کند و برود. شورای نگهبان هم که این افراد را تایید و انتخاب کرده و در معرض آرای مردم قرار داده امروز باید پاسخگوی مردم باشد. شورای نگهبان شش نفر را انتخاب و به مردم معرفی کرده است. این افراد نیز در تلویزیون به جای اینکه برنامه ارائه کنند همدیگر را به فساد متهم می‌کنند. آیا شورای نگهبانی که این افراد را تایید کرد پیش‌بینی شرایط امروز کشور را می‌کرد؟ شورای نگهبان این مساله را در نظر گرفته بود که کسانی که انتخاب می‌کند چه وزیر و مدیری برای جامعه انتخاب می‌کند؟. آیا زمان آن فرا نرسیده که بپذیریم عملکرد ما ضعیف بوده و ارتباطی با آمریکا و اسرائیل ندارد. به چه محاسبه‌ای قیمت دلار را4200 تومان اعلام می‌کنید در حالی که قبل ازآن هم اطرافیان شما از این مساله اطلاع دارند و به اندازه کافی دلار خریده‌اند؟ رئیس بانک مرکزی اعلام می‌کند27‌میلیارد دلار پول درهمین زمان از کشور خارج شده و تنها10‌میلیارد دلار آن به کشور بازگشته است. این پول را چه کسی از کشور خارج کرده؟ آیا جز کسانی که با خودتان بوده‌اند؟ چرا حاضر نیستید واقعیت‌ها را به مردم بگویید؟ در چهل سال گذشته کدام کار را براساس کار کارشناسی انجام دادیم که به نتیجه مطلوب رسیده باشد؟ همه این کارها در نهایت به این نتیجه رسیده که از ابتدا اشتباه بوده است.
‌در انتخابات اخیر همواره مردم برای جلوگیری از به قدرت رسیدن گزینه‌های تندرو به گزینه‌های دیگر رأی داده‌اند. به همین دلیل نیز براساس اظهارات شما اگر مدیری پس از چهار یا هشت سال به این نتیجه رسید که توانایی حل مشکلات مردم را ندارد و کناره‌گیری کند، این بیم وجود دارد که گزینه ضعیف و رادیکال‌تری روی کار بیاید. در چنین شرایطی مردم باید چه تصمیمی بگیرند؟
مسئولی که هنگام خواب با وجدان راحت می‌خوابد و احساس می‌کند توانایی حل مشکلات مردم را دارد به جای چهار سال، چهل سال بماند و به مردم خدمت کند. اما اگر نمی‌تواند باید کناره‌گیری کند و برود. کشور هر روز در حال ضعیف‌تر شدن است. از ابتدا هر کسی که توانایی و تخصص داشت را حذف و خانه نشین کردند و به جای آن از کسانی استفاده کردند که توانایی و تخصص نداشتند اما با ما بودند. همه این کسانی که امروز مدیر هستند در طول چهل سال گذشته در حلقه مدیران بوده‌اند. با این وجود جای آنها تغییر کرده و از این وزارتخانه و سازمان به وزارتخانه دیگری رفته‌اند. چطور انتظار دارید با این مدیران کشور حرکت روبه جلو داشته باشد؟ مهم کشور و مردم نیستند. مهم این است که شما یار من هستی یا بار من؟ اگر یار منی می‌توانی در چرخه مدیران حضور داشته باشی. اگر کار بلد بودید که در طول این چهل سال کار کشور و مردم به اینجا نمی‌رسید. هشت سال دولت احمدی‌نژاد «درجام» بود شش سال دولت روحانی «برجام». در نهایت چه چیزی به سفره مردم اضافه شد؟ 290 نماینده مجلس مصوبه را تصویب کردند که20‌درصد به حقوق‌ها اضافه شود. سوال اینجاست کسی که20‌میلیون حقوق می‌گیرد چقدر به حقوقش اضافه می‌شود و قشر ضعیف جامعه که یک‌میلیون حقوق می‌گیرد چه میزان؟ این چه مصوبه‌ای است که مجلس تصویب کرده است؟ این ظلم بزرگی به طبقه ضعیف جامعه و «فقیرچزون» است. نمایندگان مردم برای بقای خود تلاش می‌کنند یا برای حل مشکلات مردم؟ آیا یک نماینده یک‌میلیارد تومان هزینه می‌کند که نماینده شود و در مجلس حقوق 10‌میلیونی بگیرد؟ حتما منافع دیگری وجود دارد که چنین هزینه‌هایی برای نماینده شدن انجام می‌شود.
‌در حالی که روزبه‌روز مشکلات مردم شدیدتر می‌شود، برخی مدیران به‌دلیل فشارهایی که تحمل می‌کنند تلاش می‌کنند با کناره‌گیری شرایط را به شکل دیگری تغییر بدهند. نمونه بارز این مدیران آقای آخوندی، قاضی‌زاده هاشمی و حتی ظریف است. چرا مدیران نیز از انگیزه کافی برای حل مشکلات مردم برخوردار نیستند؟
دلایل استعفای آقای قاضی‌زاده هاشمی به خوبی بیانگر پشت پرده برخی مسائل است. ایشان خطاب به رئیس‌جمهور عنوان کردند بدون اطلاع ایشان که وزیر بهداشت است دارو وارد کشور شده است. آقای هاشمی انسان شریفی بود و این مسائل را گفت و رفت. این همه فساد از بالا تا پایین کشور رخ می‌دهد چه کسی جلوی آن را گرفته و به‌دنبال ریشه کن کردن آن بوده است؟ چرا یک نفر یک مسئول فاسد را دراز نمی‌کند تا بقیه متوجه شرایط شوند. به جای اینکه مسئولان مقصر را محاکمه و دادگاهی کنند چند نفر را دستگیر کرده و در نهایت اعدام می‌کنند. آیا با اعدام این افراد ریشه فساد در کشور خشکانده می‌شود؟ همه اینها در سیستم مدیریت کشور همدست داشته‌اند. قوه قضائیه با اعدام این افراد برگ و شاخه را زد، اما هنوز ریشه و تنه درخت فساد در کشور باقی مانده است. تا یک مدیر امضا نکند چطور ممکن است بانک به یک نفر 500‌میلیارد تومان وام بدهد؟ امروز کشور با تحریم‌های شدید مواجه شده است. با این وجود برخی مسئولان 25‌میلیون موبایل وارد کشور کرده‌اند. آیا در شرایط کنونی مردم به موبایل نیاز دارند؟ آیا امروز که مردم با مشکلات متعدد اقتصادی مواجه هستند کشور به واردات خودرو نیاز دارد که چنین اتفاقی رخ داده است؟ میلیاردها دلار ارز از کشور به‌دلیل خرید موبایل و ماشین و زیرپیراهنی و زیر شلواری از کشور خارج شد. دود این کار به چشم چه کسانی رفت؟ به چشم مردم.
‌در شرایطی که مدیران دولت از انگیزه و کارآیی لازم برای حل مشکلات برخوردار نیستند و مجلس نیز از ارائه راهکار عملی برای مشکلات کشور ناتوان است، امید مردم باید به چه کسی باشد؟
شک نکنید اگر باورهای قلبی و عمیق مردم به دین اسلام نبود هیچ‌گاه زیر بار این همه فشار باقی نمی‌ماندند. به روز22 بهمن امسال نگاه کنید. مردم با چه شوقی در راهپیمایی پیروزی انقلاب شرکت کردند. خود بنده یکی از افرادی بودم که در این راهپیمایی شرکت کردم. با این وجود به احترام خون شهدا آمدم و نه مسئولان. مردم نیز به‌دلیل دین و خون شهدا در راهپیمایی شرکت کردند وگرنه انتقادهای زیادی به مسئولان دارند. در خانواده‌های برخی مسئولان حتی یک شهید هم ندارند. در حالی که فرزندان مردم در جبهه شهید شده‌اند فرزندان مسئولان فرزندان خود را به خارج از کشور فرستاده‌اند و خود خانه‌های آنچنانی در بهترین محله‌های شهر با بهترین امکانات خریده‌اند. مردمی که در روز22 بهمن در راهپیمایی شرکت کردند تنها برای حرمت خون شهدا و دین اسلام این کار را کردند و هیچ‌کدام برای مسئولان به خیابان‌ها نیامدند.
‌پیامبر اسلام می‌فرماید: «همانا فقر که به کفر بینجامد». شما عنوان می‌کنید مردم تنها به‌دلیل دین خود این وضعیت را تحمل می‌کنند. آیا فرمایش پیامبر می‌تواند در شرایط کنونی جامعه تحقق عملی پیدا کند و مردم مسیر دیگری در پیش بگیرند؟
مردم حرمت خون شهدا را نگه می‌دارند. وزرا و مدیران جامعه به مردم بگویند که کدام یک از اعضای خانواده آنها در جنگ شهید و یا جانباز شده است؟ هیچ‌کدام. فرزندان اغلب آنها در خارج از کشور و با بهترین امکانات زندگی می‌کنند و عکس می‌گیرند و در فضای مجازی منتشر می‌کنند. خوبی و خوشی‌ها متعلق به مسئولان است و سختی‌ها و مشکلات مال مردم! مسئولان اگر راست می‌گویند چهار روز مثل مردم زندگی کنند تا متوجه شوند مردم در چه شرایطی قرار دارند. کدام مسئول کشور در صف گوشت یخ زده ایستاده تا بداند مردم چه می‌کشند؟ آرمان اصلی انقلاب همسان سازی و حمایت از طبقات ضعیف جامعه بوده است. آیا امروز مسئولان در راستای این آرمان‌ها حرکت می‌کنند؟ خیر؛ حرکت نمی‌کنند.
‌چرا در عین حالی که برای همگان مشخص شده که برخی رویکردها نتیجه منفی به بار می‌آورد، اما هیچ‌اراده‌ای برای بازنگری و تجدیدنظرها در برخی سیاست‌های بین‌المللی و داخلی صورت نمی‌گیرد؟
بنده به صراحت عنوان می‌کنم که ما در همه چیز در حال بازگشت به عقب هستیم. امروز هر شبکه صداوسیما که روشن می‌کنی در حال تعریف و تمجید از وضعیت کنونی است. آیا واقعا وضعیت به همین شکل بوده است؟ چرا موارد منفی را مقایسه نمی‌کنید؟ چرا فساد امروز را با فساد دیروز مقایسه نمی‌کنید که چندین برابر شده است؟ وضعیت اعتیاد امروز جوانان جامعه را مقایسه کنید که به چه میزان افزایش پیدا کرده است. کسانی که ما مدعی هستیم دین و ایمان نداشتند اجازه نمی‌دادند دختران زیر هجده سال در محله‌های ناجور شهر رفت و آمد کنند. این در حالی است که این وضعیت امروز شکل دیگری به خود گرفته است. بنده به خاطر می‌آورم در یکی از سفرهای خارجی که به مقصد سوئیس داشتم مجبور بودم یک شب را در یکی از هتل‌های دوبی در امارات سر کنم. شب و در هنگام صرف شام در کنار میز ما چند دختر ایرانی نشسته بودند که مدام با خود زمزمه می‌کردند آیا فرد میز بغلی آقای دادکان است یا خیر. در این وضعیت بود که یکی از آنها جلو آمد و از من پرسید شما آقای دادکان هستید. من جواب دادم بله. وی گفت اجازه می‌دهید ما با شما هم صحبت بشویم. گفتم اشکال ندارد. صحبت ما به جایی رسید که من از این دختران سوال کردم شما چند نفر در اینجا چه کار می‌کنید که در پاسخ گفتند ما در اینگونه هتل‌ها زندگی خود را می‌چرخانیم. این وضعیت در ترکیه نیز وجود دارد. آیا این وضعیت شرم‌آور نیست؟ کسی منکر پیشرفت‌هایی که در طول این چهل سال صورت گرفته نیست. با این وجود باید این مسائل را نیز در نظر گرفت و با دوران قبل از انقلاب مقایسه کرد. ما باید بپذیریم که در بسیاری از مسائل و از جمله در جنبه‌های اخلاقی عقبگرد داشته‌ایم.
‌چرا در عین حالی که یکی از شعارهای مهم انقلاب تقویت معنویت و اخلاق بوده در این زمینه دچار عقبگرد شده‌ایم؟
به‌دلیل عملکرد مسئولان که برای بقای خود حاضر هستند هر کاری بکنند و از جمله دروغ بگویند. مسئولی که برای بازدید از خانواده فقرا می‌رود می‌گوید سرزده رفته‌ام اما یک دوربین بزرگ از وی فیلمبرداری می‌کند. آیا همین سرزدن کفایت می‌کند و مشکلات مردم فقیر حل می‌شود؟ امروز خانواده‌های ایرانی در آستانه فروپاشی قرار گرفته. در گذشته ما مدعی بودیم مسئولان رژیم گذشته اقداماتی انجام می‌دهند که به ساحت مقدس خانواده لطمه می‌زند. این در حالی است که امروز شرایط به شکلی شده که خانواده‌ها در آستانه فروپاشی قرار گرفته و دارای وحدت و انسجام نیستند. در چهل سال گذشته همواره شعار حمایت از خانواده و ساحت مقدس آن داده‌ایم. با این وجود انسجام خانواده‌ها نسبت به گذشته کاهش زیادی پیدا کرده است. همین خانواده‌ها هنگامی که در کنار هم قرار می‌گیرند جامعه را شکل می‌دهند. در نتیجه هنگامی که خانواده‌ها از انسجام کافی برخوردار نیستند نمی‌توان انتظار داشت که جامعه در وضعیت خوبی باشد.
‌تاکنون در سطح شهر صف گوشت و مرغ مردم و اتفاقاتی که در این صف‌ها رخ می‌دهد را مشاهده کرده‌اید؟ نظر شما درباره این صف‌ها چیست؟
صداوسیما هر روز درباره این صف‌ها برنامه پخش می‌کند. با این وجود هیچگاه واقعیت‌ها را نشان می‌دهد. اگر صداوسیما راست می‌گوید با دوربین و در کنار من به میان مردم بیاید تا واقعیت زندگی مردم را بازگو کنم. کدام مسئول حاضر است در این صف‌ها بایستد و تقاضای نیم کیلو قلوه‌گاه کند؟ مردم چهل سال پای انقلاب و نظام خود ایستادند و از آن حمایت کرده‌اند. مسئولان اگر راست می‌گویند چهار روز مثل مردم زندگی کنند تا متوجه شوند زیر پوست زندگی مردم چه خبر است. چه کسی حاضر است این مسائل را دنبال کند؟ هیچ‌کس. چون سم فساد در پای همه رفته است. اصولگرایان و اصلاح‌طلبان به نام مردم قدرت، شهرت و ثروت به جیب زده‌اند و خود و خانواده‌های خود را تامین کرده‌اند. اصولگرایان و اصلاح‌طلبان چه باری از روی دوش مردم برداشته‌اند. همه به‌دنبال یک فرصت هستند که دوباره به قدرت برسند و خود را به منابع قدرت و ثروت وصل کنند.
گویا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر