۱۳۹۷ تیر ۲۷, چهارشنبه

اعاده حیثیت رسمی حق امیر انتظام است،

تقی رحمانی

زندگی 40 ساله اخر عمر امیر انتظام ،داستان یک مقاومت است برای اعاده حیثیت.
اما حکایت از این قرار بود که انقلابیون خط امامی، بقیه انقلابیون ر ا سوسول می دانستند.

البته لبیرال ها را سوسول تر ،امیر انتظام را هم بزرگ شده در لای پر قو، که باید مطابق تحلیل خط امامی ها می امد و پرونده امریکائی بودن دولت موقت را با اعترافاتش مهر تائید دو قبضه می کرد.
در روز شمار خاطرات وی هم است که او چگونه درد می کشید ازاین اتهام جاسوس بودن.
خط امامی ها فکر می کردند ثمره این درد کشیدن تسلیم شدن وی است.
ازقضا برعکس شد .چون خودش می گفت بعد از چند ماه متوجه شدم که من قربانی هستم پس زندگی ام را گذاشتم تا از حیثیت خود دفاع کنم.
پس امیر انتظام دیگری ساخته شد. که شعارش این شد که اعاده حیثیت و توضیح باورهای خود برای مردم.
نخمینی یدالله سحابی وامیر انتظام
در خاطرات امیر انتظام هم اشاره شده است.زمانی که به ایران با دسیسه خط امامی ها فراخوانده می شود بازرگان از آمدن او به ایران نگران است.
اما انتظام فراخوانده می شود و بازداشت می شود.
در جریان بازداشت او دو نفر تلاش فوق العاده برای خاتمه ماجرا می کنند بازرگان و دکتر سحابی.
دکتر سحابی روحیه مستقلی داشت همراه با غرور.دکتر سحابی بعد از تلاش زیاد برای خلاصی انتظام ملاقاتی به وی می گوید ناچار است به نزد رهبر انقلاب برود تا ماجرا را به وسیله او تمام کند.
امیر انتظام می گفت من دکتر سحابی را بعد از چند روز دیدم در ملاقات بسیار ناراحت بود و هم ناامید و گفت نظر امام هم محاکمه است.
در خاطرات امیر انتظام هم است بعد 3 یا 4 ماه نظر به این می شود که وی جاسوس نیست اما دوباره ورق بر می گردد و موضوع جاسوسی او سوژه می شود.
پس نقش خمینی در محاکمه امیر انتظام را نمی توان ندید.
زندانبان می گفت :عباس جاسوس و کتب رسمی
(عباسی جاسوس )واژگان تلخی بود که او را برافروخته می کرد.
با کمشکش با زندانبان که همیشه هم حق با انتظام بود چرا که حقوق صنفی را مطالبه می کرد یا در زندابان ها هنگام گفتگو را به مرافعه می کشانند تا حق زندانی را ندهند. برخی از زندانیان منافق بودند برخی کافر برخی منحرف خوانده می شدند این انگ رایج در دهه 60 و دهه 70در زندان بود برای انتظام عنوان دیگری داشتند که آزار دهنده تر بود عنوان جاسوس.
حکومت مخالفان خود را با عنوانی برجسته می کرد که بس نا روا بود برای انتظام این عنوان نا روا تر بود.
یک ملی را جاسوس بخوانی بدترین زهر کلام را به او زده ایی او گاه برافراوخته می شد. اما بیشتربا لبحندی تلخ سکوت می کرد اما از حقش کوتاه نمی امد.
وی درخواست های موجه داشت رسیدگی به بیماریش رسیدگی و در خواست های معقول دیگری که هر زندانی حق از برخورداری از ان را دارد .
در کتب رسمی تاریخ حکومتی از دولت موقت سازشکار و از امیر انتظام به عنوان جاسوس یاد می شود.
البته بودند زندانیانی که در جاسوس شمردن امیر انتظام با زندانبان هم موضع بودند. اگر چه برخی از این نظر بازگشتند اما همه انان نه ، نیز گاه برخورد های تندی با وی می کردند از مذهبی تا غیر مذهبی.
اعاده حیثیت رسمی امیر انتظام چرا ضروری است؟
من مانند بسیاری با گوش خود از امیر انتظام شنیده ام که چه کسانی را به دیدار سولیوان سفیر وقت امریکا در ایران برده است.
دانشجویان هم می دانند این دیدار ها با اطلاع مقامات شورای انقلاب بوده است. بسیار دیگری هم می دانند ماجرا از چه قرار است .
اما چرا دیدار های مرحومان بهشتی و اردبیلی در این میانه گم می شود و نقش انتظام و بازرگان و میناچی عمده می شود؟
دانشجویان خط امام می دانند که یزدی در مهرماه گزارش دیدار خود با وزیر دفاع امریکا را به اقای خمینی داده است. اما در 12 ابان دیدار با برژنیسکی که غیر رسمی تر است خیانت قلمداد می شود.
این جوسازی بر علیه یک ملاقات یعنی پرونده سازی علیه یک جریان .
پس با اعاده حیثیت رسمی امیر انتظام تاریخ رسمی کشورهم در مقطعی کمی اصلاح می شود.
از این منظر اعاده حیثیت مهم است و هم دقت در تفکیک اشغال سفارت با پرونده هایی که دانشجویان برای برخی از افراد ساختند یا عمده کردند.
اشغال سفارت درست یا غلط با پرونده سازی برای اعضای دولت موقت و برخی دیگر باید تفکیک شود.
اما روند طولانی اعاده حیثیت از امیر انتظام می تواند از طرف همسر یا نماینده او در خواست شود.
در گام اول به نظر می رسد که در ابتدا دانشجویان خط امام که در معرفی امیر انتظام به عنوان جاسوس نقش اصلی داشتند در بیانیه ای رسما اعلام کنند که اشتباه کرده اند.
این بیانیه می تواند به امضا افرادی برسد که این نظر را دارند . این بیانیه باید رسمی باشد.
بعد از این بیانیه وکیل یا خانواده از قوه قضائیه در خواست کنند تا در بیانیه رسمی اعلام کند که امیر انتظام اعاده حیثیت شود.
این عمل عواقب خود را خواهد داشت.دارای مزایای مشخصی هم است.
این عمل می تواند یک حرکت مدنی مهم قلمداد شود.
امکان دارد که زمانی زیادی برای این اقدام یعنی اعاده حیثیت صرف شود.
اما گام اول را دانشجویان خط امام و به خصوص امثال میر دامادی و اصغرزاده می تواند بردارند .
بعد به مراحل دیگر می رسیم.
از افرادی که در انداختن امیر انتظام به این مکافات نقش داشتن فقط اعلام پشیمانی غیر رسمی پذیرفته نیست باید اثر کار را خطا را پاک کرد.
روشن است که می توان با نظرات سیاسی امیر انتظام اختلاف داشت یا با نظرات وی همراه نبود اما نمی توان از حق اعاده حیثیت رسمی او دفاع نکرد.
گویا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر