۱۳۹۶ اسفند ۲۱, دوشنبه

نرگس حسینی ، دومین دختر خیابان انقلاب :
در این بازی هیچکس تنها نیست


شیما شهرابی
«عباس جعفری دولت‌آبادی»، دادستان عمومی و انقلاب تهران روز چهارشنبه اعلام کرد یکی از «دختران خیابان انقلاب» به دو سال زندان محکوم شده است.
او نگفت این حکم متعلق به کدام یک از این دخترانی است که برای نشان دادن مخالفت خود با «حجاب اجباری»، روسری سفید خود را بر سر چوب بستند و روی سکویی در خیابان انقلاب تهران رفتند.
او تنها به تعلیقی بودن ۲۱ماه از این حبس اشاره و نسبت به آن اعتراض کرد: «تعلیق حکم دادگاه در امور منافی عفت برخلاف بند پ ماده ۴۷ قانون مجازات اسلامی است و دادستانی تهران پی‏گیر نقض این حکم است.» «نسرین ستوده»، وکیل «نرگس حسینی» به «ایران وایر» می‌گوید:«حکمی که دادستان اعلام و طبق معمول از اعلام هویت فرد خودداری کرد، مربوط به موکل جوان من، خانم نرگس حسینی است. اوفقط به خاطر اعتراض به حجاب اجباری که در مسالمت‌آمیزترین شکل ممکن و در سکوت مطلق انجام داده، با اتهام "تشویق به فساد" که اتهامی هم‌ردیف با "دایر کردن خانه فساد و فحشا" است، به دو سال حبس محکوم شده است.»

به گفته این وکیل دادگستری، حکم نرگس حسینی در شرایطی صادر شده که قانون به صراحت درباره مجازات ظاهر شدن بدون «حجاب شرعی» در «مرعا» و «منظر» سخن گفته است: «اگر زنی در مرعا و منظر عام بدون حجاب شرعی ظاهر شود، مجازاتش بین پنج تا ۵۰هزارتومان یا بین 10 روز تا دو ماه حبس است.»
نسرین ستوده معتقد است که دستگاه قضایی باید برای صدور این حکم پاسخ گو باشد.

نرگس حسینی 31 ساله است. او دومین زنی است که پس از «ویدا موحد»، روی سکوی خیابان انقلاب ایستاد و شال سفیدش را بر سر چوب بست و با سکوت مطلق تکان داد. نرگس چند دقیقه پس از ایستادن روی سکو بازداشت شد و 20 روز را در زندان قرچک ورامین گذراند. او حالا به قید وثیقه آزاد است. «ایران وایر» از نرگس حسینی درباره اعتراضش، حکم صادر شده برای او و آن‌چه این روزها از سر گذرانده، پرسیده است:
پیش از این که دادستان حکم را در رسانه ها اعلام کند، این حکم به دست‏ شما رسیده بود؟
  • نه؛ اصلا از حکم اطلاع نداشتم. حتی وقتی با وکیل خود، خانم ستوده هم تماس گرفتم، خبر نداشتند. برای من خیلی جالب بود که حکم هنوز به متهم ابلاغ نشده بود اما دادستان آن را اعلام کرد و به آن اعتراض داشت.
تصور می‌کردی چنین حکمی برایت صادر شود؟
  • اصلا تصور نمی‌کردم که حکم این‌قدر سنگین باشد. در دادگاه برخورد قاضی خیلی خوب بود و دفاعیات را خیلی خوب شنید و آخر جلسه به من گفت: «قول بده دیگر از این‌کارها نکنی چون بعدها برای خودت خیلی بد می‌شود. برای ما که چیزی ندارد اما مسوولیت این اشتباه پای خودت است.»
    من این طور استنباط کردم که پس حکمی که قرار است داده شود، این‌قدر سنگین نیست و تکرار این کار باعث می‌شود مشکلاتی برای من پیش بیاید. اما وقتی 24 ماه حبس را دیدم، تعجب کردم و تعجبم زمانی بیش تر شد که دادستان نسبت به تعلیقی بودن حکم هم اعتراض داشت.
پیش از دادگاه چه طور؟ اصلا قبل از این که روی سکو بروی، چه تصوری از برخورد حکومت داشتی؟
  • می‌دانستم بازداشت می‌شوم. طبق تحقیقاتی که انجام داده بودم، می‌دانستم مجازات این کاری که انجام می‌دهم، یعنی برداشتن حجاب در اماکن عمومی، دوماه زندان، 50 هزارتومان جریمه نقدی و یا ۷۴ضربه شلاق است. می‌دانستم یکی از این سه مورد، مجازات کاری است که انجام می‌دهم. البته بارها دیده بودم برای فعالان مدنی احکامی سنگین صادر می‌شود که هیچ سنخیتی با اتهام آن‌ها ندارد و حدس می‌زدم که برای من هم حکم سنگینی صادر شود اما چیزی که باعث شد حکم 24 ماه زندان شوکه‌ام کند، برخورد قاضی در دادگاه بود.
حکم بر اساس چه اتهاماتی صادر شده است؟
  • سه اتهام در کیفر خواست وجود دارد که به من تفهیم شد: «تشویق مردم به فساد از طریق کشف حجاب درمرعا و منظر»، «تظاهر به عمل حرام» و «ظاهر شدن در اماکن عمومی بدون رعایت حجاب شرعی»برای این اتهام‌ها 24 ماه حکم تعزیری بریده‌اند ولی بعد اعلام کردند که چون حبس تعلیقی یک عامل بازدارنده است و متهم سابقه کیفری ندارد، این حکم را به 21‌ماه حبس تعلیقی و سه ماه حبس تعزیری تبدیل می‌کنیم که البته حالا آقای دادستان به تعلیقی بودن حکم اعتراض کرده است.
با وجود حکمی که برایت صادر شده است، اگر به عقب برگردی، باز هم همین کار را تکرار می کنی؟
  • من از کارم پشیمان نیستم. از قبل هزینه‌هایم را برآورد کرده بودم. اگر بخواهم هزینه‌ها را در یک کفه ترازو بگذارم و رضایتم از این کار را در کفه دیگر، رضایتم خیلی بالاتر از این است که بخواهم بگویم از این کار پشیمانم.
این روزها بسیاری از شما با عنوان «دختران شجاع» یاد می‌کنند.
  • احساس شجاعت نمی‌کنم چون من از یکی دیگر الگو گرفته بودم. شجاعت را کس دیگری به خرج داده بود. هزینه‌های سخت قبل از ما داده شده اند و من کم ترین هزینه را می‌پردازم. شجاعت به من تزریق شد و من از فعالیت‌های آدم‌های قبل از خودم شجاعت گرفتم؛ از آن‌هایی که هنوز دارند حبس می‌کشند. به عبارت دیگر، من در این مسیر، پیاده‌روی می‌کنم. راستش فکر می‌کنم شجاعت را سه دختری دارند که داخل مترو سرود خواندند و برای زنان از حقوق‌شان حرف زدند. این ‌که با مردم رو در رو بشوی و بگویی حق و حقوق تو این است، واقعا شجاعت می‌خواهد. من اعتماد به نفس این کار را ندارم.
برگردیم به روزی که روی سکو ایستادی، در آن چند دقیقه چه حالی داشتی؟ چه اتفاقی افتاد؟
  • بیش تر هیجان و استرس داشتم. پنج دقیقه روی سکو ایستادم که نیروی انتظامی آمد. وقتی گفتند از نیروی انتظامی هستیم، خواستم کارت شناسایی آن ها را ببینم. کارت را دیدم و خودم بدون هیچ مقاومتی از سکو پایین آمدم. در مسیر به من گفتند روسری‌ات را سر کن. گفتم من روسری سر نمی‌کنم. من به این دلیل بازداشت شده ام که روسری سرم نبوده است، پس اگر می‌خواهید من را بازداشت کنید، باید به همین صورت بازداشت کنید. گفتند باشه، با ما بیا. وقتی به کلانتری رسیدیم، گفتند این جا دیگر شال‏تان را روی سرتان بگذارید، محیط نظامی است. گفتم برای من فرقی نمی‌کند و مشکلی با این قضیه ندارم. با این که امکان برخورد می دادم اما برخوردی نکردند. بعد از معطلی‌ در پلیس امنیت و دادسرا، به زندان قرچک ورامین منتقل شدم اما برخورد خشنی با من انجام نشد.
اما با یکی از دختران خیابان انقلاب برخورد خشنی شد.
  • خبرش را در زندان شنیدم و واقعا شوکه شدم. شاید چون من مقاومتی برای پایین آمدن نکردم، برخوردی اتفاق نیفتاد. به هرحال، محترمانه بازداشت شدم.
فکر می‌کنی کارهایی مثل حرکت دختران انقلاب چه تاثیری در جامعه دارد؟
  • امید زیادی به جامعه تزریق می‌کند و این برایم خیلی انگیزه دارد. قبلا حرف زدن از «حجاب اختیاری» قبیح شمرده می‌شد اما الان به راحتی همه درباره این موضوع حرف می‌زنند و اظهار عقیده می‌کنند. باب گفت‌وگو در این باره به خاطر تلاش‌های فعالان مدنی باز شده است.
نظر خانواده‏ات در مورد کاری که کردی، چیست؟
  • قاعدتا موافق این کار نبودند اما مخالفت شان را هیچ وقت ابراز نکردند. یعنی نه کارم را تایید و نه به خاطر آن من را شماتت کردند. تنها ناراحتی خانواده‌ام، شرایط زندان است. درباره کارم قضاوتی نکردند. از نظر خودم بهترین برخوردی که می توانستند انجام دهند را انجام دادند.
مبارزه با حجاب اجباری را ادامه می دهی؟
  • هنوز تصمیمی ندارم برای این که بعد از این چه کنم. فقط این را می‌دانم که نرگس حسینی الان همان نرگس حسینی یک ماه پیش نیست و هیچ وقت دیگر هم آن نرگس حسینی قبل نمی‌شود. این که چه اتفاقی بیفتد و در آینده چه کار کنم را هنوز تصمیم نگرفته‌ام.
برخوردها در این چند وقت چه طور بوده است؟ چه بازخوردی از دیگران گرفتی؟
  • آنقدر واکنش‌ها مثبت بود که واقعا انرژی مضاعف گرفتم. البته مطمئن بودم که از من حمایت می‌شود. اما بعد از این که آزاد شدم و بازخوردها را در فضای مجازی دیدم، شوکه شدم. واقعا ارزشمند بود و انرژی زیادی به من داد. دوست دارم این انرژی را پخش کنم و بگویم هیچ‌کس در این بازی تنها نیست. اگر قرار است حقت را بگیری، مطمئن باش که تنها نیستی.
ایران وایر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر